بيماريهای و صدمات شترمرغ
بيماريهای و صدمات شترمرغ   بيماريهاي مشروحه در اين بخش به غير از انگلهاي داخلي و خارجي اختصاصي شترمرغ بقيه فقط به شترمرغ محدودنشده بلكه بيماريها مشتركي‌اند كه بر اساس آخرين تحقيقات ممكن است شترمرغ را نيز درگير نمايند. تعدّد بيماريهاي مورد اشاره بدان معني نمي‌باشد كه شترمرغهاي اهلي فوق العاده مستعد بيماري هستند. بويژه در مورد شترمرغهاي بالغ موارد بيماري بندرت اتفاق مي‌افتد. در شرايط مديريتي كه موارد ذيل رعايت گردد، وقوع عفونتها و بيماريها از موارد استثنايي، نادر و غيرمعمول خواهدبود.   -حصاركشي با طراحي مناسب و در نتيجه كاهش خطر ضربه و شكستگي استخوانها. -حفظ استانداردهاي بالاي بهداشتي. -تأمين جيره‌هاي غذايي مناسب و استفاده از مکملهاي معدني و ويتامينه ويژه شترمرغ. -نگهداري پرندگان درجايگاه‌هاي بدون كوران و سرما در فصل زمستان و در نتيجه افزايش توان سازگاري و مقاومت طبيعي پرنده. -ورود مداوم حيوانات جديد، ملاقات‌كنندگان هميشه حاضر و مخلوط‌نمودن گونه‌هاي مختلف پرندگان جهت نمايش، پرندگان را در معرض عوامل بيماريزا جديد قرار داده و بر سيستم ايمني آنها استرس وارد مي‌سازد.   جوجه‌ها و شترمرغهاي جوان نياز به مراقبت بيشتري دارند ولي حتي در موردآنها هم معمولاً مشكلات محدود به چند بيماري انگشت‌شمار مي‌شود كه 90 درصد تمامي مرگ وميرها را به خود اختصاص مي‌دهند. اين بيماريها عبارتند از:   • عفونتهاي كيسه زرده. • تغيير حالت پاها و انگشتان. • يبوست. • اسهال و عفونتهاي گوارشي (ناشي از اشريشياكولي، سالمونلا، هيستوموناس و باكتريهاي ديگر).   تجربيات عملي حكايت از اهميت تماس مداوم با جوجه‌ها دارد. علاوه بر اين ثابت‌شده كه مشاهده مداوم هم به تنهايي كافي نيست زيرا زماني كه علائم بيماري يا عارضه رويت مي‌گردد ممكن است ديگر براي كمك به پرنده خيلي دير شده‌باشد. كليد پرورش موفقيت‌آميز، بهداشت اكيد در جوجه‌كشي و وزن‌كشي مكرر جوجه‌ها در خلال 4 هفته اول زندگي است. تنها اين شاخصها به مديريت اطمينان مي‌دهد تا از مشكلات مربوطه به رشد قبل از ظهور علائم بيماري مطلع گردد. در ادامه به جهت محدوديت هاي موجود و گستردگي مطالب تنها به چند نمونه از بيماريهاي رايج اشاره مي کنيم: بيماري نيوكاسل: هرجا كه گله غير ايمن و غير واكسينه درمعرض ويروس قرارگيرد، تلفات سنگين و خسارات اقتصادي متعاقب آن اجتناب‌ناپذير خواهدبود. در جوجه شترمرغهاي 3 تا 4 ماهه ميزان مرگ و مير ممكن است به بيشتر از 80 درصد بالغ گردد. بيماري سبب ضعف عمومي به همراه علائم عصبي مزمن همچون لنگش، گرفتگي عضلات، پيچ‌خوردگي گردن و باد كردن سر مي‌گردد. براي اين بيماري هيچ درماني شناخته نشده‌است اما واكسيناسيون سبب پيشگيري مي‌گردد. تزريق 1 ميلي ليتر از واكسن غيرفعال پاراميكروويروسي به نام كولومبوواك توصيه مي‌گردد كه بايستي شش هفته بعد تكرار شده و سپس هر شش ماه يك يادآور داده‌شود. گزارشهايي از نتايج مطلوب تجويز همزمان يك واكسن زنده مانند اسپري چشمي لاسوتا و تزريق يك واكسن غيرفعال موجود مي‌باشد. ميزان آنتي‌بادي و در نتيجه وضعيت ايمني گله بوسيله تستهاي سرولوژي دقيقاً قابل اندازه‌گيري است. از آنجا كه گله مبتلا به نيوكاسل بايد سريعاً كشتار گردد لذا بايستي ضرورت واكسيناسيون اوليه و يادآور را براي هر پرورش‌دهنده شترمرغ روشن نمود. آبله پرندگان: موارد وقوع آبله در شترمرغ از كشور اسرائيل و آمريكا گزارش شده‌است. اين بيماري عمدتاً جوجه‌هاي گروه سني يك هفته تا چهار ماه را با ميزان تلفاتي تا حدود 15 درصد درگير مي سازد. علائم زير بعنوان نشانه‌هاي اختصاصي آبله قلمداد مي‌شوند كه با افزايش سن تظاهر كمتري دارند: تاولهاي كوچكي محتوي مايع زردرنگ بر روي پلكهاي چشم و سوراخهاي گوش ظاهر مي‌شود. بعد از شش تا ده روز جراحات روي پلك چشم منعقد شده و مانع بازشدن چشمها مي‌گردد تغييرات ديفتروئيد در غشاهاي مخاطي فضاي داخلي دهان ايجاد مي‌شود هنوز درمان قطعي شناخته نشده‌است. هدف اصلي در معالجه، جلوگيري از آلودگيهاي ثانويه با استفاده از پمادهاي ضدعفوني‌كننده، مقاديري ويتامين A و نيز ضدعفوني و نرم نمودن زخمهاي خشكيده آبله با استفاده از مخلوط 1 به 4 يدوگليسيرين مي‌باشد. از آنجائيكه ويروس توسط حشرات خونخوار منتقل مي‌گردد، شيوع بيماري بيشتر در بهار و تابستان مي‌باشد. با استفاده از واكسنهاي تجاري آبله پرندگان، مي‌توان از انتشار بيماري و وقوع آلودگيهاي جديد جلوگيري نمود. آنفلوانزاي پرندگان: چندين مورد همه‌‌گيري آنفلوانزاي طيور از مناطق خاصي از آفريقاي‌جنوبي گزارش شده‌است. اما براي اولين بار فقط در سال 1991 يك ميكرو ويروس از شترمرغ جدا گرديد. ويروس جدا شده از گروه A و تحت گروه H7N1 آنفلوانزا بود كه براي ماكيان معمولي، بيماريزا محسوب نمي‌شود. بيماري با علائمي همچون سبزشدن رنگ ادرار، ضعف، بي‌اشتهايي، عفونت و تورم كيسه‌هاي هوايي و ترشحات چشمي همراه است. اين علائم در شترمرغهاي يكساله آشكارتر است.اما شترمرغهاي جوان زير شش ماه خصوصاً در يك محيط پراسترس و در حضور عوامل بيماريزاي ديگر بيشتر مبتلا مي‌گردند. آنفلوانزا در جوجه‌هاي 5 روزه باعث 80 درصد تلفات گرديده‌است. مشخص‌ترين نشانه كالبدگشايي كبد بزرگ و كم‌قوام مي‌باشد. محتويات روده كوچك لزج بوده و كليه‌ها رنگ پريده متورم و حاوي ادرار سبز رنگ هستند. هيچگونه درمان مشخصي وجود نداشته و واكسيناسيونهاي رايج هم موثر نمي‌باشند. ويروس عامل بيماري را مي‌توان از نمونه‌هاي خون جدا كرده و بوسيله روشهاي آزمايشگاهي از نظر تيپ شناسايي نمود. شترمرغهاي ماده حامل ويروس قادر به آلوده نمودن تخمهاي خود هستند كه اين امر نه تنها باعث تلفات سريع جنيني مي‌شود بلكه تخمهاي آلوده خطر بسيار جدي براي انتقال آلودگي به تخمهاي سالم موجود در دستگاه جوجه‌كشي محسوب مي‌گردند. اين مسئله خصوصاً دركارخانجات جوجه‌كشي كه تخم را از فروشنده تحويل مي‌گيرند و هيچ راهي براي آگاهي از سلامت تخم ندارند، بايستي مورد توجه قرار گيرد. عفونتهاي بندناف و كيسه زرده (تورم بندناف): اين معضل خاص در گله، هميشه بدليل مديريت ضعيف و نابسامان ايجاد مي‌گردد و بوسيله چند باكتري بيماريزا دامن زده‌مي‌شود كه عبارتند از: تحت‌گونه‌هاي اشريشياكولي و كلبسيلا و نيز پروتئوس، سودوموناس، سالمونلاها، استافيلوكوك و استرپتوكوكوس‌فكاليس. اين عفونت هم در خلال دوره جوجه‌كشي (همراه با افزايش تلفات جنيني) و هم در هفته اول زندگي كه منفذ ناف هنوز بطور كامل بسته نشده‌است، اتفاق مي‌افتد. همچنين كيسه زرده مي‌تواند از طريق مجرائي كه اين كيسه را به روده كوچك مرتبط مي‌نمايد آلوده شود. معمولاً جوجه‌هاي خارج شده آلوده ممكن است بعد از 24 ساعت علائم را نشان داده و در عرض زمان خيلي كوتاهي تلف شوند. جوجه‌هاي آلوده ديگر كه ظاهراً رشد طبيعي دارند تا ده روزگي دوام آورده و سپس ناگهان تلف مي‌شوند در اغلب موارد (نه درهمه موارد) در بررسيهاي كالبدگشايي كيسه زرده، قرمز و احتمالاً در برخي نقاط چركي مي‌باشد. غالباً تنها يافته‌هاي قابل توجه بزرگ شدن خفيف طحال، خوني‌بودن كبد و گاهي اوقات پريكارديت مي‌باشد. با استفاده از لمس شكم مي‌توان جوجه شترمرغهايي را كه كيسه زرده‌شان را به كندي جذب مي‌كنند شناسايي و علامتگذاري نموده و بطور جداگانه مورد مراقبت قرارداد. شكم خالي حاكي از جذب طبيعي و فيزيولوژيك زرده مي‌باشد. چنين جوجه‌هايي شروع به خوردن غذا مي‌نمايند. تأخير در جذب محتويات كيسه زرده كه محيط مناسبي را براي رشد عوامل بيماريزا ايجاد مي‌كند عملاً هميشه بعلت تورم بندناف حادث مي‌شود. اين عارضه غالباً با شل‌شدن شكم و سبزرنگ شدن جدار ران مشخص مي‌گردد. در صورتي كه علاوه بر تجويز آنتي‌بيوتيك اقدامات جراحي صورت گرفته و كيسه زرده برداشته شود بايستي توجه نمود كه اين عمل را از منبع بزرگي از پادتنهاي منتقله از مادر محروم مي‌سازد. جوجه تا 3 هفتگي كه سيستم ايمني‌اش كامل نشده‌است به اين پادتنهاي مادري نياز دارد. كاربرد آنتي‌بيوتيكها معمولاً موفقيت‌آميز نبوده و تنها اقدام موثر رعايت كامل بهداشت در دستگاه‌ها و سالن جوجه‌كشي مي‌باشد. بايستي توجه خاصي در مورد خشك نمودن پوشش كف هچر و نيز خشك كردن سريع بندناف مبذول داشت. بندناف بايد تحت تجويز با ژل يا اسپري آنتي‌بيوتيك قرار گيرد. كفپوش و بستري كه اولين روز بعد از خروج از تخم براي جوجه‌ها تهيه مي‌شود بايد گرم باشد. زيرا سرما به ناحيه شكم نفوذ كرده و به روده‌ها و كيسه زرده مي‌رسد كه اين امر كاهش فعاليت متابوليسمي و نيز كاهش فعاليت ميكروبهاي فلور روده‌ها را بدنبال دارد. آسپرژيلوز: غذاي خاك‌آلود يا كپك‌زده (مثل غذائيكه در جايگاه جوجه‌ها انبارمي‌شود) و نيز رطوبت بالا و تهويه ضعيف بعلت افزايش ميزان آمونياك به بروز آسپرژيلوس كمك مي‌كند. آسپرژيلوس‌فلاووس و آسپرژيلوس‌فوميگاتوس به همراه آسپرژيلوس نيجر بعنوان عامل اين بيماري از جوجه شترمرغهاي مبتلا جدا شده‌است. عفونت از طريق تنفس اسپورهاي قارچ موجود در هواي محيط منتقل مي‌شود. در صورت انتقال تخم‌مرغ آلوده به دستگاه جوجه‌كشي امكان انتشار شديد اسپورها و در نتيجه آلوده‌شدن جوجه‌هاي ديگر وجود دارد. جوجه‌هاي جواني كه فرصت كافي جهت كسب ايمني طبيعي برعليه قارچهاي ساپروفيت را پيدا نكرده‌اند طبيعتاً بيشترين درگيري را دارند كه در اين زمينه عمده خسارات مربوط به جوجه‌هاي زير يك ماه مي‌باشد. پرندگان جوان تا حدودي قادر به تحمل عامل بيماريزاي موجود درمواد غذايي انبارشده هستند. تنها مقادير بسيار زياد قارچ سبب بي‌اشتهايي، تنفس و سرفه طاقت‌فرسا و علا ئم شبيه پنوموني مي‌گردد. كنه‌ها: كنه‌گزيدگي سبب آسيبهايي به پوست مي‌شود كه وسعت آن تنها بعد از پوست‌كندن لاشه قابل مشاهده است. كنه‌ها شامل گونه‌هاي مختلف ريپيسفالوس، هيالوما و آمبيلوما مي‌باشند. گونه‌هاي آمبيلوما قادر به انتقال بيماريهايي همچون ويروس عامل (تب هموراژيك كونگو–كريما ) از طريق خون به انسان هستند. شپشها: شپش شترمرغ با نام علمي استروتيوليپوروس‌استروتيو� �يس سبب آسيب به پرها و ايجاد ظاهري نامطلوب در پوشش پرها مي‌شود. شپش تا طول يك سانتيمتر رشد كرده و رنگي سفيد و قرمز دارد كه مشاهده آن را خصوصاً در ناحيه دم آسان مي‌نمايد. سموم ضد شپش (مالاتيون، مايع شستشوي آلوگان و فلومترين) را بايستي بعد از يك هفته به منظور نابودكردن شپشهاي نوزادي كه دراين حين از تخم خارج مي‌شوند تكرار نمود. جربهاي ساقه پر: اين جربها كه پتروليكوس بي‌كائوداتوس و گابوسينيا اسكالپتوراتا نام دارند اكنون بسيار نادر هستند. آنها از ساقه و ريشه پرها تغذيه كرده و سبب آسيب به پرها و ترشح بيني مي‌شوند. درمان بوسيله آيورمكتين به ميزان 2/0 ميليگرم براي هر كيلوگرم وزن بدن بروش خوراكي و بفاصله 4 هفته انجام مي‌پذيرد. دفرمه‌شدن استخوانها و غضروف: تغييرات پاتولوژيكي در غضروفها (كندروديستروفي) اغلب به دليل اسيدوز ناشي از افزايش درصد تركيبات كلره و بالعكس كاهش سديم و پتاسيم ايجاد مي‌شود. شروع دفرمه‌شدن استخوان (استئوديستروفي) نشان‌دهنده عدم تناسب ذخيره كلسيم و فسفر است. Reddacliff جهت توقف دفرمه‌شدن استخوانها تجويز 300 ميلي‌گرم گلوكونات‌كلسيم در روز و نيز مصرف جيره‌هاي متعادل را براي جوجه‌ها توصيه مي‌كند. در مراحل پيشرفته تغييرات در جيره غذايي به تنهايي موثر نيست. بسياري از پرورش‌دهندگان شترمرغ در آفريقاي‌جنوبي براي پيشگيري از بروز مشكلات احتمالي در اندامهاي حركتي و مفاصل پا براي درمان صدمات موجود به جوجه‌هاي خود سولفات منگنز (10 گرم در 70 كيلوگرم جيره كامل يا 5 گرم در 10 ليتر آب) بصورت دو بار در هفته مي‌دهند. اين درمان تضمين‌شده نمي‌باشد. تغيير شكل پا: معمولترين انواع تغيير شكل پا عبارتند از:   - پيچ‌خوردگي پا: كه شامل چرخش يك پا به طرف خارج به ميزان 90 درجه يا بيشتر بوده و معمولاً ناگهاني و پيشرونده مي‌باشد. - خميدگي پا: كه خم‌شدن پا در ناحيه تيبيوتارس و متاتارس بوده و اغلب در هر دو پا ديده مي‌شود. - پروز: كه تورم قوزك پا بوده و سبب جابجائي ورم آشيل مي‌گردد.   تعداد زيادي از استخوانهاي شترمرغهاي جوان حالت غضروفي دارد. جوجه‌هاي تازه خارج شده مبتلا به استئوپروز هستند و استخوانهايشان بدليل نسبت پائين كلسيم به فسفر نرم مي‌باشد. علت اصلي حساسيت شترمرغهاي جوان به عارضه تغيير شكل پا، رشد سريع استخوانها مي‌باشد. بعنوان مثال استخوان مچي قلمي در هفته 2 سانتيمتر رشد مي‌كند. اين رشد سريع با غذاي متراكم و غني از انرژي و يا خوردن بيش از حد غذا امكانپذير است. اين عقيده پرورش‌دهندگان با تجربه شترمرغ كه (شترمرغها بايد گرسنگي بكشند تا رشد كنند نه اينكه غذا بخورند تا رشد نمايند) از اينجا نشأت مي‌گيرد. رشد قابل قبول روزانه پرنده و تشكيل درست پاها هدفهاي متضادي هستند كه نبايد فقط به يكي از آنها توجه داشت. بطور كلي اين عوارض با يك يا چند عامل زير دامن زده مي‌شود:   كمبود ذخيره موادمعدني و يا ويتامينهاي بدن بخصوص ويتامينهاي D,B (نرمي استخوان). بسترهاي لغزنده يا بيش از حد سفت. فضاي خيلي كوچك. استرس ناشي از يك محيط نامناسب يا تغيير غيرمنتظره محيط. جراحات ناشي از لبه‌هاي تيز، حصارها و غيره.   اين عارضه به فصل نيز بستگي دارد. زيرا موارد بروز آن در شترمرغهاي پرورش‌يافته درتابستان كمتر از زمستان مي‌باشد. جهت جلوگيري از بروز مشكلات مربوط به پا، دواندن و تمرين‌دادن از اهميت فوق‌العاده‌اي برخوردار است زيرا حركت از سويي سبب مصرف انرژي مورد استفاده در رشد بيش از حد سريع پا شده و از سوي ديگر سبب تقويت رشد عضلات و انگشتان و نيز تشكيل استخوانها مي‌گردد. در صورت نياز، جوجه‌ها بايد با فراهم‌نمودن آشيانه‌هاي جادار به حركت و دويدن واداشته‌شوند. اميد كمي جهت تصحيح اينگونه عوارض وجود دارد. در صورت تشخيص سريع و زودهنگام بيماري، ممكن است بي‌حركت نمودن جوجه‌ها با استفاده از ديواره‌هاي بالشتكدار موثر باشد ولي اين عمل نبايد بيش از يك هفته بطول انجامد. درمورد پاهاي خميده يا از هم بازشده مي‌توان از يك حلقه يا بند جهت نگهداشتن پاها در وضعيت صحيح استفاده نمود. امكان استفاده از آتل وجود دارد ولي بعلت رشد سريع استخوانها بايد مرتباً آنها را تعويض نمود. خميدگي ناخن انگشتان در شترمرغهاي مسن تنها زماني كه بصورت يك قلاب كامل درآيد مشكل آخرين خواهدبود. جهت جلوگيري از گيركردن اين قبيل انگشتان به توري‌ها و آسيبهاي متعاقب آن بايستي پرنده را مقيد و با ابزارهاي مورد استفاده در سم‌چيني گاو ناخنها را كوتاه نمود. خط برش را بايستي عمودي در نظر گرفت تا حداقل برش صورت گيرد. بدنبال خونريزي شديد و در عين حال كوتاه مدت بايستي زخم را ضدعفوني و با يك باند محكم پانسمان كرد. اين پانسمان بعداً به علت تماس با زمين به مرور كنده خواهدشد. سندروم پيچ‌خوردگي انگشتان: اين بيماري يك مشكل رايج در جوجه‌هاست. پرندگان تمايلي به حركت نداشته و در گوشه‌اي چنبرك‌زده و درنهايت توان حركت و حتي بلندشدن را از دست مي‌دهند (فلجي دائم). درگذشته كمبود ريبوفلاوين بعنوان عامل بيماري مورد ظن بوده ولي تجربيات بدست‌آمده در چند سال اخير حكايت از دخالت زياد عوامل ژنتيكي دارد ( جفتگيري نتاج يك مادر با يكديگر.) نوع بستر جوجه‌ها در هفته‌هاي اول در ايجاد اين عارضه نقش دارد. كاربرد بموقع كفشهاي محافظ از جنس پلاستيك مايع كه سريعاً سخت مي‌شود و در مراكز ارتوپدي يافت مي‌گردد موفقيت‌آميز مي‌باشد. در صورت تكرار وقوع عارضه، بستر يا مواد بكاررفته در آن بايستي بطور منظم تعويض گردد. ضربه: پخش زيادي از خسارات در شترمرغهاي بالغ ناشي از آسيبهاي وارده توسط خود پرنده است. بسياري از شترمرغها در صورت انتقال به محيط جديد در برابر محركهاي بينايي و شنوايي ناآشنا عكس‌العمل نشان داده و وحشت‌زده مي‌شوند. پرندگاني كه از زمان جوجه‌كشي در تماس با مردم، صداي موتور، پارس سگ، چراي توام با گاو، اسب و گوسفند هستند فقط در زمان اتفاقات مهيب و ناگهاني مثل پرواز جت جنگنده در ارتفاع پائين يا رعد و برق شديد يا نورهاي زياد ترسيده و وحشت‌زده از جا مي‌پرند. دويدن كوركورانه و برخورد با مانع يا حصار سبب شكستگي استخوانها مي‌گردد كه اغلب با آسيب وسيع به بافتها همراه است و ممكن است كشتار پرنده را ايجاب نمايد. مديريت بايستي آمادگي ذهني براي مواجه‌شدن با چنين شرايط بحراني را داشته و تجهزات مورد نياز و در صورت امكان يك فرد باتجربه را در دسترس داشته‌باشد. اگر چه تلاشهايي جهت آتل‌گذاري براي پاهاي شكسته شترمرغها انجام شده ولي هرگز موفق نبوده و اين عمل فقط موجب رنج‌كشيدن غيرضروري پرنده مي‌شود. اجسام خارجي در دستگاه گوارش: شترمرغها به كنجكاوي و بويژه علاقمندي به اجسام درخشنده و رنگي مشهور هستند. اجسام خارجي درصورت بلع بسته به اندازه، سختي و تيزي لبه‌ها سبب عوارض كم و بيش شديد مي‌شوند. تلفات مربوط به اين عارضه كاملاً معمول مي‌باشد. در حاليكه جوجه‌ها اغلب در اثر بلع قطعات چوب يا ميخ تلف مي‌شوند، فهرست اشيايي كه در معده شترمرغهاي بالغ يافت شده بسيار متنوع و شامل چاقوهاي جيبي، قاشق‌هاي چايخوري، نعل اسب وغيره بوده‌است. درصورتيكه جسم خارجي مانند سيم، تكه چوب و غيره در مري فرو رود مي‌توان نسبت به بالا و پائين نمودن آن از طريق لمس گردن از خارج اقدام نمود و چنانچه تعيين موقعيت جسم به اين روشها امكانپذير نباشد بايستي اقدام به عمل جراحي نمود. پرخواري: اين عارضه بعنوان يك فعاليت جانشين و جبراني بطور انفرادي در گله‌هاي شترمرغ حادث مي‌شود كه معمولاً حضور در يك محيط ناآشنا، تجمع موقت پرندگان در زمان حراج و حمل‌و‌نقل، نگهداشتن مداوم پرنده در جايگاه يا شرايط آب‌وهوائي نامناسب و در نتيجه عارضه رواني (بي‌انگيزگي) به آن دامن مي‌زند. اين رفتار ناپسند معمولاً توسط يك پرنده آغاز مي‌شود. شترمرغهاي ديگر با مشاهده زخمهاي كوچك و خونريزي در پشت پرندگان ديگر تحريك شده واين عمل را تقليد مي‌كنند ولي اغلب يك پرنده مقصر مي‌باشد. اگر اين پرنده سريعاً جدا نگردد مي‌تواند تمام گله را درگير نموده و ظاهر ناخوشايندي ايجاد نمايد و پرندگان پرورشي ارزش خود را از دست داده و حتي براي حراج هم قابل عرضه نمي‌باشند. علاوه‌ براين، نواحي بدون پر پشت پرنده در معرض خطر آفتاب‌زدگي بوده و زخمهاي كوچك محل مناسبي براي نفوذ عفونتهاي استرپتوكوكي مي‌باشند. درهنگام ارزيابي گله شترمرغي با پر و بال نامناسب و ژوليده بايستي توجه داشت كه: فقدان پر مي‌تواند دال بر بيماري باشد. اين ضايعه ممكن است به علت انگهاي خارجي ايجاد گردد. شترمرغهاي تخمگذار در فصل جفتگيري بدليل جفتگيريهاي مكرر معمولاً داراي پوشش ژوليده هستند. پرريزي طبيعي شترمرغها كه ارتباطي با عمل پرچيني ندارد منجر به خارش شده و در نتيجه پرنده به خود نوك‌زده و پرهاي مرده خود را مي‌كند. به‌هرحال بهترين روش مقابله با چنين رفتار غيرطبيعي (همانند بلع جسم خارجي) سرگرم نگاه‌داشتن پرندگان است. بايستي از بروز عوارض رواني ناشي از يكنواختي از طريق تنوع و تغيير اجزاء موادمغذي، تماس مكرر با پرندگان، فراهم‌نمودن سايباني با نور كافي روز و سرگرمي‌هاي مورد علاقه پرندگان جلوگيري نمود كه اين امر تلاش ديگري را براي استفاده از قوه تخيل پرورش‌دهندگان شترمرغ مي‌طلبد. در انتها ذکر اين نکته ضروري است که هر پرورش دهنده اي مي تواند با استفاده از اصول صحيح مديريتي خصوصا استفاده از برنامه هاي غذائي تهيه شده توسط متخصصين تغذيه و مهندسين دامپرور و اعمال مديريت تغذيه اي خوب و همچنين استفاده از برنامه هاي بهداشتي و واکسيناسيون تهيه شده بوسيله دامپزشک مجرب، براحتي و بدون هزينه از وقوع بيماريهاي فوق جلوگيري نمايد.   منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )