حشرشناسی کشاورزی
حشرشناسی کشاورزی:   فصل اول حشرات و اهميت آنها علم حشره شناسي كه به آن Entomology گفته مي شود يكي از شاخه هاي علوم بيولوژي است.حشرات در حدود 350 ميليون سال در روي كره زمين زندگي مي كردهاند و پرجمعيت ترين حيوانات زمين زي هستند . آنها تقريبا‌ً در تمام نقاط دنيا به غير از درياهاي آزاد و بعضي از قسمتهاي قطب زندگي مي كنند. تا كنون نزديك به يك ميليون گونه حشره شناخته شده و نامگذاري شده اند و شايد متجاوز از همين رقم هنوز ناشناخته باقي مانده اند. بعضي از علل پايداري حشرات عبارتند از: 1- قدمت: Precedence 2- اندازه: Size 3- فراواني: Abandance 4- قدرت سازش Adaptation: 5- استقامت Persistence: 6- داشتن اسكلت خارجي Exoskeleton: 7- بند بند بودن بدن Segmentation: 8- قدرت استحاله Metamorphosis: 9- قدرت پرواز و خاصيت گسترش Dispersion:   معايب حشرات : اول – حشرات باعث تخريب و خسارت انواع و اقسام گياهان ميگردند. 1- جويدن قسمتي از اندام گياهان مثل ريشه ‏، ساقه ، برگ و.. كه بيشتر در مورد لارو پروانه ها و سخت بالپوشان و حشرات اتفاق مي افتد. 2- با مكيدن شيره گياهان 3- با ايجاد سوراخ ، كانال ، حفره ، در داخل ميوه ، تنه وسر شاخه درختان . 4- ايجاد گال و انواع بد شكلي در گياهان . 5- از طريق تخم گذاري داخل شاخه و تنه گياهان. 6- استفاده از قسمتي از گياهان براي ساختن لانه و پناهگاه. 7- تزريق بزاق در داخل نسج گياهي باعث ايجاد ناراحتي هاي فيزيولوژيك و بيماريهاي توكسي كوژنيك مي گردند. 8- با انتقال عوامل بيماري زاي گياهي از گياهان بيمر به گياهان سالم . 9- موجب ايجاد نژادهاو دورگه هائي در عوامل بيماري زا مي گردند و در نتيجه مقاومت گياهان ميزبان را از بين مي برند . دوم- حشرات موجب آزار و ناراحتي انسان و نيز ايجاد خسارت روي جانوران اهلي و وحشي به شرح زير مي گردند: 1- تغذيه از خون انسان و يا ايجاد زخمهاي سطحي 2- ايجاد صداهاي ناراحت كننده 3- ايجاد بوهاي زننده 4- ورود اتفاقي آنها به دهان – بيني - گوش و غيره 5- تخم گذاري زير پوست و داخل گوشت بدن . 6- نيش زدن و تزريق بزاق سمي يا موهاي سمي كه در سطح بدن آنها وجود دارد. 7- با مسموم كردن جانوران ، وقتي اين جانوران به طور اتفاقي آنها را مي بلعند. 8- انتقال عوامل بيماريزاي مختلف از افراد مريض به افراد سالم چه در انسان و چه در حيوانات اهلي. 9- خراب كردن و ايجاد خسارت به مواد انباري.   محاسن حشرات: اول – جمع آوري يا توليد بعضي از اقلام اقتصادي: 1- ابريشم اليافي است كه از بزاق كرم ابريشم توليد مي شود و در اصل براي ساخت پيله بكار مي رود. 2- موم كه از ترشحات غده هاي زير شكم زنبور عسل مي باشد و در داو سازي و در صنايع شمع سازي كاربرد دارد. 3- لاك كه از ترشحات غده هاي سطحي بدن بعضي از شپشك ها مي باشد. دوم – بدن حشرات گاهي داراي مواد مفيدي است كه مورد استفاده صنعت پزشكي و غيره واقع مي شود. 1- نوعي رنگ به نام cochineal lac دانه هاي رنگين بدن نوعي شپشك مي‌باشد كه روي كاكتوس زندگي مي كند. 2- كانتاردين ماده اي است كه در پزشكي مصرف دارد و از بدن گونه هايي از سخت بالپوشان از خانواده Cantharidae استخراج مي شود. 3- عده اي زيادي از حشرات به حالت لاروي براي طعمه ماهيگيري بكار ميروند و به همين منظور پرورش داده مي شوند و در اختيار ماهيگيران قرار مي گيرند. سوم – حشرات بعضي از مواد با ارزش گياهي را جمع آوري مي كنند ، مي‌پرورانند و براي خود انبار مي كنند . مثل جمع آوري گرده و شهد گلها و توليدعسل چهارم – حشرات با ايجاد گال كه نوعي تغيير شكل بافت گياه است محصولات صنعتي و دارويي به وجود مي آورند. پنجم – حشرات با گرده افشاني موجب بهبود كمي و كيفي محصولات كشاورزي مي شود . ششم – حشرات منابع غذايي مهم براي انسان و بعضي از دامها هستند. 1- ملخ و لارو بعضي پروانه ها مورد استفاده انسان قرار مي گيرد و راه تازه اي براي جبران كمبود مواد غذايي مي باشد كه در آينده به وسيله بعضي از دانشمندان پيشنهاد شده است. 2- عده اي زيادي از حشرات خوراك ماهيان هستند و در پرورش مصنوعي ماهي از اهميت ويژه اي برخوردارند. هفتم – عده اي زيادي از حشرات دشمنان طبيعي آفات گياهان زراعي هستند و به نحو قابل توجهي مانع خسارت آنها مي شوند كه به دو دسته تقسيم مي شوند: 1- پارازيت يا انگل ها كه قسمتي يا تمام زندگي خود را در داخل يا روي بدن حشره آفت (ميزبان) مي گذرانندو باعث ضعف يا اغلب انهدام حشره زيان آور مي گردند. 2- پرداتور يا شكارچي كه حشرات زيان آور را شكار مي كنند. هشتم – حشرات موجب تخريب علف هاي هرز مي شوند . نهم – حشرات يكي از بهترين مواد آزمايشگاهي هستند و در مطالعات بيولوژيك و بخصوص علم ژنتيك كمك بسيار زيادي مي كنند. مثل مگس سركه دهم – حشرات در از بين بردن لاشه جانوران مرده ، فضولات دامها و در نتيجه كمك به بهداشت محيط اهميت قابل توجه دارند. فصل دوم مورفولوژي ، تشريح و فيزيولوژي اول - ساختمان خارجي بدن حشرات Morphology: بدن حشرات از سه قسمت سر ، سينه و شكم تشكيل شده است جلد بدن در حشرات به منزله اسكلت خارجي است و بدن را در برابر عوامل نامساعد طبيعي محفوظ نگه مي دارد ، از خيس شدن در آب ، خشك شدن در نتيجه تبخير زياد ، حمله عوامل بيماري زا ، صدمات و ضربات خارجي مصون مي دارد و به حشره امن زندگي در شرايط بسيار متفاوت محيط خارج را مي دهد. الف – جلد و مشتقات آن : جلد از دو طبقه كوتيكول و هيپودرم تشكيل يافته است 1- كوتيكول: يا پوست شامل سه لايه كوتيكول روئي ، مياني و دروني است . كوتيكول روئي يا خارجي Epicuticule به وسيله غده هيپودرمي ترشح مي شود و فاقد كيتين و متشكل از تركيبات گوگردي ، ازته ، مواد چربي و كوتيكولين است و وظايف مختلفي نظير محافظت ، تزئين و غيره را انجام مي دهد. اين لا يه شامل : سيمان ، موم ، پلي فنول و كوتيكول مي باشند. كوتيكول مياني Exocuticule معمولا به رنگ تيره و به ضخامت چند ميكرون و خيلي سخت است. اين طبقه از لايه هاي كيتين و آرتنوپودين به طور متناوب تشكيل شده است . كوتيكول درونيEndocuticule در زيركوتيكول مياني قرار گرفته و ماده اصلي تشكيل دهنده آن كيتين است و از نظر ساختماني شباهت زيادي به كوتيكول مياني دارد با اين تفاوت كه در مياني رنگ دانه هاي تيره و ساختمان متراكم تر وجود دارد. 2- هيپودرم يا بشره :شامل سلولهاي مكعبي است كه در زير كوتيكول دروني و در روي يك لايه نازك به نام غشاء قاعده اي قرار دارد و محتوي رنگ دانه هاي مختلف و غده هاي ترشحي جلدي است كه مواد مختلف نظير ، موم ، لاك و غيره را ترشح مي نمايد . و ظايف حسي جلد به وسيله سلولهاي حسي اپيدرم و رشته هاي عصبي انجام مي شود. عموماً كوتيكول از قطعات سختي به نام اسكلريت تشكيل يافته كه به وسيله شيارها يا قسمتهاي نرم و قابل ارتجاع غشاء بين حلقه اي Coria به همديگر متصل مي شوند و قدرت تحرك در قسمتهاي مختلف بدن بستگي به رشد اين غشاء دارد ، به طوري كه در جلد ظاهراً حالت مفصلي مشاهده مي گردد ، در حلقه هاي شكم بين اسكلريت ها عريض بوده و در نتيجه قدرت تحرك نامحدود است . وجود غشاء بين حلقه اي در بدن حشرات از نظر حركت قسمتهاي مختلف بدن نسبت به هم ، حركات تنفسي ازدياد حجم شكم و غيره اهميت دارد. خطوط بين اسكلريت ها را درز Suture مي نامند. قطعات كيتيني در داخل داراي تا خوردگيهائي بنام آپودم مي باشند كه از نظر اتصال ماهيچه ها و استحكام بدن اهميت دارند. 3- تزئينات جلد: سطح خارجي بدن حشرات داراي تزئينات مخصوصي مثل خار، فلس ، دندانه ، برجستگي هاي كنگره اي و دكمه اي و يا به صورت شاخ است و گاهي اين برجستگي ها به رشته هاي عصبي مربوط بوده و زائده هاي حسي را به وجود مي آورند. رنگهاي مختلف بر اساس دو منبع فيزيكي و شيميايي ايجاد مي شود . شدت رنگ فيزيكي به ضخامت جلد كيتيني و عوامل محيطي مثل زاويه تابش نور و رطوبت و غيره بستگي دارد و رنگهاي فيزيكي بيشتر در پروانه ها كه سطح بدن آنها از فلس پوشيده شده ديده مي شوند . رنگهاي شيميايي در نتيجه وجود رنگدانه ها در لايه كوتيكول مياني و سلولهاي هيپودرمي جلد هستند ، از قبيل رنگهاي قهوه اي ، سياه قرمز ، نارنجي سبز و... و متغير بوده و به عوامل داخلي و خارجي مثل رژيم غذايي و آب و هوا تغيير پيدا مي كند. رنگ و نقش و نگارها در بعضي حشرات مثل كفشدوزك مبدا ارثي دارد. ب – ماهيچه ها : ماهيچه هاي بدن حشرات بر دو نوع هستند : دسته اول ماهيچه هاي اسكلت كه معمولا ً از يك آپوديوم كيتيني به ديگري متصل مي گردد و سبب انقباض و حركت حلقه‌ها مي شود . دسته دوم ماهيچه هاي اعضاي داخلي كه مركب از رشته هاي حلقوي و طولي است ، هر رشته ماهيچه داراي يك پوشش به نام ساركولم ((Sarcoleme و در داخل آن ماده قابل انقباض و چند هسته است . ماهيچه ها را با توجه به نوع عمل آنها ماهيچه هاي انبساط كننده ودور كننده و نزديك كننده و بالابرنده نامگذاري كرده اند. پ – ساختمان سر و ضمائم آن : سر در حشرات به اشكال مختلف كروي ، بيضي ، مثلثي ، استوانه اي و قلبي مشاهده مي شود و داراي يك سوراخ دهاني ، محل شروع لوله گوارش و يك سوراخ پشتي كه محل عبور مري و زنجير عصبي است مي باشد . كپسول سر به صورت قطعه واحدي است كه محتوي مغز و ماهيچه هاي ضمائم سر مي باشد. فضاي دخلي آن داراي قطعات كيتيني است به نام تانتوريوم كه با لبه هاي داخلي اسكلريت ها مجموعاً اسكلت داخلي سر را تشكيل مي دهند كه داراي يك بازوي عقبي و دو بازوي جلويي است و از نظر اتصال ماهيچه هاي آرواره هاي بال و پائين و همچنين انبساط بخش جلوي لوله گوارش اهميت دارد. قسمتهاي مختلف سر و محل قرار گرفتن آنها 1- فرق سر Vertex در قسمت فوقاني سر كه داراي يك درز طولي است. 2- پشت سرOcciput ناحيه اي كه بين سر و گردن قرار دارد. 3- گلو Galea قسمت تحتاني دهان و بعد از سر. 4- گيجگاه Tempora قسمت بالايي و طرفين سر و پشت چشم مركب. 5- گونه Gena قسمت طرفين سر و زير چشم هاي مركب. 6- پيشاني Fornt بين دو چشم مركب و گونه ها كه چشم ساده مياني را در بر مي گيرد. 7- قطعه زير پيشاني Clypeus بعد از پيشاني و به وسيله شياري از آن جدا مي شود. 8- اعضاء حسي كه شامل يك جفت شاخك ، يك جفت چشم مركب و 1-3 عدد چشم ساده است. 9- قطعات دهان Mouth parts شامل لب بالا و پايين يك جفت آرواره بالا و پايين 10- گردن Cervix حد فاصل بين سر و قفس سينه واقع شده و ساختمان كيتيني يا غشائي دارد . از نظر قرار گرفتن سر نسبت به محور بدن و طرز باز شدن دهان به طور كلي سه حالت زير در حشرات مشاهده مي شود: پروگنات : Prognathus : در اين حالت سر متوجه به جلو و دهان در امتداد محور طولي بدن قرار دارد مانند گوش خيزك . اورتوگنات Orthognathus : دهان در زير سر واقع شده و سر عمود به محور بدن مي باشد مثل راست بالان. اپيستوگنات Opistognathus : در اين حالت سر متمايل به عقب و دهان در زير سر قرار دارد ، نظير شته ها و شپشكها پيوستهاي سر: 1- شاخكها : آنتن يا شاخك عضوي است حسي ، كه در تمام حشرات به استثناي حشرات راسته بي شاخكان و بعضي از لاروها در جلو سر وجود دارد . شاخكها دائماً در حركت هستند و يكي از حساسترين اعضاء بدن و مجهز به ضمائم حسي مختلف نظير حس شنوائي ، چشائي ، بويائي و تماسي هستند و از تعدادي مفصل تشكيل يافته كه از نظر شكل و اندازه يكنواخت نمي باشند و شامل سه قسمت هستند. (1) اسكاپ Scapus كه اولين مفصل شاخك بوده و معمولاً بلندتر و عريضتر از مفصل هاي ديگر است. (2) پديسل Pedicellus كه بعد از اسكاپ قرار دارد و داراي عضو مخصوص حسي به نام عضو جونسون مي باشد. (3) تاژك Flagellum كه شامل بقيه مفصل هاي شاخك از مفصل سوم به بعد مي باشد.   اشكال شاخك : شاخك در حشرات به اشكال زير ديده مي شود. 1- شاخك دوكي Fusiform : كه مفصل هاي ابتدائي و انتهايي شاخك كم عرض و مفصل هاي وسطي عريض تر است . مانند جنس Acridella 2- شاخك نخي Filiform: كه مفصل هاي استوانه اي شكل و باريك است . مانند ملخ شاخ كوتاه 3- شاخك موئي Setaceous : كه مفصل انتهايي شاخك (تاژك) باريك و به صورت موي بلند ديده مي شود. مانند سوسري ها 4- شاخك تسبيحي Moniliform : كه مفصل ها به شكل دانه هاي تسبيح به دنبال يكديگر قرار دارند مانند موريانه ها . 5- شاخك چماقي Claviform: كه عرض مفصلهاي شاخك تدريجاً به طرف انتها افزايش مي يابد ، مانند سوسكهاي خانواده Cucujidae 6- شاخك سنجاقي Capitate : كه چند مفصل انتهايي شاخك پهن و به شكل سر گرز يا سنجاق شده است مانند سوسكهاس خانواده Scolytidae 7- شاخك اره اي Serrate : كه كنار خارجي مفصلهاي شاخك مجهز به دندانه هاي كوتاه و مثلثي شكل است مانند سوسكهاي خانواده Buprestidae 8- شاخك زانوئي Geniculate : كه در اين نوع شاخك ها اسكاپ طويل و در محل اتصال به پديسل زاويه اي تشكيل مي دهد. مثل مورچه ها 9- شاخك ورقي Lamellate: كه چند مفصل انتهايي شاخك پهن و مانند پره هاي بادبزن فرنگي رويهم قرار مي گيرند نظير سوسك كرم سفيد ريشه 10- شاخك شانه اي Pectinate , Bipectinate كه كنار خارجي مفصل هاي شاخك داراي دندانه بلند است ، اگر يك طرف شاخك دندانه دار باشد Pectinate ، شاخك به شكل شانه يك طرفه است مانند سوسك گوزن پرنده و چنانچه دو طرف شاخك مجهز به دندانه باشد Bipectinate به شكل شانه دو طرفه است مثل پروانه ابريشم. 11- شاخك ميله اي Stylate : كه مفصل سوم يا مفصل انتهائي شاخك مجهز به يك زائده ميله اي شكل است به نام Stylate مانند شاخك بعضي از مگسها. 12- شاخك مودار Aristate: شاخك معمولا كوتاه و سه مفصلي است و مفصل سوم داراي موي درشتي به نام Arista است نظير غالب مگسها. 13- شاخك پروش Plumose كه يك طرف يا دو طرف مفصلهاي شاخك مجهز به رشته هاي طويل و گاهي متراكم مي باشد نظير شاخك پروانه پر طاووس گلابي ونر بعضي از پشه ها. قطعات دهان : قطعات دهان در حشرات بسته به رژيم غذايي و فيزيولوژي گونه هاي مختلف متفاوت بوده و بطور كلي تيپهاي ساختماني ساينده(ملخ) – زننده(پشه) – مكنده (پروانه) – ليسنده(مگس) – مخطط (زنبور عسل ) مشاهده مي شود. تيپ ساينده Chewing – اين تيپ ، در حشرات راستهThysanura ، راست بالان ، سخت بالپوشان ، لارو پروانه ها و غيره مشاهده مي شود و از قطعات زير تشكيل يافته است : 1- لب بالا Labrum : در زير Clypeus قرار دارد و سطح داخلي آن اپي فارنكس ناميده مي شود. 2- آرواره بالا Mandible : كه به شكل هرم مثلثي كه لبه داخلي آن دندانه دار است و به تعداد يك جفت در زير لب بالا قرر گرفته و عمل قرار گرفتن و خورد نمودن مواد غذائي را انجام مي‌دهند. 3 – آرواره پائين Maxilla : كه به تعداد يك جفت در زير آرواره هاي بالا قرر دارد و از قطعات زير تشكيل شده است : پايه Cardo در قاعده آرواره هاي پائين كه به وسيله يك برآمدگي به تانتوريم متصل مي گردد. تنه Stipesكه به شكل قطعه بزرگي است و لبه داخلي آن به نام internal lobe يا Lacinia مرسوم است و معمولا مجهز به مژه يا خار مي باشد . لبه خارجي آن External lobe يا Galea ناميده   مي شود و همچنين داراي يك پالپ چند مفصلي است . 4- لب پائين Labium كه قسمت متحركش به صورت قطعه اي بزرگ و قلبي شكل است و دو لبه داخلي آن تشكيل دو زبانه به نام گلوسا را مي دهد كه در بعضي حشرات مثل زنبور عسل با هم يكي شده و قطعه نسبتا‌ً بزرگي به نام زبان يا Ligula را بوجود مي آورد.لبه هاي خارجي تشكيل زبانه هاي خارجي يا پاراگلوسا را مي دهند كه پالپهاي لب پائين در طرفين آن قرار دارند. 5- هيپوفارنكس: يك زائده زبان مانندي است كه در جلو و يا بالاي لب پائين و آرواره پائين قرار گرفته كه عضو چشائي بوده و مجاري غدد ترشحي بزاق در زير قاعده آن باز مي شوند. تيپ زننده (مكنده زننده) Piercing – Sucking در اين تيپ آرواره هاي بالا و پائين به صورت ميله اي باريك به نام استايلت تغيير شكل داده و براي سوراخ كردن پوست بدن حيوانات و يا بافتهاي گياهان به منظور مكيدن خون و يا شيره گياهان مورد استفاده قرار مي گيرد. اين ميله ها كيتيني و فاقد مو و فلس هستند . در خرطوم مفصلي ها لب پائين به شكل غلاف طويل و ناودان مانندي است كه ميله ها را در بر مي گيرد و آرواره هاي بالا و پائين به هم چسبيده و دو كانال فوقاني و تحتاني را بوجود مي آورند كه از كانال تحتاني موسوم به كانال بزاقي آب دهان حشره در بافتهاي نباتي و يا بدن حيوانات وارد شده و سبب رقيق شدن شيره نباتي و يا جلوگيري از انعقاد خون مي شود و بسهولت از كانال فوقاني به نام كانال غذائي به طرف دهان حشره جريان پيدا مي كند . لب بالا به صورت قطعه كوچكي قسمتي از خرطوم را مي پوشاند . تيپ مكنده Siphoning - اين تيپ قطعات دهان در پروانه ها مشاهده مي گردد در اين حشرات خرطوم از اتصال دو لبه خارجي آرواره هاي پائيني به وجود مي آيد و مجراي بين آنها براي مكيدن مايعات بكار مي رود و مجهز به اعضاء حسي متعدد و گاهي زائده هاي كيتيني است كه براي جويدن بافتهاي گياهي بكار مي رود. لب پائين به صورت يك صفحه غشائي كوچك و ساده بوده و در طرفين آن پالپ هاي سه مفصلي قرار دارند ، لب بالا به صورت يك رشته نازك عرضي تغيير شكل داده و آرواره هاي بالا خيلي كوچك و يا بكلي از بين رفته اند. تيپ ليسنده Sponging – حشرات ليسنده معمولا ً با خرطوم خود از مايعات تغذيه مي كنند . اين خرطوم زانويي شكل و متحرك و از رشد لب پايين بوجود آمده است و قاعده آن Rostrum و انتهاي آن Haustellum ناميده مي شود. و در انتهاي قسمت هوستلوم يك قطعه اسفنجي به نام Labella مشاهده مي گرددكه سطح آن مجهز به شيارهاي متعدد است و هنگام تغذيه با فشار دادن قسمت اسفنجي شيارهاي مزبور پر از مايع مي شوند و اين كانالها در انتها به كانال غذائي مربوط مي گردند. كانال غذايي از اتصال دو ميله Stylet كه يكي از رشد طولي لب بالا و ديگري از رشد زائده لب پائين بوجود آمده است . تيپ مخطط Chewing – Lapping اين تيپ قطعات دهان مخصوص راسته بال غشائيان يا زنبورها مي باشد در زنبور عسللب بالا و آرواره هاي بالا نظير تيپ ساينده رشد معمولي داشته و لب بالا كوچك و هلالي و يا مستطيلي شكل و آرواره هاي بالا خميده و دندانه دارند . خرطوم از رشد طولي آرواره هاي پائين و لب پائين بوجود آمده است در آرواره هاي پائين پايه قوسي شكل ، تنه كشيده و ضخيم ، لبه هاي خارجي خنجري شكل و لبه هاي داخلي از بين رفته و يا به صورت قطعه كوچكي در قاعده لبه خارجي ديده مي شوند . در لب پائين چانه مثلثي شكل و زبانه هاي داخلي يا گلوسا قطعه طويلي به نام زبان يا Ligula را مي سازندو زبانه هاي خارجي يا پاراگلوسا به صورت يك قطعه كوچك در قاعده آن ديده مي شوند .زبان قابل انعطاف و داراي مجراي ترشحي بزاق است. ت – قفسه سينه ( ( Thorax و ضمائم آن : قفس سينه از جلو به گردن و از عقب به شكم اتصال دارد و از سه حلقه پيش قفس سينه – ميان قفس سينه و پس قفس سينه تشكيل يافته در حشرات بالدار دومين و سومين حلقه قفس سينه – مجهز به بال مي باشند . در حشرات با پروازهاي طولاني و سريع ميان قفس سينه به علت رشد فوق العاده ماهيچه هاي مربوط به بالها بيش از دو حلقه ديگر بزرگ شده و بر عكس در حشرات دونده و يا كم پرواز رشد پيش قفس سينه بيشتر از ميان قفس سينه است . هر يك از حلقه هاي قفس سينه از دو نيم حلقه پشتي ، شكمي و قطعات پهلوئي تشكيل يافته است . به دنبال هر يك از گرده ها يك قطعه پس گرده وجود دارد كه در اصل همان Acrotergite مي باشد. هر يك از گرده ها از سه قسمت پيش گرده سپر و سپرچه تشيل يافته و قسمت سپرچه در بعضي از حشرات مانند بعضي از سن ها رشد زياد كرده و گاهي تمام شكم را مي پوشاند. سه نيم حلقه زيرين قفس سينه بترتيب به نامهاي پيش سينه Prosternum ،ميان سينه Mesosternum و پس سينه Metasternum ناميده مي شود و هر يك از آنها به نوبه خود از قسمتهاي Sternum . Sternellum .Presternum تشكيل يافته است.قطعات پهلوئي در طرفين سبب اتصال گرده ها به سينه ها مي گردند و هر يك از قطعات پهلوئي از دو قطعه جلوئي و عقبي تشكيل يافته است . در حشرات استيگمات هاي قفس سينه اي در قسمت هاي پهلوئي ، ميان و پس قفس سينه قرار دارند . ضمائم قفس سينه عبارتند از: 1- پاها (Legs):   پاها از ضمائم قفس سينه و عضو اصلي حركت و راه رفتن حشرات مي باشند و بسته به شرايط زندگي زندگي تغييرات ساختماني در آنها مشاهده مي شود . تعداد پاهاي سينه در حشرات سهخ جفت (6عدد) مي باشد و از اين جهت آنها را شش پايان ( Hexapoda ) مي نامند. هر پا از قسمتهاي زير تشكيل يافته است .پيش ران – پي ران – ران –ساق – پنجه – پيش پنجه (پيش پنجه معمولاً داراي يك جفت ناخن مي باشد كه در قاعده داراي اندامهاي كيسه مانندي به نام بالشتك كناري و گاهي در فاصله آن زائده باريك و مو مانندي به نام بالشتك وجود دارد. ) رشد قسمتهاي مختلف پا در تمام حشرات يكسان نبوده و بر حسب محل زندگي و نوع فعاليت حشره متفاوت است . اشكال عمده پا به قرار زيرند (1) پاهاي دونده – در اين تيپ پا ، ران و ساق طويل و باريك مي باشند مانند سوسري ها (2) پاهاي رونده – پاهاي كوتاه ، ران و ساق قوي و پنجه پهن است مانند سخت بالپوشان (3) پاههاي كننده – در حشرات با پاهاي كننده ساق پاهاي جلوئي و گاهي پنجه پهن و مجهز به دندانه هاي تيز است مانند آبدزدك . (4) پاهاي جهنده – در ملخ ران پاهاي عقب طويل و عريض و ساق آنها بلند است . (5) پاههاي شكاري – در پاههاي جلوئي ران پا مجهز به خارهاي بلند و داراي شياري است كه ساق پا در صورت لزوم در آن قرار مي گيرد و همچنين ساق مجهز به دندانه يا خار است مانند شيخك ( 6) پاهاي شناوري – در حشرات آبزي پاها به شكل پارو در آمده و ران و ساق پهن ، طويل و پوشيده از موهاي متراكم است مانند سن هاي آبي 2- بال ها (Wings) : حشرات معمولا داراي دو جفت بال هستند كه در طرفين حلقه دوم و سوم قفس سينه به بدن متصل مي باشند و رشد و ساختمان آنها بسته به محل زندگي و نوع فعاليت حشره متفاوت است . بي بالي كه به ندرت در راسته بالداران مشاهده مي شود در نتيجه سازش حشرات با محيط زندگي انگلي (شپش ها ) و گاهي دو شكل جنسي (شپشكهاي نباتي) و يا چند شكلي (شته ها) مي باشد. در مگس ها و افراد نر شپشكهاي نباتي بالهاي زيرين تبديل به عضو حسي Balancier به شكل سنجاق شده اند . بالها به دو صورت غشائي و كيتيني مي باشند. بالهاي غشائي ، شفاف و نرم رگبندي آنها مشخص است و بالهاي كيتيني كه در راسته سخت بالپوشان وجود دارند در عمل پرواز دخالت نداشته و فقط براي حفاظت بالهاي زيرين بكار مي روند و جنس آنها كيتيني و سخت و رگبندي آنها نا مشخص است . در اين حشرات بالهاي عقبي پهن و مخصوص پرواز بوده و هنگام استراحت مثل باد بزن در زير بالپوشها جمع مي شوند . تزئينات بالها در حشرات مختلف متفاوت است چنانچه بال پروانه ها مجهز به فلس هاي رنگارنگ و بال زنبورها شفاف و فاقد رگبندي زياد و بر عكس در بال توري ها رگهاي طولي و عرضي بال زياد مي باشند . گاهي بالهاي موها و كركها و ريشك هايي هستند ، مانند بال تريپس ها . از نظر ساختمان داخلي رگهاي بال محتوي خون و يك تراشه و گاهي يك رشته عصبي بخصوص در بالهائي كه داراي موهاي حسي هستند وجود دارد. سطح بال را مي توان به بخشهاي جلوئي ، عقبي و محوري تقسيم نمود. بخش جلوئي بال را كه داراي رگهاي طولي متعدد است بخش رميژيوم Remigium بخش عقبي نرم و تا شونده را وانوس مي نامند و اين دو قسمت به وسيله چين وانال از يكديگر مجزا مي شوند. بر طبق نظريه كامستوك و نيدهام رگهائي طولي بال به قرار زير هستند : (1) رگ كناري: Costal در لبه جلويي بال قرار دارد و معمولاً ساده است . (2) رگ زير كناري Subcostal مقعر و معمولاً ساده است.(3) رگ شعاعي Radial معمولا چند شاخه است . (4) رگ مياني Medial ابتدا دو شاخه و گاهي هر يك از شاخه ها به چند شاخه ثانوي تقسيم مي‌شوند. 5) رگ بازوئي Cubital معمولا چند شاخه است . (6) رگ عقبي Anal آخرين رگهاي طولي بال و تعداد آن متغير است. (7) رگ ژوگال Jugal بعد از رگهي آنال در ميدان ژوگال قرار دارند و معمولا داراي چند رگ هستند. رگهاي عرضي بال در حد فاصل طولي و به طور عمود يا مايل به آنها قرار دارند رگهاي عرضي كه از نظر رده بندي اهميت دارند ، به قرار زير هستند : (1) رگ عرضي بازوئي بين رگهاي كناري و زير كناري نزديك به قاعده بال قرار دارد (h) (2) رگ عرضي شعاعي ، رگهاي طولي شعاعي را به يكديگر متصل مي كند(r) (3) رگ عرضي شعاعي – مياني ، بين رگهاي شعاعي و مياني قرار دارند(r-m) (4) رگ عرضي مياني ، رگهاي مياني را به يكديگر متصل مي كند (m) (5) رگ عرضي بازو ئي ، بين دو رگ مياني و بازوئي قرار دارد(m-cu) سلولهاي بال ، از تقاطع رگهاي طولي و عرضي سلولهاي بال بوجود مي آيند . اين سلولها باز يا بسته بوده و در رده بندي بعضي از حشرات نطير زنبورها و پشه ها اهميت فوق العاده دارند. مثلاً در پروانه ها سلول ديسكال كه در حد فاصل رگهاي شعاعي و مياني و حجره تيريديال در حد فاصل رگهاي مياني و بازوئي قرار دارند. ث- شكم : ( Abdomen) سومين قسمت بدن حشره مي باشد و به اشكال استوانه اي ، پهن ، گرد و يا در طرفين كتابي ديده مي شود تعداد حلقه هاي آن در حشرات مختلف متفاوت است ، از شش حلقه در حشرات عصبي و دستگاه تناسلي و دفعي است . هر حلقه شكم از دو نيم حلقه پشتي و شكمي تشكيل يافته كه به وسيله قطعات پهلوئي به يكديگر متصل مي گردند و منافذ تنفسي در اين قطعات قرار دارند. حلقه هاي شكم معمولاً سخت و بندرت پوشيده از مو ، كرك ، فلس و تزئينات ديگر هستند . در حشرات كامل شكم مجهز به اعضاي تناسلي و جفتگيري است. پيوستهاي شكم: حلقه هاي شكم در بعضي از حشرات مجهز به پيوستهايي هستند . چنانچه در لاروهاي يكروزه و بهاره هفت حلقه شكم مجهز به پيوست هاي تنفسي تراشه – برانشي مي باشند . در لارو پروانه‌ها و بعضي از زنبورهاي زير راسته Symphyta استرنيت هاي شكم مجهز به تعددادي پاهاي دروغي به نام پاهاي شكمي هستند كه ساختمان مفصلي ندارند و به صورت برآمدگي هايي مي‌باشند كه در انتها به يك لبه تو رونده به نام پلانتا و قلابهائي در روي آن ختم مي شوند. شكل پلانتا – تعداد قلابها و همچنين طرز قرار گرفتن آنها فوق العاده متغير است و از نظر تشخيص و رده بندي اهميت دارد. چنانچه در لارو پروانه هاي Microfrenates قلابها در حول يك دايره كامل قرار داشته و خميدگي آنها به طرف خارج است و در لايه پروانه هاMicrofrenates قلابها به صورت نيم دايره در لبه خارجي پلانتا قرار داشته و خميدگي انتهاي قلابها به طرف داخل است. پاهاي شكمي در لارو زنبورهاي زير راسته Symphyta فاقد قلاب است . انتهاي شكم در بعضي حشرات مجهز به يك جفت زائده به نام سرسي Cerci مي باشد.         – تشريح و فيزيولوژي:   الف – دستگاه گوارش Digestive system در حشرات دستگاه به شكل يك لوله طويلي است كه از دهان شروع شده و در طول بدن امتداد دارد و به مخرج منتهي مي شود. ساختمان لوله گوارش متناسب با نوع رژيم غذايي حشرات متفاوت است . به طور كلي از سه قسمت اصلي به نامهاي بخش جلويي لوله گوارش – قسمت مياني يا معده و قسمت عقبي تشكيل شده است. قسمت جلويي و عقبي لوله گوارش مبداء آكتودرمي داشته و در سطح داخلي داراي پوشش كيتيني است ولي قسمت مياني داراي مبداء آندودرمي است و قسمت اساسي هضم و جذب غذا در اين قسمت انجام مي شود. قسمت جلويي بيشتر به منظور ذخيره غذا بكار مي رود واغلب شامل حلق (گلو) – مري – چينه دان – و پيش معده مي باشد پيش‌معده به صورت يك كيسه كوچكي كه در انتهاي قسمت جلويي لوله گوارش كه به وسيله يك دريچه مخصوص به قسمت مياني لوله گوارش متصل مي باشد . سطح داخلي پيش معده ممكن است داراي خارهاي كيتيني باشد   در قسمت اول لوله گوارش فقط عمل مكانيكي و خرد كردن غذا صورت مي گيرد و در اين قسمت آنزيمهاي گوارشي ترشح نمي شود و مقدار جذب بسيار ناچيز است. در بعضي حشرا غدد بزاقي داراي آنزيم است و در دهان عمل هضم صورت مي گيرد. قسمت يا معده قسمت اصلي ترشح دياستازها و هضم و جذب مواد غذايي است . معده ممكن است داراي لوله هاي كور باشد كه جهت وسيع كردن سطح جذب به كار مي رود. قسمت عقبي : اين قسمت از دريچه عقبي قسمت مياني (معده) شروع شده و به مخرج منتهي مي شود و شامل دو بخش جداگانه مي باشد .(1) روده جلويي ممكن است به صورت يك لوله ساده و يا ممكن است خود به دو قسمت روده باريك و روده بزرگ تقسيم شود. در محل اتصال روده جلويي به معده تعدادي لوله دفعي به نام لوله مالپيگي وجود دارند .(2) روده عقبي يا ركتوم اين بخش قسمت انتهايي لوله گوارش است و معمولا به صورت يك كيسه پهن و منبسط و به صورت مخرج ،لوله گوارش را با خارج ارتباط مي دهد. ب- دستگاه دفع حشرات : بطور كلي دستگاه دفعي در حشرات شامل يك سري لوله هاي دفعي به نام لوله هاي مالپيگي است كه در محل اتصال قسمت مياني و عقبي لوله گوارش قرار دارد .اين لوله ها در گونه هاي مختلف حشرات متفاوت بوده و بين يك تا بيش از يكصد عدد متغير ميباشد و انتهاي آزاد آنها مسدود مي‌باشد. مواد زائد به وسيله اين لوله ها از خون گرفته شده و از طريق روده ركتوم به مخرج برده و به خارج رانده مي شود . پ – دستگاه تنفس:Respiratory system در حشرات سيستم تنفس تراشه اي است و از تعداد زيادي لوله هاي حامل هوا تشكيل شده كه به وسيله استيگمات ها با محيط خارج ارتباط دارند . تراشه‌ها لوله‌هاي توخالي هستند كه داخل آنها مجهز به يك رشته مارپيچي قابل ارتجاع از جنس كوتيكول و موسوم به تنيديوم مي باشد . كانال هاي تراشه اي از منافذ تنفسي شروع شده تدريجاً باريك مي شوند و انشعابات انتهائي تراشه ها را به وجود مي آورند كه اطراف سلولهاي بدن را مي پوشانند و به اين ترتيب تبادل مستقيم گازي را بين سلول هاي بدن و محيط خارج برقرار مي كنند . سوراخهاي تنفسي با استيگماتها به اشكال بيضي يا گرد در روي غشاء پهلوئي حلقه هاي قفسه سينه و شكم قرار دارند و تعداد و طرز كار آنها در گروههاي مختلف حشرات متفاوت است. 1- مكانيسم تنفس در حشرات : وظيفه تراشه حمل اكسيژن و سهولت جريان هوا در « موي تراشه ها»و تبادل گازي بوسيله مايع داخل موي تراشه ها صورت مي گيرد و به اين ترتيب اكسيژن به طور مستقيم پلاسماي اطراف سلول پخش مي گردد و هواي داخل تراشه ها در دو مرحله دم و بازدم انجام مي گيرد. در مرحله بازدم ماهيچه هاي شكم ( ماهيچه هاي پشتي – شكمي ) منقبض شده و در نتيجه حجم شكم كم و فشار داخلي افزايش مي يابد و به اين ترتيب هواي تراشه ها تخليه مي گردد. در مرحله دم ماهيچه هاي شكم آزاد شده و حجم شكم افزايش مي يابد و هوا وارد تراشه ها مي گردد. مكانيسم تنفس بر اساس طرز عمل استيگمات ها به دو طريق صورت مي گيرد، در حشات آپنوايستيك استيگماتها با ريتم مخصوصي باز و بسته مي شوند و تبادل گازي فقط هنگام باز بودن استيگمات صورت مي گيرد مانند كك ها و مگسها . در حشرات Eupneustic حركات تنفسي در دو مرحله دم و بازدم مشخص و باز و بسته شدن استيگماتها ، در فاصله معيني صورت مي گيرد. شدت حركات تنفسي بستگي به شرايط محيط خارج مانند گاز كربنيك و حرارت و فعاليت حشره دارد چنانچه هنگام پرواز و در حرارتهاي زياد شدت حركت تنفسي زياد و برعكس در حرارتهاي پائين و هنگام استراحت شدت حركت تنفسي زياد و بر عكس در حرارت هاي پائين و هنگام استراحت شدت حركت تنفسي زياد و بر عكس در حرارتهاي پائين وهنگام استراحت شدت حركات تنفسي نقصان مي يابد. در حشرات آبزي تنفس از طريق دستگاههاي تراشه يا برانشي و يا تراشه برانشي صورت مي گيرد و تنفس از طريق جلد ساده ترين نوع تنفس در حشرات آبزي است. بعضي از سخت بال پوشانه آبزي در فواصل معين به سطح آب آمده و هواي كافي در زير بال پوشها و يا بين موههاي سطح بدن خود ذخيره مي نمايند و هنگام فعاليت در زير آب از آن استفاده مي كنند . سن هاي آبي استيگمات هاي انتهايي خود را كه در انتهاي لوله طويل قرار دارد ، در سطح آب قرار داده و تنفس حشره در زير آب به طرز مستقيم انجام مي شود . و همچنين لارو پشه هاي Anopheles و Culex در فواصل معين به سطح آب آمده و سيفون تنفسي خود را كه در حلقه هشتم شكم قرار دارد از آب بيرون آورده و هواي كافي در تراشه هاي خود ذخيره مي كند و سپس داخل آب مي شود. دستگاه تنفسي تراشه – برانشي به دو شكل رشته ها و يا صفحات پهن در طرفين حلقه هاي بدن قرار گرفته و محتوي لوله هاي تراشه اي است. 2- متابوليسم تنفس : مواد غذايي داخل سلولها و بافتها به وسيلهاكسيژن جذب شده توسط دستگاه تنفسي اكسيد مي گردد و موادي نظير گلوتاتيون و سيتوكروم به عنوان مواد واسطه اي در اين مرحله اهميت فوق العاده دارند . بالا رفتن درجه حرارت و رطوبت باعث افزايش شدت متابوليسم مي گردد همچنين تغييرات متابوليسم تنفسي به گونه اي – سن – مراحل رشدي و جنس حشره بستگي دارند. ضريب تنفسي برابراست با نسبت حجم انيدريد كربنيك حاصل به حجم اكسيژن مصرف شده و متناسب با رژيم غذايي حشره مي باشد. ت – دستگاه گردش خون Circulatory system: در حشرات ، اكسيژن بدون دخالت خون به وسيله سيستم تراشه اي تنفس در اختيار سلول قرار مي‌گيرد. لذا دستگاه گردش خون ساده و حفره اي است و خون تحت فشار قلب در حفره عمومي پخش شده و تمام سلولها و بافتها را فرا مي گيريد. از اين جهت حفره عمومي در حشرات ، Hemocoele يا حفره خوني ناميده مي شود. اين حفره به وسيله دو پرده ماهيچه اي طولي به سه حفره عمومي پشتي مياني و شكمي تقسيم مي شود.حفره پشتي محتوي رگ پشتي طولي است كه قسمت جلوي آن به نام آئورت در ناحيه قفس سينه و قسمت عقبي آن در ناحيه شكم و به قلب مرسوم مي گردد . آئورت در حشرات بالدار مجهز به چند حباب ضرباندار به نام قلب هاي فرعي است . قلب از تعدادي خانه يا حفره به نام Ventriculus تشكيل شده و تعداد آنها تقريبا ً معادل حلقه هاي قفس سينه و شكم است . اين خانه ها گلابي شكل و به طور متوالي قرار گرفته و به وسيله منافذي به نام استيول به حفره اطراف قلب مربوط مي شود. آئورت و قلب ساختمان ماهيچه اي داشته و به وسيله الياف ماهيچه اي خاصي به نام حلقه هاي پشتي متصل مي شوند.حفره مياني يا احشئي نسبتاً وسيع بوده ولوله گوارش و غده تناسلي در آن قرار دارند . حفره شكمي محتوي زنجير عصبي است . ديافراگم شكمي از بافت پيوندي و رشته هاي ماهيچه اي ساخته شده و داراي سوراخهاي متعددي جهت عبور خون مي باشد . 1- مكانيسم گردش خون: عمل قلب داراي دو مرحله دياستول و سيستول است. در مرحله دياستول يا مرحله غير فعال ، ماهيچه هاي بالي شكل منقبض شده و حجم حفره پشتي افزايش مي يابد و فشار داخلي كم شده و در نتيجه خون از حفره هاي شكمي و مياني وارد حفره پشتي مي شود و از منافذ استيول داخل خانه هاي قلب مي گردد. در مرحله سيستول يا مرحله فعال در نتيجه انبساط ماهيچه هاي بالي شكل منافذ استيول بسته شده و خون از خانه اي به خانه جلوتر وارد مي شود و از طريق آئورت وارد حفره عمومي مي گردد. خون حشرات در انتقال اكسيژن به سلولها و بافتهاي بدن وظيفه اي ندارد ولي از نظر انتقال مواد غذائي و دفع مواد زائد و ادراري داراي اهميت مي باشد. 2- تركيبات خون: خون در حشرات به رنگهاي مختلف قرمز،زرد،سبز يا آبي ديده مي شود و از دو قسمت پلاسما و سلولهاي خون تشكيل يافته است. عمده پلاسماي خون را آب و اسيدهاي آمينه تشكيل مي دهد و ساير تركيبات آن عبارتند از: مواد گلوسيدي، ليپيدي ، هموگلوبين ، هموسيانين ، املاح مختلف آلي و معدني ، مواد ادراري ، مواد سمي نظير كانتاريدين و هيستامين و آنزيم هاي مختلف و گاز كربنيك و اكسيژن. سلولهاي خون به تعداد و اشكال مختلف ، در حضرات بسته به عوامل گوناگون نظير فذا و رطوبت ديده مي شوند . تعداد سلولها در هر ميليمتر مكعب خون فوق العاده متغير است ، در سوسري هايجنس Periplaneta بين 15000 تا 60000 در سيرسيرك Gryllus assimilis بين 15000 تا 275000تغيير مي كند. اهم سلولهاي خون عبارتند از : (1) سلولهاي انوسيت Oenocytes– اين سلولها اغلب در طرفين حلقه هاي شكم پراكنده هستند و از نظر تغيير جلد ، رشد تخمدانها ، دفع مواد ادراري و ذخيره چربي و غيره اهميت دارند. (2) سلولهاي زنده خوار Phagocytes اكثر اين سلولها خاصيت زنده خواري دارند و از باكتريها و پروتوزئرهائي كه از طريق لوله گوارش وارد حفره عمومي مي شود تغذيه مي كنند. همچنين بعضي از آنها داراي وظايف دفعي و ترشحي و ذخيره اي مواد چربي هستند. (3) سلولهاي اطراف قلب Pericardialcell اين سلولها در اطراف قلب وجود دارند و از نظر تصفيه خون با ارزش مي باشند.(4) اجسام چربي – سلولهاي چند وجهي و به رنگ سفيد ، زرد ، قرمز و نارنجي هستند و ذخيره مواد چربي ، پروئيدها مواد ادراري و گليكوژن را به عهده دارند و بعلاوه داراي خاصيت زنده خواري و توليد نور مي باشند ، از نظر دفاع حشره و همچنين جلب جنس مخالف اهميت دارند و توليد نور نتيجه اكسيده شدن ماده چربي به نام لوسيفيرين به وسيله دياستاز لوسيفراز است. اعضاء توليد نور در دو خانواده Lampyridae و Elateride از راسته سخت بالپوشان رشد قابل توجه دارند. در كرم شب تابLampyris noctiluca اعضاءتوليد نور در زير مفصلهاي شكم قرار دارند و در جنس Pyrophorus در قاعده پيش قفس سينه متمركز و متشكل از يك لايه اجسام چربي است كه سطح آنها را انشعابات عصبي و موي تراشه ها پوشانده و در زير اين لايه بلورهاي اگزانتين ( xanthin) ، و املاح اوره قرار دارد كه داراي خاصيت انعكاس هستند . ث – دستگاه توليد مثل Reproductive system : در جنسهاي نر و ماده از دوقسمت تشكيل يافته است اول اعضاء تناسلي داخلي كه مبداء مزودرمي داشته و محتوي سلول هاي جنسي در مراحل مختلف رشد تا تشكيل گامت هاي نر و ماده و سلولهاي غذايي و غدد ترشحي است. قسمت دوم اعضاء تناسلي خارجي كه از پيوستهاي حلقه هاي شكمي است و مبدا آكتودرمي داشته و جهت خروج اسپرماتوزوئيد و اوول مي باشد. 1- دستگاه تناسلي نر: شامل بيضه ها ، غده هاي ضميمه ، مجاري تناسلي و آلت جفت گيري است. بيضه ها به تعداد يك جفت از لوله هاي متعدد به نام لوله هاي اسپرم تشكيل يافته كه محتوي سلولهاي جنسي در مراحل مختلف رشدي است. در طول لوله ها از پائين به بالاقسمتهاي زير وجود دارند: (1) ناحيه اسپرماتوگوني Spermatogonia zone كه محتوي سلولهاي اسپرماتوگوني ، و سلولهاي مزودرمي است. (2) ناحيه اسپرماتوسيت Spermatocyte zone كه از تقسيم سلولهاي اسپرماتوگني حاصل شده و اطراف آنها را غلافي پوشانده و سيست (Cyste) ناميده مي شود و هر سيست داراي چندين اسپرماتوسيت مي باشد. (3) ناحيه رسيدن گامت هاي نر Maturation and reduction zone و تقسيم با كاهش كروموزمي كه در اين قسمت سلول هاي اسپرماتوسيت طي دو تقسيم كه دومي توام با كاهش كروموزمي است ، به چهار اسپرماتيد n كروموزمي تقسيم مي شود. (4) ناحيه تشكيل اسپرماتوزوئيدها Transformation zone كه آخرين مرحله تحول سلولهاي جنسي است ، پس از پاره كردن سيستها داخل مجاري خروجي مي گردند، يك جفت مجراي خروجي Vas deferens كه ساختمان ماهيچه اي داشته و قسمت عريض آن كيسه اسپرم (Seminal vesicles) است و اسپرماتوزوئيدها در داخل آن ذخيره مي شوند ويك جفت مجراي خروجي كه در انتهاي يكي شده و به مجراي اسپرم انداز Ejaculatory duct مربوط مي شوند و در انتها به وسيله سوراخي به نام گونوپور Gonopore به آلت جفت گيري نر Penis منتهي مي شود. غده هاي ضميمه Accessory glands معمولا در انتهاي مجاري اسپرم انداز و يا مجاري خروجي باز مي شوند و محتوي ترشحات لزج و چسبيده اند كه براي ساختن پوشش اسپرماتوزوئيد بكار ميروند. اعضاي خارجي دستگاه تناسلي نر شامل آلت جفتگيري به نام Penis و قطعات ضميمه آن هستند كه در حد فاصل حلقه نهم و دهم شكم قرار دارند. پنيس از دو قسمت اكتوفالوس و آندوفالوس تشكيل شده است. 2- دستگاه تناسلي ماده : شامل يك جفت تخمدان ، غده هاي ضميمه ،كيسه ذخيره اسپرماتوزوئيد و تخمريز است . (1) تخمدان (Ovary) از تعدادي لوله هاي كوچك استوانه اي به نام اواريول Ovariol تشكيل شده و هر اواريول از قسمتهاي زير تشكيل يافته است . 1- رشته انتهائي Terminal filament كه هر رشته باريك اواريول را به جدار بدن متصل مي‌سازد. 2- ژرماريوم Germarium كه اين قسمت سلولهاي Oogonia در حال رشد و تقسيم ، سلولهاي غذايي Trophocyte به نام سلول Vitelline و سلولهاي سيتوسيت است . 3- ويتلاريوم Vitellarium محتوي سلولهاي Oocyte و يا گامت هاي كامل به نام اوول Ovule مي‌باشد. 4- پديسل Pedisel به صورت مجراي كوتاهي اواريول را به مجراي تخم متصل مي كند. لوله هاي تخم برحسب وجود يا عدم وجود سلولهاي غذائي و طرز قرار گرفتن آنها دو نوعند: 1- تيپ پانوئيستيك Panoistic - در اين حالت لوله تخم فاقد سلولهاي غذايي است . 2- تيپ مروئيستيك Meroistic – در اين تيپ لوله هاي تخم محتوي سلولهاي غذايي مشخص بوده و از نظر طرز پراكندگي آنها در طول لوله تخم به دو گروه تقسيم مي شوند: در نوع پولي تروف Polytrophe سلولهاي غذائي و اوول ها در طول لوله تخم به طور متناوب قرار دارند ، در نوع تلوتروف Telotrophe سلولهاي غذائي در انتهاي لوله تخم متمركز مي باشند. (2) مجراي تخم Oviduct هر تخمدان در طول قاعده به يك مجزا ختم مي شود و ابتداي آن كاليكس (Calix ) نام دارد. مجراي عمومي تخم Common oviduct – دو مجراي تخم در انتها به يك مجراي عمومي تخم منتهي مي گردد، و در انتها به صورت سوراخ گونوپور در حلقه هشتم يا نهم شكم باز مي شود. كيسه ذخيره اسپرماتوزوئيد Spermatheca اين حفره به كيسه جفتگيري مربوط مي باشد. در حشرات ، دو مرحله جفت گيري و تخم ريزي به فاصله نسبتاً قابل توجهي صورت مي گيرد . چنانچه زنبور عسل در مدتي محدود جفتگيري كرده و سپس ملكه چند سال و به كرات در كندو تخم ريزي مي كند . (3) غده هاي ضميمه Accessory glands – اين غده ها معمولاً به تعداد يك جفت بوده و ترشحات آنها براي چسبانيدن تخمها روي تكيه گاه و يا تهيه كپسول تخم بكار مي روند. 3- اعضاء خارجي دستگاه تناسلي : شامل آلت تخمريزي در ماده ها مي باشد كه در حشرات مختلف به اشكال و اندازه هاي گوناگون ، از رشد پيوستهاي حلقه هاي هشتم و نهم شكم تشكيل شده است . در ملخ هاي شاخك بلند و سيرسيركها تخمريز خيلي بلند و سخت بوده و در بعضي سن ها خيلي كوچك و يا اصلاًُ وجود ندارد . در حشرات نر اين قسمت شامل آلت تناسلي نر Penis پارامرها و ضمائم ديگر مي باشد. ح – دستگاه عصبي Nervous system: دستگاه عصبي در حشرات به صورت دو زنجير عصبي در قسمت شكمي بدن قرار دارد . مراكز اصلي عصبي شامل سه قسمت است ، دستگاه عصبي مركزي ، دروني يا احشائي ، وسطي يا جلدي . 1- دستگاه عصبي مركزي Central Nervous system: يا زنجير عصبي كه از عصب ها و عقده هاي عصبي تشكيل يافته است. در ناحيه سر ، مغز(Brain) را تشكيل مي دهد كه به وسيله يك جفت رشته عصبي به نام گردنبند دورمري Circumoesophageal connectives به عقده زير مري Suboesophageal ganglion متصل مي گردد. زنجير عصبي در ناحيه قفس سينه شامل سه جفت عقده عصبي است. معمولاً عقده پيش قفس سينه اي مشخص ولي عقده هاي ميان و پس قفس به يكديگر اتصال يافته اند . عقده هاي عصبي به وسيله يك رشته عرضي به نام پيوند Commissure و يك رشته طولي به نام طناب Cord به يكديگر متصل مي باشند . مغز از سه قسمت زير تشكيل يافته است. (1) مغز جلوئي يا مغز اول Protocerebron بزرگترين قسمت مغز مي باشد و اعمال حسي چشم‌هاي ساده و مركب را انجام مي دهد و همچنين سلولهاي عصبي ترشحي قسمت داخلي مغز، از نظر رشدي و تغيير جلد اهميت دارند . (2) مغز مياني يا مغز دوم Deutocerebron مركز عصبي شاخكها مي باشد. (3)مغز عقبي يا مغز سوم Tritocerebron كهرشته هاي عصبي را به پيشاني ، لب بالا و قسمت جلوي لوله گوارش مي فرستد. مغز حشرات از توده سلولهاي نر و پيل وسلولهاي عصبي ارتباطي و تعداد كمي سلول هاي محرك تشكيل يافته و حجم آن بستگي به وضعيت تكاملي حشره دارد . چنانچه در سوسك Dytiscus حجم مغز و در زنبور عسل حجم بدن مي باشد. هرسلول عصبي يا نرون Neuron داراي يك جسم سلولي يا Neurocyte آكسون و انشعابات متعدد باريك به نام دندريت مي باشد. نوروسيت هاي يك قطبي داراي يك آكسون و نوروسيت هاي دو قطبي و چند قطبي داراي دو يا چند آكسون هستند. سلولهاي عصبي حساس معمولا دو يا چند قطبي هستند و نوروسيت آنها در سطح و يا نزديك به سطح بدن قرار دارد و دندريت ها در سطح بدن و داخل غده ها و ماهيچه ها امتداد دارند. سلولهاي عصبي محرك معمولا يك قطبي و نوروسيتها در مراكز عصبي و آكسون آنها در سطح جلد امتداد دارد. هر عقده عصبي از يك توده متراكم رشته هاي عصبي به نام بافت نخاعي يا نروپيل در داخل و يك پرده به نام Epineural membrane تشكيل شده و داراي نوروسيتها و آكسون هاي سلولهاي محرك ، انشعابات انتهائي سلولهاي حساس در قسمت داخلي ، انشعابات تراشه اي و سلولهاي پوششي در قسمت سطحي است. عصب ، از آكسون هاي محرك يا حساس و يا هر دو نوع تشكيل يافته است. عصب هاي مغز شامل: (1) عصب چشم هاي ساده مياني (2) عصب چشم هاي مركب و چشم هاي ساده جانبي (3) عصب عقده پشت سر كه رابط بين عقده پشت سر و قسمت عقبي مغز است. (4) عصب شاخكي (5) عصب جلدي (6) عصب جانبي كه انشعابات آن به دهان و عقده پشت سر اتصال دارد (7) عصب لب و پيشاني (8) عصب زير گلوئي كه اعمال عصبي ماهيچه هاي منبسط كننده بخش جلوئي لوله گوارش را انجام مي دهد. 2- دستگاه عصبي دروني يا احشائي Ventral Nervous system: اين دستگاه به نام سيستم سمپاتيك از سه قسمت زير تشكيل شده است: (1) دستگاه عصبي بخش جلوئي لوله گوارش Stomodaeal nervous system يا سيستم استوموگاستريك شامل سلولهاي حساس و محرك ، عقده زير مغذي يا عقده پشت سر ، عقده پيشاني و عصب هاي متعدد مي باشد. اين قسمت، عصب هاي متعدد مي باشد. اين قسمت، عصب هاي متعدد به بخش جلوئي لوله گوارش ، قلب و آئورت و اجسام آلاتا و گاهي ماهيچه هاي لب پائين و آرواره هاي بالا و در بعضي از حشرات به تمام بخش مياني لوله گوارش مي فرستد. (2) دستگاه سمپاتيك دمي Caudal sympathic system اعمال عصبي غدد تناسلي و قسمت انتهائي لوله گوارش را انجام مي دهد. (3) عصب هاي فرد شكمي Impaire ventral nerves رشته هاي عصبي به سوراخهاي تنفسي و استيگمات ها مي فرستد. 3- دستگاه عصبي سطحي يا جلدي Peripheral Nervous system: شامل سلولهاي حساس دو يا چند قطبي و قسمتهايي انتهائي آكسون سلول ها محرك مي باشد كه معمولا در لايه اپيدرمي جلد و پوشش سطحي لوله گوارش و ماهيچه هاي سمپاتيك متمركز هستند. دستگاه عصبي در حشرات، داراي ترشحات هرموني است كه از غده هاي بدون مجراي ترشحي به نام اجسام آلاتا Corpora allata و كاردياكا C.cardiaca كه در عقب مغز جلوئي لوله گوارش در محل اتصال مري قرار دارند و ترشحات كه در عقب معز جلوئي قرار دارد ترشح مي شوند، اجسام آلاتا در قسمت پشتي بخش جلوئي لوله گوارش در محل اتصال مري قرار دارند و ترشحات آنها به نام هورمون جواني از نظر پديده دگرديسي و رشد غدد تناسلي اهميت دارد. اجسام كاردياكا در قسمت مياني مغز جلوئي قرار دارند و ترشحات آنها احتمالا در تغيير جلد موثرند. 4- انعكاس – عبارت است از عكس العمل غير ارادي است، كه در آن يك نرون حساس ، يك نرون محرك و يك عقده عصبي دخالت دارند و بر دو نوع است: انعكاس ساده و انعكاس مركب‌، در انعكاس ساده فقط يك عقده عصبي و در انعكاس مركب چندين رشته و عقده عصبي دخالت دارند. تروپيسم و تاكتيسم عكس العمل حيوان در مقابل عوامل محركه محيط خارج نظير نور و حرارت و رطوبت مي باشد كه با تغيير جهت يا حركت آن به سمت و يا جهت مقابل عامل محرك است . تروپيسم شامل گرايش يا تغيير سمت و تاكتيسم به مفهوم حركت به سمت عامل تحريك و يا فرار از آن مي باشد. گرايش و كشش به سمت نور، فتوتروپي يا فتو تاكسي گرايش و كشش به سمت حرارت ، ترموتروپي يا ترموتاكسي گفته مي شود. ج – اعضاء حسي در حشرات :     - حس بينائي:رشد اين حس در گونه هاي مختلف حشرات متفاوت است. چنانچه در حشراتي كه در زير زمين و نقاط تاريك زندگي مي كنند اعضاء بينائي رشد كمي داشته و يا از بين رفته اند و در بقيه حشرات اين حشرات اين اعضاء شامل چشم هاي ساده و چشمهاي مركب مي باشند. (1) چشمهاي ساده به صورت نقاط شفاف در طرفين و يا جلوي سر قرار دارند، چشم هاي ساده جانبي در لاروها از 1 تا 7 عدد در هر طرف سر تغيير مي كنند. چشمهاي ساده پشتي در حشرات كامل و پوره حشرات با دگرديسي ناقص وجود دارند و معمولا سه عدد هستند كه يكي در قسمت پيشاني به نام چشم ساده مياني و دو عدد ديگر در طرفين پيشاني مشاهده مي شوند. متشكل از سلولهاي بينائي كه محور آن رابدوم Rhabdom را تشكيل مي دهد. مشاهده مي شود . در بعضي حشرات لايه سلول هاي رنگين در زير شبكيه قرار دارد و در بعضي از لاروها ساختمان اين چشمها بسيار ساده و فقط از چند سلول بينائي تشكيل يافته است