سوختگي آلترناريائي کلزا.
سوختگي آلترناريائي کلزا.    1- مناطق انتشار واهميت بيماري     سه گروه آلترناريا بنامهاي Alternaria brassicae ( Berk) sacc و  A.brassicicola (schw) Wilts و A.raphani Groves and skolko  عموما" در تمام دنيا به کلزا و خردل حمله مي کنند. بيماري ناشي از A.brassicae هم از لحاظ خسارت و هم از لحاظ کثرت بيشتر از دو گونه ديگر ميباشد. اين گونه تاکنون از کشورهاي کانادا، انگلستان، فرانسه، آلمان، هلند، هند،لهستان، سريلانکا، اسپانيا،سوئد، فلين، مصروپاکستان گزارش شده است.اغلب لکه هاي ايجاد شده توسط A.brassicae و A.brassiciola با هم ديده ميشود . ممکن است همزمان روي يک گياه ظاهر شود. آلودگي برگ موجب کاهش فتوسنتز در گياه آلوده مي گردد، غلافها مستقيما" تحت تاُثير بيماري قرار گرفته و منجر به کاهش شديد محصول مي گردد. گزارشات نشان مي دهد که اثر توام A. brassicae و A. raphani تحت شرايط گلخانه سبب 70% خسارت روي B. campestris و 42% خسارت در کلزا مي گردد و کاهش محصول به تنهايي توسط A.raphani نيز روي کلزا ممکن است به 42% بالغ گردد.علاوه بر کاهش کمي محصول، کيفيت دانه، شامل اندازه، رنگ و قابليت جوانه زني آن نيز با شدت بيماري رابطه عکس دارد.چروکيده شدن دانه ها و تغيير رنگ آنها باعث پايين آمدن قيمت تجارتي محصول مي گردد.     2- علائم بيماري     علائم بيماري با تشکيل لکه هادر روي برگها،شاقه و غلافها مشخص مي گردد.در شرايط مزرعه نخست، برگهاي پاييني و بعد برگهاي ديگر آلوده مي شوند.هر سه گونه قارچ لکه هاي کم و بيش يکساني روي کلزا و خردل ايجاد مي کنند. با اين وجود لکه هاي ايجاد شده توسط A.brassicae معمولا" به رنگ خاکستري هستند، در حالي که لکه هاي ناشي از A. raphani سياه دوده اي مخملي مي باشند و لکه هاي ناشي از A.raphani داراي هاله ي مشخص زرد در اطراف لکه ها است.اما اين خصوصيات تا حدي تحت تاُثير شرايط محيطي ميزبان تغيير ميکند.بخصوص بستگي به رطوبت دارد که اسپورزائي قارچ در روي لکه ها را تقويت ميکند.از اينرو خصوصيات فوق نمي توانند بعنوان شاخص هاي تمايز گونه هاي قارچ بکار رود. علام بيماري در تمام برگ مورد حمله ديده مي شود.در حاليکه بيماري پيشرفت مي کند برگهاي پائين مي ريزند و بدنبال آن لکه ها در روي برگهاي مياني و بالائي ظاهر مي گردند.در روي برگهاي بالايي لکه هاي کوچک مي مانند و با نقش متحد المرکز يابدون آن مي باشند.در مراحل بعدي رشد گياه،لکه هاي روي غلافها و ساقه ظاهر مي شوند.لکه ها گرد سياه رنگ و روي غلافهاي ارقام yellow sarson و brown sarson کاملا" آشکار ديده مي شوند و ممکن است تعداد زياد لکه ها بهم متصل شده وتمام غلاف کاملا" سياه گردد.پوسيدگي دانه ها نيز ممکن است درست نز ديک لکه هاي سياه موجود در روي غلاف ديده شود.درخردل لکه اي قهوه اي تا سياه در روي غلافها معمولا" بصورت منفرد خاکستري رنگ يکنواخت ميمانند.در روي ساقه لکه هاي سياه طويل بصورت خطوط سياه يا بدون مرکز خا کستري مشاهده مي شود.در ساقه B.campestrisآلوده به زنگ سفيد (Albugo candida) بطور گسترده لکه هاي آلترناريا نيزديده مي شود. در کشورهايي که آب و هواي معتدل دارند، آلودگي گياهچه ممکن است بصورت لکه هاي سياه در روي کوتيلدونها و هيپوکوتيل ديده شود. طبق مطالعات مشخص شده است که A.brassicae داقل توليد سه ترکيب مختلف مي کند که دوتاي آنها باعث کاهش رشد و سومي باعث افزايش رشدگياه مي گردد.   3- نحوه آلودگي     آلودگي اوليه بوسيله اسپورهايي که روي بقاياي محصول سال قبل يا علفهاي هرز زمستان گذران توليد شده و توسط باد منتشر گرديده اند، بوجود مي آيد. در مورد گونهه هاي A.raphani و A.brassicae کلاميدوسپرمها مي توانند به عنوان منبع اوليه آلودگي عمل نمايند. در مناطق معتدله، بذور بدست آمده از بوته هاي آلوده ممکن است به عنوان منبع اوليه آلودگي عمل نمايند. A. brassicae تنها از روزنه هاي هوايي نفوذ مي کند در حاليکه  A.brassiciciola  هم بطور مستقيم و هم از طريق استماتها نفوذ مي کند. در مورد A.raphani رخنه بصورت مستقيم صورت مي گيرد. 3 تا 4 روز بعد از تلقيح، لکه هاي جديد ظاهر مي گردد و بدنبال آن اسپورهاي قارچ تشکيل شده و قارچ قادر به انتشار مي گردد و باعث آلودگي ثانوي مي گردد.   4-فاکتورهاي موثر در توسعه و همه گير شدن بيماري     رطوبت و دماي بالا ي هوا يا دوره هاي بارندگي متناوب توسعه ي بيماري ناشي از A.brassicae را تقويت مي کند.ميزان آلودگي غلافها با مقدار بارندگي در طي گلدهي رابطه ي مستقيم دارد.اين بيماري وقتي بصورت شديد ظاهر مي شود که آب و هواي باراني همراه با باد و رطوبت نسبي بالاي 80% در طي رشد گياه، بخصوص در مرحله تشکيل غلافها حکمفرما باشد.چنين شرايطي باعث منتشر شدن کنيديها و جوانه زدن آنها و آلوده شدن برگها و غلافها مي گردد.بيش از 95% رطوبت نسبي براي جوانه زني اسپورها ي سه گونه آلترناريا مورد نياز است. سن کنيديها نيز ممکن است بعنوان يک فاکتور مهم در آلودگي و توسعه ي بعدي بيماري بحساب آيد، زيرا اسپورهاي مسن(بيش از 20 روز) قدرت جوانه زني کمتري دارند. همچنين مصرف کود ازت باعث افزايش آلودگي در کلزاي پائيزه مي گردد، اما در صورتي که سايکوسل(CCC) روي کلزا پاشيده شود آلودگي به A.brassicae اهش مي يابد و مصرف آلار (Alar ) باعث افزايش آلودگي مي شود. از طرف ديگر اثر توام CCC و Alar  مشابه اثر آلار به تنهايي است.     5-روشهاي کنترل الف) مقاومت ميزبان     بنظر ميرسد که گونه هاي جفت ژني(دي ژنوم) نظير B.napus و B.juncea در مقايسه با گونه هاي تک ژني ( B.campestris ) داراي منابع مقاومت بهتري هستد.در B.napus رقم هاي مقاومتر لايه ي ضخيمتري از موم در سطح کوتيکول نشان مي دهند و اين امر از طريق ايجاد سطح آب گريز و کاهش نگهداري کنيديها باعث مقاومت در مقابل A.brassicae مي گردد. ب)  کنترل شيميايي     3 تا 4 بار سمپاشي با قارچکشهاي دي تيوکاربامات نظير مانکوزب يا زينب با دز 0/2 % براي کنترل بيماري مؤثر است.قارچکشهاي مسي نظير اکسي کلرورمس براي گياه نيز سمي مي باشد.با توجه به اينکه آلودگي روي غلافها ظاهر مي گردد، يکي از مهمترين نکات در کنترل آلترناريا، دقت در زمان مصرف قارچکش ميباشد. زمان مصرف بايستي طوري تنظيم گردد که از خسارت بيماري روي غلافها جلوگيري شود.  از کاپتان، کاليکسين(تريدومورف) ايپروديون(رورال) و رونيلان( وينکلوزولين) نيز به عنوان قارچکشهاي موثر بر عليه لکه برگي آلترناريايي کلزا مي توان نام برد. همچنين مصرف يکبار آنتي بيوتيک ضد قارچ گريزوفولين (grisofulvin) با دز 500-50 ppm  براي کنترل بيماري موثر است.در مناطق معتدل که دما در دوره ي انبار کردن بذر از 25 درجه سانتي گراد تجاوز نمي کند، احتمال آلوده شدن گياهچه از طريق بذر آلوده وجود دارد. ج) کنترل زراعي     بذور چروکيده و تغيير رنگ يافته بايد حذف گردد. براي کاشت بايستي بذوري ترجيح داده شود که قدرت جوانه زني آنها بيش از 90% باشد. از آنجا که قارچ در انبار در 35 درجه سانتي گراد  از بين مي رود، لذا نگهداري بذر ح داقل بمدت 6-5 ماه در 35 درجه سانتي گراد قبل از کاشت توصيه مي شود.اين مر بخصوص در مناطق معتدل حائز اهميت است. تاريخ کاشت فاکتور مهم در توصعه ي بيماري است. د)کنترل بيولوژيکي    کنترل بيولوژيکي بيماري با استفاده از قارچ Nectria inventa صورت مي گيرد که اين قارچ هيپر پارازيت قوي قارچ A.brassicae مي باشد.بمحض تماس هيف پارازيت اندام چنگک (آپرسوريوم) مانند در سلولهاي A.brassicae ساخته مي شود و مواد جاذب در سطح تماس پارازيت- ميزبان توليد مي شود که پاشيدن سوسپانسيون اسپور يا مواد مترشحه از آن روي رقم  B.campestris var.dichotoma) brown sarson )  قبل از تلقيح با قارچ A.brassicae يا A.brassicicola از شدت بيماري بطور قابل توجه مي کاهد.               www.ake.blogfa.com           www.ake.blogfa.com           www.ake.blogfa.com