جنگل های دریایی یا حرا
جنگل های دریایی یا حرا   جنگل های دریایی یکی از عجیب ترین عناصر طبیعی خلقت هستند. در این جنگل ها درختانی در ناحیه جذر و مدی زیست می كنند و از آب شور بهره می گیرند. عجیب تر اینكه گه گاه بخش اعظم آنها به زیر آب شور دریا فرو می رود اما همچنان به حیات خود ادامه می دهند.عده ای عقیده دارند این درختان طی سالیان دراز تكامل، از دست آسیب های آدمی، به بستر گلی سواحل و آب شور دریا پناه برده اند. این جنگل ها بیشتر از درختانی تشكیل شده اند كه حرا نام دارند. حرا گونه ای درخت مانگرو است كه در سواحل شمالی قشم به كثرت و فراوانی دیده می شود. این درخت در زبان لاتین به نام ابوعلی سینا پزشك و فیلسوف شهیر ایرانی نامگذاری شده است.این درختچه در سواحل و مرداب های ساحلی مصر، عربستان و سواحل جنوب ایران دیده می شود. به این گیاه در بندر عباس حرا، در بلوچستان تمر و در بعضی از نقاط، تول گفته می شود. به عربی نیز آن را شوری و شوره می نامند. حرا، گیاهی از تیره شاه پسند است. دانه آن روی درخت مادر می روید و نهال تولید می کند. سپس از درخت جدا می شود و داخل مرداب می افتد. جنگل حرا بر دریا و آب شور قرار دارد و این سازش با آب شور و شرایط نامناسب، از حرا یک گیاه استثنایی ساخته است. درختان حرا، در قسمتهای کم عمق، کنار و روی تپه های جزیره مانندی که هنگام پایین رفتن آب دریا از آب بیرون می مانند قرار گرفته اند. عمق آب این مناطق از یک تا یک و نیم متر تجاوز نمی کند؛ بنابراین جنگل هنگام بالا آمدن آب دریا، در آبهای نیلگون خلیج فارس به حالت شناور می ماند و با فروکش کردن آب دریا به مدت 6 تا 7 ساعت مانند جنگل های مناطق خشک نمایان می شود. گیاهان حرا برگهایی با ظاهر بیضی شکل و قاعده ای باریک (دوکی شکل) رویه سبز و براق دارند و پشت برگها نیز سفید یا خاکستری رنگ است. طول این برگها حدود 5 تا 5/7 سانتی متر است. میوه حرا، بادامی شکل است و به یک خامه باریک منتهی می شود. گل های آن نیز به رنگ طلایی با 4 گلبرگ می باشد که هر گلبرگ بیشتر از چند میلی متر طول ندارد و عطری شیرین و خنک، تا شعاع چند متری اطراف آن پراکنده می شود. بنا بر تحقیق آنوبانینی گیاه حرا که گاه به عنوان علوفه برای خوراک چهارپایان استفاده می شود دارای چندین فایده دارویی و صنعتی نیز است. از آن جمله می توان به استفاده از آن در درمان جذام و همچنین برخی بیماریهای پوستی اشاره نمود.گفته می شود که حرا را یك ایرانی از هندوستان به ایران آورد و در نزدیكی بندر لافت قشم كاشت. زیبندگی حراها بیشتر در جزیره قشم به خصوص مثلث لافت، گورزین و كوران است. این جنگل از بندر لافت تا روستای طبل در نواری به عرض 50 تا 500 متر كشیده شده و محدوده‌ای برابر 150 كیلومتر و مساحتی معادل 7 هزار و 236 هكتار را در بر گرفته است. امكان سفر دریایی و تفریحی در بین درختان حرا و دیدن بیش از 100 گونه از پرندگان بومی و مهاجر، زیبایی خاصی به سیاحت مسافران می‌دهد.Avicenniaceae نام انگلیسی Avicennia marinaدرختی کوچک هست که در کنار ساحل رشد می کند و دارای ریشه های تنفسی می باشد ( این ریشه ها از خاک بیرون می آیند و به تنفس گیاه کمک می کنند ) . از این گیاه بیشتر به عنوان علوفه و غذای دام استفاده می کنند . این درختچه در منطقه ای که دچار جذر و مد می شود رشد کرده و به همین دلیل خیلی ارزشمند می باشد . البته ناگفته نماید در بعضی مواقع هم از چوب آن برای ساخت لنج و کشتی استفاده می کنند . مانگروها گروهي از درختان و درختچه هاي اسكلروفيل پهن برگ هميشه سبز هستند كه در باتلاقها و در امتداد كرانه هاي ساحلي در منطقه جزر و مدي (intertidal) ، در نواحي استوايي وزير استوايي و در مصب رودخانه ها (محل برخورد آب شور و شيرين) بين عرضهاي 25 درجه شمالي و 25 درجه جنوبي رويش دارند. اين گياهان در منطقه جزر و مدي واقع هستند جايي كه خاك، رسوبي، ريز دانه ، غرقاب و شور است. در زمان مد تنها تاج اين درختان از سطح آب فراتر قرار مي گيرد اما در زمان جزر تقزيبا تمام قسمتها بيرون از آب مي باشند. حدود 110 گونه گياهي به عنوان گياهان مانگرو شناخته شده اند كه تنها تعدادي از آنها از مانگروهاي حقيقي به شمار مي آيند. از گونه هاي مهم مي توان به Avicennia marina (حرا، مانگروي سفيد يا خاكستري) و Rhizophora mangle (چندل يا مانگروي قرمز) اشاره كرد. مانگروها حدود 75 درصد رويشهاي ساحلي را در مناطق استوايي و زير استوايي جهان تشكيل مي دهند و در آسيا، آفريقا، آمريكا و استراليا رويش دارند. تنوع گونه اي در گياهان مانگرو در نيمكره شرقي به مراتب بيشتر از نيمكره غربي است به گونه اي كه بزگترين جنگلهاي مانگرو جهان دربنگلادش و هند واقع هستند. گونه هاي مانگرو از دود مانهاي گياهي غير مانگرو به صورت مستقل و در زمانهاي مختلفي تكامل يافته اند ودر خانواده هاي متنوعي حضور دارند اما همگرايي تكاملي در بسياري از گونه هاي اين گياهان موجب ايجاد راه حلهاي مشابه جهت مقابله با شوري متغير، خاك فاقد اكسيژن و غرقاب (waterlogged) و تابش شديد خورشيد گرديده است. از نظر شرايط اكولوژيكي، زيستگاهي و اقليمي، فاكتورهاي بسياري در درازمدت يا كوتاه مدت برحيات اين گياهان تاثير مي گذارند كه از مهم ترين انها مي توان به فاكتور هاي: سطح اب، درجه حرارت، شوري، جريانات دريايي، باد و امواج، طوفانها، شيب ساحل، بستر خاك و ناپايداري بستر رشد اشاره كرد. مانگروها نمي توانند در مناطقي كه يخبندان اتفاق مي افتد يا دماي آب به صورت فصلي سرد مي شود دوام بياورند. در برخي مناطق ساحلي، گياهان مانگرو، نوعي منطقه بندي (zonation) را به نمايش مي گذارند كه ناشي از تنوع شرايط زيست محيطي در منطقه جزرومدي و تفاوت ظرفيت تحمل گونه ها در مقابل شرايطي از قبيل سيل و شوري و يا حتي حذف دانه رستهاي انها توسط شكارگران مي باشد. جنگلهاي مانگرو از اجزاء بسيار پرتوليد در زنجيره هاي غذايي مناطق ساحلي هستند و منبع تامين انرژي مي باشند. گياهان مانگرو براي ديگر موجودات هم در بخش هوايي (تاج) و هم در بخش زير آب پناهگاه ايجاد مي كنند به گونه اي كه تاج، آشياني براي پرندگان متنوع نظير پليكانها است وسيستمهاي ريشه اي منحصر به فرد و بسترآنها، زيستگاهي پيچيده را براي جلبك ها، ماهيها، بي مهرگان دريازي از قبيل اسفنجها و صدفها فراهم مي نمايد. برگهاي مانگروها پس از ريزش توسط قارچها و ديگر تجزيه كنندگان مصرف مي شود.علاوه بر اهميت غذايي و زيستگاهي، جنگلهاي مانگرو مناطق پست ساحلي را در زمان طوفان و آبلرزه حفاظت مي كنند و به لحاظ جلوگيري از فرسايش حاصل از امواج وممانعت از انتقال خاك به درون دريا ارزش بسيار دارند. نظير بسياري ديگر از اكوسيستمها، جنگلهاي مانگرو نيز از گزند برنامه هاي توسعه طلبانه بشر در امان نمانده و در بسياري از مناطق، تخريب هاي وسيعي در مناطق ساحلي به منظور استفاده از چوب درختان براي سوخت، تهيه الوار جهت ساخت مسكن يا قايق و حتي توليد عسل صورت پذيرفته است. شايان ذكر است كه در ايران، جنگلهاي مانگرو در مناطق ساحلي جنوب پراكنش دارندكه گونه غالب آنها حرا بوده وبه ميزان كمتر گونه چندل نيز وجود دارد. شهين صفياري در كتاب جنگلهاي مانگروي ايران كه انتشارات موسسه جنگلها و مراتع ايران آن را منتشر گرده به طور مبسوط به اين رويشها پرداخته است.مانگروها را مي توان گياهان هالوفيت ناميد. اين گياهان داراي سازگاريهاي فيزيولوژيكي و آناتوميكي جهت رشد در محيطهاي شور هستند.علاوه بر اين در مقابله با اكسيژن و عناصر غذايي كم در خاك، عمل باد و موج و بي ثباتي بستر نيز راهكارهايي را اتخاذ نموده اند. برخي از مانگروها داراي غدد دفع كننده نمك هستند كه اين غدد بر روي برگها مستقر هستند(دو نوع غده نمكي)، برخي ديگر نمك را از طريق ريشه از طريق يك روش اولترا *****اسيون دفع مي كنند.به دليل فقدان تبادلات گازي (محيط غرقاب) در بستر رشد، مانگروها بايد ساختارهاي تنفسي ويژه اي را توسعه دهند. يكي از ويژگيهاي بارز مانگروها تشكيل ريشه هاي هوايي است كه به اشكال مختلف صورت مي پذيرد. به عنوان مثال در Avicennia ريشه هاي هوايي به صورت پنماتوفور است كه در واقع نوعي ريشه هوايي است كه از ريشه هايي كه در خاك رشد مي كنند به سمت بالا رشد مي نمايد. اين ريشه ها داراي منافذي هستند كه Lenticel ناميده مي شوند و اكسيژن هوا از طريق اين منافذ به درون گياه وارد مي شود. Rhizophora داراي ريشه هاي هوايي است كه از تنه آن منشا گرفته به سمت پايين رشد يافته ودر خاك مستقر مي شوند. اين ريشه ها علاوه بر ايفاي نقش در تنفس، در استقرار و تثبيت درختان در بستر و هم چنين در برابر عمل امواج كاركرد ويژه اي دارند. به دليل در دسترس بودن محدود آب شيرين در خاكهاي شور، مانگروها ميزان تبخير آب از سطح برگهايشان را از طريق تغيير آرايش برگهاي خود جهت اجتناب از نور شديد آفتاب در نيمروز وهم چنين محدود كردن فعاليت روزنه در برگها كاهش مي دهند. در چنين محيط زيست شوري، مانگروها مكانيسم خاصي را براي كمك به دانه هاي خود توسعه داده اند. بر خلاف بيشتر گياهان كه دانه هاي آنها در خاك جوانه مي زند بسياري از مانگروها زنده زا هستند يعني داراي ويژگي Viviparity مي باشند، به گونه اي كه دانه هاي انها درون ميوه بر روي گياه والد جوانه زده و سپس بر روي خاك افتاده و فرد جديدي را ايجاد مي نمايند.                         منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )