ز يك صنعت پوست ساز تا يك صنعت پول ساز
ز يك صنعت پوست ساز تا يك صنعت پول ساز   اين صنعت مي كوشد تا از يك حالت پوست ساز به حالت صنعتي پولساز درآيد: صنعتي حرفه اي به منظور توليد دامهايي كه گوشتي با كيفيت بالا دارند، آنطور كه مطلوب نظر مصرف كنندگان است. اغلب افراد صاحب نظر در اين مورد توافق دارند كه در صورت حصول پرندگاني با گوشت بيشتر از 40 كيلوگرم، اين صنعت از نظر تجاري براي توليد كنندگان به صرفه خواهد بود. اگر چه سايرين هنوز بر تلاشهاي خود در جهت حفظ همان وضعيت صنعت پوست ساز كه بر پايه پرورش پرندگاني با كيفيت پايين گوشت و همان روشهاي قديمي پرورش مي باشد، اصرار مي ورزند. اين افراد معتقدند كه اين وضعيت باعث حفظ ارزش تجاري پوست مي شود و تنها راه پرورش تجاري شترمرغ مي باشد كه البته اين نظريه عامل پس رفت صنعت شترمرغ مي باشد.   واريانس بزرگ وزن ماهيچه / لاشه – مشكلات فرآيند   فرآیند کنندگان برنامه خاصي بر اساس ميزان آگاهي از تعداد پرندگاني كه به منظور كشتار كنار گذاشته شده اند و يا مي توانند در هر روز كشتار شوند، دارند. دامنه وزن لاشه ها، كل محصول گوشت و نيز وزن ماهيچه هاي هر قطعه از بدترين حالت متوسط 16 كيلوگرم تا ميانگين 50 كيلوگرم گوشت در شترمرغهاي 12 ماهه تغيير مي كند. اين دامنه 34 كيلوگرمي 300% واريانس ازتوليد پايين تا پرندگاني با توليد بالا ايجاد مي كند. گوشت حاصل از پرندگان كوچك جثه عموما در درجه دوم به نسبت گوشت پرندگان بزرگتر قرار دارند. شكل 1 مربوط به ركوردهايي مي باشد كه بدترين و بهترين و نيز پرندگان متوسط را در طي يك فرآيند 18 ماهه نشان ميدهد. آنچه در نگاه اول از شكل 1 به نظر مي رسد اين است كه براي فرآيند كنندگان خريد و پرداخت هزينه به توليد كنندگان هنگامي كه سيستم پرداخت به ازاي هر قطعه پرنده باشد (يعني تمامي پرندگان قيمت يكساني داشته باشند)، به صرفه نيست.   اگر كارگاهي روزانه با ظرفيت 100 قطعه پرنده در روز كشتار مي كند، با داشتن اين دامنه متنوع از توليد پايين تا توليد بالا، ممكن است فقط در بدترين حالت 1600 كيلوگرم گوشت براي فروش داشته باشند و يا بر عكس در حالت خوب 5000 كيلوگرم گوشت با همان تعداد پرنده عرضه كنند. حال هزينه هاو تجهيزات مورد نيازاين فرآيند را چگونه مي توان پيش بيني كرد؟ در چنين شرايطي هيچ صنعت فرآيندي نمي تواند موثر و جوابگو باشد. هزينه هاي فرآيند براي پرندگان بسيار نزديك به يكديگر است اما همانطور كه در شكل 2 ديده مي شود، مقدار واريانس و تنوعي به ميزان 300% در هزينه هاي كشتار به ازاي هر كيلوگرم گوشت وجود دارد كه به دليل تنوع در محصول گوشت مي باشد. اين امر به وضوح نشان مي دهد كه چرا فرآيند كنندگان نمي توانند به طور عادلانه و ثابت هزينه اي را براي خريد هر قطعه پرنده يا لاشه مشخص و تعيين كنند. زماني كه پرداخت بر اساس گوشت بي استخوان مي باشد، مي بايد سيستمي بر اساس كيفيت درجه بندي شده گوشت و با توجه به كل محصول گوشت توليدي برقرار شود تا بتوان مزيت پرورش پرندگان خوب و نيز حذف پرندگان ضعيف و غير اقتصادي را به توليد كنندگان آموخت. اين امر همچنين باعث تضمين داشتن گوشتي با كيفيت بالا كه مطلوب نظر مصرف كنندگان است، مي گردد و بدين ترتيب تقاضا افزايش مي يابد. جداول صنعت گوشت اطلاعات ضد و نقيضي را نشان مي دهند: در سال 2000، جامعه بين المللي شتر مرغ (IOA) جدول گوشتي را به منظور كمك در جهت استاندارد كردن نحوه تشخيص و درجه بندي ماهيچه منتشر كرد و همچنين ميانگين وزن ماهيچه را براي راهنمايي كاربران گزارش كرد. قبل از معرفي اين جداول گوشت IOA، جامعه شترمرغ آمريكا AOA نيز جدول گوشت خودش را كه شامل درجه بندي ماهيچه و نيز دامنه تغييرات وزن ماهيچه بوده منتشر كرده بود. جدول 1، برخي از تفاوتهاي موجود در جداول اين دو موسسه را بعنوان مثال بيان مي دارد. شكي نيست كه در صنعت پرورش شترمرغ سردرگمي فاحشي وجود دارد. همه چيز بستگي به اين دارد كه از چه جدولي در هركشور استفاده مي شود و اين امر است كه براي مصرف كنندگان و مشتريان تعيين مي كند كه چه انتظارات و خواسته هايي مي بايد داشته باشند.     اين امر باعث بوجود آمدن مشكلات جدي براي فرآيند كنندگان و نيز مصرف كنندگان كه از اين جداول استفاده مي كنند شده است و بنابراين تاثير منفي بر عملكرد فرآيند كنندگان به دليل تغييرات فراوان اين وزنها خواهد داشت. همانطور كه مشاهده مي شود وزن ماهيچه ها در شكلهاي 3 و 4 دو برابر آن چيزي است كه در اغلب موارد بين بدترين و بهترين حالت وجوددارد. بنابراين بدست آوردن ميانگين ها در اين جدول و بدين صورت بيانگر ميزان تنوع و پراكندگي و نيز بوجود آمدن مشكلات بعدي خواهد شد. به منظور تاييد اين واقعيت كه جداول گوشت IOA باعث گمراهي مشتريان ودر نتيجه اين صنعت مي گردد. Blue Mountain داده هاي حاصل از كشتار را در آمريكا كه از مزارع بزرگي كه در آنها پرندگان با جيره های صحيح تغذيه مي شوند و بهترين كيفيت گوشت ممكنه را داشتند، منتشر كرد.   مثالهايي از تنوع و پراكندگي بيش از حد اوزان ماهيچه   کشتارگاهSoartland در افريقاي جنوبي مثالهايي عملي درزمينه همين مشكل گردآوري كرده است: 1- سوپر ماركت بزرگي در اروپا وجود داردكه فيله صدفي را براي استيكي به وزن200 گرم استفاده مي كند دريك گروه 92 تايي از پرندگان حتي يكي از فيله هاي صدفي بدست آمده هم حد اقل وزن مورد نظر را نداشتند و همگي بسيار كوچك بودند. بنابراين اين غذا به علت عدم توانايي درتهيه آن از صورت حذف شد. دراين مثال پرندگان حتي از حد اقل تغذيه لازم نيز بهره مند نبوده اند و حتي حداقلهاي ذكر شده در جداول گوشت IOA را هم نداشتند.   2- مشتري دراين مثال به دنبال استيكي با حد اقل 200 گرم وزن بوده است. حد اقل وزن فيله مورد استفاده در شكل 3، 275 گرم بوده و حداكثر آن 680 gr. ما فيله هايي با وزن 1000 گرم را ديده ايم كه حاصل از پرندگاني بوده اند كه به خوبي تغذيه شده اند. اين پرندگان مي توانند 5 استيك 200 گرمي براي مشتريان توليد كنند.   3- مشتري ديگري از گوشت گرد (Oslo 3S) استفاده مي كرد كه به او امكان مي داد زرد پي را كه در اين ماهيچه وجود دارد را جدا كند. اين مشتري انتظار دارد هر نيمه حداقل وزن 500 گرم را داشته باشند. هر قطعه اي كوچكتر از اين وزن نمي تواند نظر اين مشتري را تامين كند. هر چه ماهيچه بزرگتر باشد اين مشتري راضي تر خواهد بود. اغلب گزارش مي شده كه مقادير موجود نمي توانند اين حد اقل را داشته باشند كه اين هم به علت جيره بوده است. اين موضوع باعث تخريب صنعتي است كه مايل به رشد آن هستيم.   4- مانند آنچه درشكل 4 نشان داده شده است، قسمت گوشت گرد با حداقل 6/1 kg و حداكثر 2/2 kg هيچ ارزشي براي ما ندارد و اين مقدار 2 برابر مقداري است كه در جدول IOA به آن اشاره شده است.   تنوع در كيفيت گوشت   عظله Os1060، براي آناني كه جدول گوشت را ندارند، ماهيچه اي است كه داخل و بيرون لاشه نقش دارد. درشكل 3، به آن Tenderion گفته شده است. در پرنده اي با كيفيت خوب، اين ماهيچه كامل است و يكي از بهترين عضلات درپرندگان است. برخي از فرآيندكنندگان هيچگاه متوجه وجود آن نشده اند. درپرندگاني كه به خوبي تغذيه شده اند نمي توان از نظر لطافت از يك سر عضله تا انتهاي ديگر تفاوتي قائل شد. فيبرها در كل ماهيچه به يك صورت مي باشند و همه برشها همانند هم مي باشند. در پرندگاني كه تغذيه ضعيفي دارند يك انتهاي اين عضله ضمخت است و حتي با چاقو به سختي بريده مي شود. جداول بين اللمللي IOA اين ماهيچه را به عنوان معياري براي نشان دادن كيفيت فيله و استيك در نظر مي گيرند. در صورت كيفيت پايين اين عضله، كاهش و افت چشمگيري در كيفيت بروز خواهد كرد. ابعاد اقتصادي و مالي اين قضيه به چه صورت است؟ تفاوتهاي موجوددر اوزان عضله شماره os1060 كه به آن Tenderion گفته مي شود و در شكل 3 به آن اشاره شده است، نشان مي دهد كه كمترين وزن به ميزان 815 گرم و بهترين وزن مقدار 1760 گرم را نشان مي دهد. در صورت توجه به جدول گوشت IOA ميبينيم كل وزن 500 گرمي به دو بخش متمايز تقسيم شده است: os1060f (فيله) و os1060s (استيك). اين پرندگان با توليد پايين فقط ميتوانند 50% قيمت os1060 را بدست آورند(در صورت تقسيم شدن به اين دو بخش).فهمیدن عواقب مالي اين قضيه نياز به اطلاعات رياضي خاصي ندارد. يك فرآیند کننده اروپايي به من اطلاع داد كه كيفيت فيله در پرندگاني كه به عنوان استيك فروخته مي شوند بسيار پايين است و ترجيح داده مي شود كه هيچگاه آنها را به عنوان گوشت استيك به فروش نرسانند. عامل مهم و قابل توجه ديگر در هنگام بازديد ازكارخانه هاي فرآيند گوشت، مقدار گوشت با رنگ روشن است كه مي بايد از ماهيچه فيله با كيفيت بالا بدست آيد. اين موضوع دو كاربرد و نكته هزينه اي و مالي دارد: كاهش كيفيت به علت كاهش وزن برشهاي ارزشمند بعلاوه زمان مورد نياز براي فرآيند بايد مورد توجه قرار گيرد.     در پايان، عدم گسترش رشدخوب ماهيچه و تحليل آن كه به علت رژيم غذايي ضعيف پرندگان اتفاق مي افتد، باعث پراكندگي وتنوع رنگ گوشت از گله اي به گله ديگر مي شود كه اين موضوع بر طعم و بافت گوشت نيز اثر مي گذارد. در پرندگاني كه به خوبي تغذيه شده اند، عضلات انفرادي و نيز مجموعه عضلات از نظر رنگ يكنواخت مي باشند. اما در صورت جداسازي آنها از يكديگر، آنتي اكسيدانهاي موجود در گوشت وارد عمل مي شوند و رنگهاي روشن قرمز را مي سازند. متخصصين تغذيه به كشاورزان مي گويند كه پرندگان را مي توان در سن 9 ماهگي كشتار كرد، اما پوست هنوز در اين سن به بلوغ و تكامل نرسيده و كيفيت لازمه را ندارد. اين توصيه به وفور شنيده مي شود و به نظر مي رسد توسط افرادي كه هيچ گاه از تغذيه دام ندارند گفته مي شود. بنابراين چرا هنوز به گفتن چنين عباراتي اقدام مي شود؟ افرادي كه چنين توصيه اي مي كنند احتمالا هيچ گاه شانس اين را نداشته اند كه پوست حاصل از پرندگاني را كه خوب تغذيه شده اند ببينند. همچنين چنين فرض مي كنند كه 95 كيلوگرمي، همان وزن مطلوب براي كشتار است. در مورد بازده گوشت حاصل از يك پرنده با توليد كنندگان صحبت شد و گفته شد كه فقط 25% كل درآمد يك پرنده مربوط به گوشت او مي شود. اين در صورتي است كه پرندگان خوب تغذيه نشده باشند و خوب رشد نكرده باشند. در صورتي اقتصاد اين فن تغيير خواهد كرد كه وزن پرنده در هنگام كشتار به دو برابر فعلي افزايش يابد و كشتار تا سن 12 ماهگي به تعويق افتد. برخي از متخصصين تغذيه به كشاورزان مي گويند كه در پرندگاني كه بيش از 9 ماه نگهداري شوند، فقط چربي افزوده مي شود. اين گفته صحيح نيست. اگر تغذيه خوب انجام شود روند افزايش عضله تا 12 و 14 ماهگي ادامه خواهد يافت. شكلهاي 5 و 6 مربوط به سال 2001 می شوند و بهاي فعلي گوشت را كه توسط كشتارگاههاي آفريقاي جنوبي پرداخت مي شود در نظر مي گيرند و نيز با در نظر گرفتن ميانگين 1000 R براي هر پوست (معادل 125 دلار آمريكا). اين سوال مطرح مي شود كه چند كشاورز كه خودشان پوستهاي خودشان را به فروش نمي رسانند، عملا به اين ميانگين وزن كشتار دست مي يابند؟ اغلب كشاورزان هيچ درآمد حاصل از فروش پر را نمي بينند. زيرا پرها را نمي چيند تا به پرندگان استرس وارد نشود، بنابراين در اين مورد، درآمد حاصل از پرها در نظر گرفته نشده است همانطور كه در شكل 5 و 6 ديده مي شود حتي پرندهاي سبك وزن نيز درآمد حاصل از گوشتشان 36% كل درآمد بوده است و درمورد پرندگان با كيفيت بالا، اين ميزان به 52% هم مي رسد.     شكلهاي 7 و 8 بر مبناي 105 دلار آمريكا به ازاي پوست براي هر دو (درآمد پايين و بالا) بوده است به من گفته شد كه پرندگان كشتار شده سبك وزن پوستهايي را توليد مي كنند كه عموما قيمت آنها با تخفيف بالايي مطرح مي شود كه بسيار كمتر از قيمت واقعي آنهاست زيرا كيفيت مناسب را ندارند. مي توان به راحتي مشاهده كرد كه درآمد گوشت به تنهايي چقدر قابل توجه است وسهم بزرگي از كل درآمد پرندگان را تشكيل مي دهد. حتي در مواردي كه قيمت پوستها پايين باشد. 12 ماه گذشته شاهد تغييرات قابل ملاحظه اي در ارزش پول آفريقاي جنوبي در مورد گوشت بوده ايم. اين امر بطور قابل ملاحظه اي درصدارزش درآمد گوشت را تغيير داده است.   بعنوان يك نكته جانبي مهم است بدانيم كه كل درآمدحاصل از يك پرنده (پوست و گوشت)، 10% در مقايسه با شكل 5 در شكل 7 بهتراست. اگر چه كل درآمد حاصل از يك پرنده تقريبا 60% در شكل 8 بهتراز شكل 6 بوده است. آنچه نتيجه مي گيريم اين است كه درآمد گوشت سهم مهمي از كل درآمد پرنده را در بر مي گيرد. سعي در كنترل قيمت پوست راه حل پايدار نگهداشتن اين صنعت نيست. راه حل توليد پرنده هايي با كيفيت بالاست كه گوشت و پوستي با كيفيت بالا توليد مي كنند.           مقدارمشخصي از چربي توليدي همواره براي داشتن پرندگاني سالم با عضلاتي به خوبي توسعه يافته ضروري مي باشد. امروزه اغلب برنامه هاي تغذيه اي شترمرغ به منظور توليد گوشت خوب و رشد كافي عضله اي طراحي نمي شوند. بلكه آنها به منظور نگهداري پرنده تا زمان مناسب براي كشتار يعني سن 14 ماهگي با وزني اندك به ميزان 95 كيلوگرم مي باشند كه فقط نظر بازار پر و پوست را تامين مي كنند. نظريه تحصيل فقط پوست و پر از شترمرغ و مد نظر قرار دادن گوشت به عنوان يك ماده توليدي جانبي، كوته انديشانه است و منجر به توليد پرنده اي غير اقتصادي مي گردد. گوشت با كيفيت بالاي شترمرغ بخش مهمي از كل درآمد آنرا تشكيل مي دهد.   نتيجه گيري   پرورش پرنده اي با گوشت خوب نيازمند داشتن برنامه تغذيه اي صحيح همراه با مديريت تغذيه اي خوب و براساس استانداردهاي توليد مي باشد. برنامه مديريتي مزرعه اي كه شامل سيستم كارآي ركوردگيري و نيز به كارگيري بهبود ژنتيكي مي باشد. روش انجام اين امر توسط Blue Montain طرح ريزي شده است و آنان منتظر ديدن نتايج اوليه اين برنامه توليدي خوب مي باشند. چند سال طول مي كشد تا نتايج پايدار حاصل از اين برنامه را بتوان ديد اما تا زماني كه به اين سطح توليد برسيم مشكلات مطرح شده در اين مقاله را نمي توان مشخص كرد و در جهت حل آن كوشيد. همكاري و استفاده از اطلاعات موجود، باعث خواهد شد اين مشكلات غير اقتصادي تبديل به توليد سودمندي براي هر توليد كننده گردد. بدست آوردن پرندگاني با كيفيت بالاي گوشت مطالب گفته شده دلالت بر ضرورت توليد پرندگاني با كيفيت بالا براي ورود به پروسه مي باشد. حصول اين مطلب نيازمند زمان است تا در اولين مرحله مشكل را تشخيص بدهيم، دلايل را بشناسيم و سپس برنامه هاي لازم تنظیم شوند تا بتوان شرايطي را كه منجر به بروز مشكلات مي شود مشخص كرد. برنامه تغذيه اي صحيح پرندگان كشتاري براي رسيدن به توليد مطلوب گوشت خوب ضروري مي باشد. اطلاعات منتشر شده اندكي كه در گذشته وجودداشتند بر اساس جيره هايي بودند كه به منظور نگهداري پرندگان تنظيم شده بودند نه بهبود وضعيت پرنده و افزايش نرخ تبديل غذا به عضله. متخصصين تغذيه و جيره نويسهاي متبحر خاطر نشان مي كنند. " فرمولهاي غذايي جيره مي بايد طوري تنظيم گردند كه از بوجود آمدن چربي در پرندگان جلوگيري گردد " ، چربي محوطه شكمي هيچگونه كاربردي ندارد و هزينه صرف شده براي آن باعث ضرر مي گردد.     منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )