مقاله ای مفید برای آشنایی بیشتر با طب سنتی
مقاله ای مفید برای آشنایی بیشتر با طب سنتی   حكما طب ()را اینگونه تعریف كرده اند که"طب صناعتی است كه بدنهای مردم عنایت دارد و به آن سلامتی وصحت می بخشد " آنگاه توسط این صناعت یا فن بیماریهای مردم را تشخیص می داده اند وبر اساس مبانی ای كه بخشی از آن در ادامه ذكر خواهد شد به درمان مردم می پرداخته اند . طب سنتی بقدری غنی ودارای مطالب گوناگون وکتابهای فراوان است كه درست یادگرفتن آن به مطالعه تعداد زیادی كتاب وصرف زمان طولانی نیاز دارد آنچه در ذیل می آوریم فقط خلاصه ای فهرست وار جهت آشنایی کلی با این طب ومبانی آن است امید است مورد توجه قرار گیرد .   حكمای قدیم طب را به فرمی كه در جدول زیر آمده تقسیم بندی می كرده اند .طب نظری مجموعه دانشهای پایه ای است كه فرد باید بداند تا بتواند وضعیت كلی مریض را تشخیص دهد .طب عملی بازهم دانشی است كه باید در كلاس درس یادگرفته شودكه با این دانش دستورات ونسخه های بیمار را هدایت می كنیم . همچنین بیماری یا مرض را حكما بدین گونه معنی می كرده اند كه : هرگاه فعلی از مجرای طبیعی خود انجام نشود مرض رخ داده است ( اختلال در افعال ) آنوقت در بخش طب نظری قسمتی داشته اند بنام امور طبیعیه كه از اركان ، امزجه، اخلاط ، اندام ،ارواح ، قوی وافعال تشكیل یافته است .همانگونه كه گفتیم وقتی مرضی حاصل می شد یعنی اختلال در افعالی رخ می داد طبیب با تجربه ای كه داشت پی به نوع اختلال در قوی واز آنجا به اختلال در ارواح واز آنجا به اختلال دراندام واز آنجا به اختلال در اخلاط و از آنجا به اختلال در امزجه و از آنجا به اختلال در ارکان بیمار پی می برد .   سپس با تغییر دادن اركان بیمار توسط غذاها ، داروها یا تدابیر عملی ( مثل حجامت () وفصد و... ) باعث درمان بیماری می شده است . این روند به كمك توجه به دلایل وعلائم بیماری واسباب وعلل بیماری امكانپذیر است .اما این كه این قوی ، ارواح ،اندام ،اخلاط ،امزجه واركان یعنی چه درادامه به توضیح مختصری درباره آنها می پردازیم هرچند كه توضیح كامل آنها به نوشتن كتابی نیاز دارد .       اركان( آخشیگها )     حكما معتقد بوده اند كه تمام اشیاء در عالم ازچهارعنصر تشكیل شده اند : آب – آتش – باد وخاك البته باید دانست منظور از این آب آن آب در دسترس ما نیست همچنین در مورد آتش وبادوخاك .   بلكه این ها تمثیل هستند . به این معنی كه حكما اجسام را از نظر سبكی وسنگینی به این شكل تقسیم بندی می كرده اند : سبكی مطلق ( نهایت سبكی ) – سبكی نسبی –سنگینی نسبی وسنگینی مطلق ( نهایت سنگینی ) آنوقت آتش بعنوان تمثیل ونماد سبكی مطلق ، باد بعنوان نماد سبكی نسبی ،آب بعنوان نماد سنگینی نسبی وخاك بعنوان نماد سنگینی مطلق بكارمی رفته است .از سوی دیگر ، كیفیت اجسام را به چهار دسته : 1- سردی 2- گرمی 3-تری 4-خشكی تقسیم بندی می كرده اند .آنگاه چهار عنصر فوق علاوه بر نمادهای ذكر شده از نظر كیفیات چهار گانه به شكل زیر بوده اند : آب دارای خاصیت سردی وتری ، آتش دارای خاصیت گرمی وخشكی ،باد دارای خاصیت گرمی وتری وخاك دارای خاصیت سردی وخشكی .به این آب وآتش باد وخاك اصطلاحاً عناصر یا اركان می گفته اند .( اركان اربعه ) .     امزجه(مزاج ها)     امزجه جمع مزاج به معنی به هم آمیختن است ودر اصطلاح به كیفیت حاصله ازتركیب وبه هم آمیختن اركان اربعه گویند .9 نوع مزاج داریم : 1- مزاج معتدل 2- مزاج سرد 3- مزاج گرم 4- مزاج تر 5- مزاج خشك 6- مزاج گرم وتر 7-مزاج گرم وخشك 8- مزاج سرد وتر 9- مزاج سرد وخشك     اخلاط     اخلاط جمع خلط است وخلط جسم سیال وتری است كه غذا () پس از هضم به آن تبدیل می شود .توضیح آنكه حكما معتقد بوده اند وقتی غذا خورده می شود اول توسط معده () به كیموس معدی ( منظور مایعی خمیری شكل حاصل از هضم غذا در معده است ) تبدیل می شود كه به این عمل طبخ معدی یا طبخ اول گویند سپس از طریق مجاری ناپیدای روده توسط عروق ماساریقا به کبد () رفته در آنجا پخته ( در اصطلاح امروزی متابولیزه ) می شود كه به آن طبخ دوم گویند آنگاه رگی كه از كبد خارج می شود حاوی مایعی است كه اگر در لوله ای شیشه ای ریخته شود ومدتی بماند این مایع به چند طبقه تقسیم می شود که به آنها اخلاط گویند . دز ته لوله مقداری ماده سیاه وسنگین كه مقدارش خیلی كم است خواهیم داشت كه خلط سوداوی نامیده می شود . روی سودا () سه خلط دیگر بلغم ،دم ( خون () ) وصفرا قرارمی گیرد .سودا دارای كیفیت سرد وخشك است .بلغم ، سرد وتر ودم گرم وتر وصفرا گرم وخشك . به این خون ،بلغم ،صفرا وسودا اخلاط چهارگانه گویند .     اندام     منظور همان اعضاء مختلف بدن ()مانند قلب () ، كلیه ، ریه ، استخوان و... است .     ارواح     طبق تعریف حكما ارواح جمع روح است ولی منظور از این روح آن روح غیرمادی مشهور نیست بلکه طبق تعریف این روح ماده است وجسم لطیفی است كه از لطافت بخارهای اخلاط حاصل میشود وسر منشاء نیرو در بدن است .     قوی     ارواح ایجاد یك نیروهایی در بدن می كنند كه به آنها قوی گویند .   توجه : توضیح مبحث اندام وهمچنین ارواح وقوی بسیار گسترده است كه برای گسترش بحث وتوضیح بیشتر میتوانید به کتاب قانونچه چغمینی ، ویا کتاب قانون در طب بوعلی سینا جلد اول مراجعه کنید.     ضروریات شش گانه ( سته ضروریه )     حكما معتقد بوده اند كه برای این كه انسان بتواند به زندگی خود بطور طبیعی ادامه دهد نیاز به 6 چیز ضروری دارد :     1- هوا   از نظر لطافت ، غلظت ، حرارت ، سرما ، اختلاط با اجزاء زمین ، اختلاط با دودها یا عا ری از آنها بودن، تأثیرات متفاوت در بدن دارد . بعنوان مثال هوای مخلوط با مواد عفونی ( هوای گندابها ) موجب بیماری در بدن می شود .برعكس هوای عاری از مواد عفونی موجب صحت می شود .     2- مأكولات ومشروبات   هیچ انسانی بدون خوردن وآشامیدن نمی تواند زنده بماند . خود این كه انسان چه بخورد وبیاشامد بسیار مهم است ونیاز به دانش تغذیه دارد .     3- احتباس واستفراغ   احتباس یعنی نگه داشتن بعضی از اجزاء ضروری در بدن مثلاً نگه داشتن آب به اندازه لازم در بدن واستفراغ یعنی فارغ شدن از اجزاء غیر ضروری واضافی بعنوان مثال استفراغ مواد سمی خون توسط کلیه () ها که ادرار نام دارد.اگر شخصی نتواند مواد ضروری مورد نیاز خود را دربدن نگه دارد ویا مواد سمی وزیادی بدنش را دفع كند دچا بیماری می شود .( معنی استفراغ دراینجا با آن استفراغ استفاده شده در جامعه متفاوت است .)     4- ریاضت واستراحت   ریاضت منظور تحرك است واستراحت همان استراحت یا سكون است .بساری از اعمال بدنی دراستراحت رخ می دهد .انسانی كه نتواند به اندازه استراحت كند دچار بیماری می شود وانسانی هم كه تحرك لازم را نداشته باشد همین طور .     5- اعراض نفسانی   منظورهمین حالات شادی ، غم ، عصبانیت و ... است كه درانسانها رخ می دهد ودر یك فرد طبیعی اینها لازم است وبه اندازه اگر باشد موجب صحت وسلامتی می شود .     6- نوم ویقظه   منظور خواب وبیداری است . خواب باعث می شود قوام عضلانی تقویت شود وحیات برای انسان قابل تحمل شود . همچنین خواب اثرات بسیار دیگری در بدن دارد . این خواب وبیداری نیز باید به اندازه باشد .   حال كه مختصری با برخی اصطلاحات طب سنتی آشنا شدیم به طبقه بندی انواع بیماری وشیوه تشخیص بیماریها می پردازیم .       انواع بیماری در طب سنتی   بیماریها در طب سنتی به دودسته اصل بیماریهای ساده وبیماریهای مركب تقسیم بندی می شده اند .وبیماریهای ساده به سه دسته : 1- سوء مزاج 2- سوء تركیب 3- تفرق واتصال دسته بندی شده اند .     سوء تركیب   در سوء تركیب ساختار عضوی از بدن غیر طبیعی است كه خود به سه دسته تقسیم می شود .   الف ) شكل ظاهر ایراد دارد ( مثلاً شخصی كه یك با پای خمیده متولد می شود كه اصطلاحاً پاچنبری گفته می شود .)   ب ) اندازه عضو ایراد دارد ( مثلاً شخصی كه یك پایش از پای دیگر بطور مادرزادی بلندتر است )   ج ) تعداد عضو غیر طبیعی است ( مثلاً كسی كه بطور مادرزادی در هر دست 6 انگشت دارد ویا كسی كه با یك دست متولد می شود .)     تفرق واتصال     در تفرق واتصال پیوستگی بافتی دراعضاء مثلاً بعلت جراحت از بین رفته ( زخمها وجراحت ها ) ویا پیوستگی بافتی دراعضاء بطور ناموزن ایجاد شده است ( مثلاً استخوانی كه پس از شكستن بدجوش خورده باشد .)     سوء مزاج   سوء مزاج یعنی این كه مزاج طبیعی شخص از حالت اعتدال خود خارج شود واین عدم اعتدال مزاجی موجب بیماری شخص گردد. بنابراین باید ابتدا مزاج طبیعی شخص را تشخیص دهیم . بطور كلی در هر سنی یك مزاج غالب تر است : در سن رشد ( یعنی تا 30 سالگی ) بیشتر حرارت ورطوبت غالب است یعنی مزاج دموی ( خونی ) در سن 30 تا 60 سالگی حرارت روبه كاهش می گذارد وسردی وخشكی یعنی مزاج سوداوی غالب می شود . دربالای 60 سالگی فرد متغیر المزاج می شود ونوع مزاج او تابع خوراكش می شود .   بطور كلی 8 نوع مزاج داریم : 1- سرد 2- گرم 3- تر 4- خشك 5- سردو تر ( بلغمی ) 6- سردو خشك ( سوداوی ) 7- گرم وتر ( دموی ) 8- گرم وخشك ( صفراوی )   بیماریهای مركب از تركیب دویا بیشتر از بیماریهای ساده رخ می دهد . بهترین مثال آن یك آبسه است كه هم بعلت سوء مزاج رخ می دهد با تورم اش سوء تركیب در عضو ایجاد می كند وهم اتصال طبیعی بافت را بهم زده است .     درمان     پس از آنكه نوع بیماری تعیین شد كه آیا سوء تركیب ، تفرق واتصال ویا سوء مزاج است درمورد سوء تركیب وتفرق واتصال روشهای درمانی پیشرفته وگاه جراحیهایی لازم است كه بیان آنها دراین نوشتار نمی گنجد . درمورد سوء مزاج ، به روشهای گفته شده وهمچنین با توجه به رژیم غذایی () مریض نوع سوء مزاج بیمار را تعیین می كنیم وبا بكارگیری غذاها ودر صورت نیاز داروها واعمال بالید ( یعنی اعمال با دست مثل حجامت كه درمان اصلی سوء مزاج دموی ( غلبه خون ) است ) مزاج بیمار را روبه اعتدال می آوریم .مثلاً اگر بیمار مزاجش روبه سردی رفته ( یعنی سوء مزاج سرد(بارد) پیدا كرده یا به اصطلاح عمومی " بیمار سردی اش كرد ه است "غذاها ودر صورت نیاز داروهای گرم مزاج به بیماری می دهیم وهمین طور درمورد سایر سوء مزاج ها كه دربخش سوء مزاج شرح داده شدند . نكته مهم این است كه علت بسیاری از بیماریها وجود مشكل در ضروریات شش گانه است ( كه قبلاً توضیح داده شد .) لذا باید به اصلاح اشكالات موجود در آنها ( مثلاً تغییر كیفیت هوای تنفسی اصلاح رفتارهای فردی ، اصلاح میزان تحرك فرد و... ) همزمان با سایر تداببِر درمانی(اصلاح مزاج و...) پرداخت.           منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )