سالمونلوز
سالمونلوز   مقدمه   بر اساس پيشرفتهاي اخير در زمينه رده بندي و نامگذاري ( تاكسونومي ) جنس سالمونلا (از خانواده آنتروباكترياسه) شامل دو گونه مي باشد : سالمونلا انتريكا [2] و سالمونلابونگوري[3]. سالمونلا انتريكا به شش زيرگونه تقسيم مي شود. 17 سرووار سالمونلا بونگوري داراي علامت V هستند تا با نام سرووار سالمونلا انتريكا ، زيرگونه انتريكا اشتباه نشود. (1). تاكنون بيش از 2300 سرووار مختلف سالمونلا كه حدود 10% آنها از طيور جدا شده اند ، گزارش شده است و عمدتا" نامهايشان از مكاني كه اولين بار جدا گشته است ، اقتباس مي شود.   سالمونلاها از لحاظ تحرك پذيري (حركت در محيط و ژلاتين) به 2 گروه سالمونلاهاي متحرك و غير متحرك تقسيم مي شوند كه سالمونلاهاي غير متحرك ، سالمونلاهاي اختصاصي طيور هستند و سبب فرمهاي حاد و مزمن بيماري مي شوند. اين سالمونلاها عبارتند از : 1- سالمونلا پلوروم[4] كه سبب بيماري پلوروم[5] ( بيماري سيستميك حاد ) در جوجه هاي جوان و پولت ها مي شود. 2- سالمونلا گاليناروم[6] كه سبب بيماري تيفوئيد ماكيان[7] ( بيماري سيتي سمي حاد يا مزمن ) در بالغين مي شود. شايعترين سروتيپهاي بيماريزاي سالمونلاهاي متحرك در طيور سالمونلا انتريتيديس[8] و سالمونلا تيفي موريوم[9] مي باشند.   سالمونلا منشاء يكي از شايعترين آلودگيهاي غذايي در انسان مي باشد و فرآورده هاي آلوده طيور منابع اصلي عفونت محسوب مي شوند. (1).       بيماري پلوروم Pullorum Disease   تاريخچــه   اين بيماري در شروع قرن اخير تنها بيماري با اهميت در طيور به شمار مي رفت كه سبب تلفات سنگين در جوجه ها مي شد. در سال 1899 اولين بار فردي بنام رتگر عامل ايجادكننده بيماري را مشخص كرد و آن را باكتريوم پلوروم ناميد سپس در سال 1909 نام آن را به سالمونلا پلوروم تغيير داد. مابين سالهاي 1900 و 1910 ثابت شد كه عفونت از طريق تخم مرغ منتقل مي شود. در سال 1913 بوسيله استفاده از تست آگلوتيناسيون حاملين عامل بيماري مشخص شدند و در سال 1931 آزمايش خون كامل به كمك آنتي ژن رنگي ، ابداع گرديد كه به دليل سادگي به فراواني استفاده مي شود. (3).   قبلا" بيماري را به عنوان اسهال سفيد باسيلي مي شناختند كه همواره نمي توان هر اسهال سفيد را به عنوان چهره باليني بيماري پلوروم به شمار آورد. (1).           وقوع و گستردگي بيماري   بيماري در تمامي نقاط دنيا پخش است و در آمريكا و احتمالا" ساير نقاط دنيا ندرتا" در طيور صنعتي يافت مي شود ولي در 20 سال اخير در طيور صنعتي ايالات متحده ، خسارات اقتصادي شديد ناشي از اين بيماري ، منجر به آزمايش گله هاي طيور گرديده است تا مطمئن گردند كه گله ها عاري از بيماري هستند. (3).   نژادهاي سبكتر به خصوص لكهورن[10] نسبت به نژادهاي سنگين مقاومت بيشتري به اين بيماري دارند. نژادهاي مقاوم به بيماري Rhode Island Red ، نيوهمشاير New Hampshire و تلفيقي از دو نژاد مي باشد. به نظر مي رسد كه مرغها نسبت به خروسها بيشتر حامل بيماري مي باشند. احتمالا" بدين علت كه عفونت به طور طبيعي در فوليكولهاي تخمدان جايگزين مي شود. (3).           عامل مولد بيماري   باكتري سالمونلاپلوروم گرم منفي ، ميله اي شكل ، غير متحرك ، بدون هاگ ، بي هوازي اختياري با ابعاد ( mm 2/1 × 5/0 – 3/0 ) است و فاقد تاژك مي باشد. (1).       نشانه هاي باليني   بيماري پلوروم عمدتا" بيماري جوجه ها و پولت ها تلقي مي شود كه اصولا" در جوجه هاي زير سن 3 هفتگي مشاهده مي شود. (4). در برخي حالات ، تا 5 الي 10 روز بعد از هچ بيماري مشاهده نمي شود ولي از 7 الي 10 روزگي شيوع بيماري رخ مي دهد. (3).   از اولين نشانه هاي آن تلفات بيش از حد انتظار جنين ها داخل تخم مرغ يا مدت كوتاهي پس از بيرون آمدن از آن مي باشد.   نشانه هاي غير اختصاصي ديگر كزكردگي ، بي حالي ، چمباتمه زدن ، بالهاي پژمرده ، ضعف ، اسهال سفيد ، تمايل به جمع شدن به دور همديگر ، تنگي نفس ، دهنك كردن ، بي اشتهايي ، دهيدراسيون است. به دليل اسهال سفيد مدفوع غليظ سفيد رنگي به اطراف مخرج چسبيده است. (1 و 3 و 4 ).   حداكثر مرگ و مير دومين يا سومين هفته زندگي در عرض 4 روزگي بعد از وقوع بيماري رخ مي دهد. دماي بدن 2 الي 3 روز پس از وقوع بيماري 1 الي 3 درجه افزايش مي يابد. اگر پرندگان از مرگ رهايي يابند. و به طيور بالغ تبديل شوند آنها نمي توانند در آينده به طيور تخمگذار و يا مادر خوب تبديل شوند. (3). تلفات از 0 تا 100 درصد متغير است.   در شكل تحت حاد بيماري ، تورم مفصلهاي Tibiotarsal و Humeroradial و مفاصل زند زيرين گزارش شده است كه علت آن موضعي شدن باكتري در اين موضعهاست كه سبب لنگش مي شود. (3).           يافته هاي كالبدگشايي   در شكل فوق حاد ، پرندگان بصورت ناگهاني در مراحل ابتدايي تلف مي شوند. بدون آنكه يافته هاي كالبدگشايي مشاهده شود. در شكل حاد بيماري ، كبد ، طحال و كليه ها متورم و پرخون مي شوند. (3 و 4). احتمال التهاب سكوم و اتساع آن در اثر وجود قالبهايي از مواد خشك نكروتيك وجود دارد. همچنين در كبد ، ريه ها ( در پرندگاني كه درگيري تنفسي دارند ) طحال ، بافت عضلاني قلب ، روده بزرگ ، ديواره سنگدان نيز غالبا" كانونهاي نكروتيك مجزا ، كوچك و سفيد رنگ يافت مي گردد (1). لذا قلب شكل غير طبيعي مي يابد و واجد ترشحات فيبريني و پريكارد ضخيم مي گردد. (3). كيسه زرده ممكن است واجد محتويات پنيري يا سفيده لجني با كپسول ضخيم شده باشند. (4).   در جوجه هاي مبتلا به آرتريت ، مفاصل خرگوشي ، بال و كف پا به دليل تجمع بيش از حد مواد ژلاتيني ليمويي يا نارنجي رنگ در اطرافشان معمولا" بزرگ مي شوند. (1 و 3).   در بالغين در اثر اختلالات توليد مثلي ، گاهي اوقات تخمگذاري در داخل محوطه بطني صورت مي گيرد و اويدوكت اغلب واجد ترشحات پنيري است و چسبندگي هاي بطني نيز مشاهده مي شود. ضمنا" تخمدان غير طبيعي همراه با زرده هاي نامنظم ، كيستيك ، بي شكلي ، بي رنگ با فوليكولهاي تحليل رفته از مشخصه هاي بيماري است. همچنين امكان بروز پري هپاتيت ، پري تونيت ، پري كارديت و افزايش مايعات پريكاردي نيز در اين بيماري وجود دارد. (1 و 3 ).   در خروس ، بيضه ها ممكن است داراي كانون ياندولهاي سفيد باشند و گهگاهي گرانولهاي پنيري در ريتين و كيسه هاي هوايي مشاهده مي شود. (3).   تشخيص   نشانه هاي باليني و جراحات كالبدگشايي در اين بيماري متغيرند و دال بر تشخيص قطعي بيماري نمي باشد. اولين اقدام جهت تشخيص ، جداسازي عامل بيماري به دنبال آزمايش كشت احشاء ( كبد ، طحال و سكوم ) مي باشد اگر ضايعاتي در دستگاه توليد مثلي ، ريتين ، مفاصل ، قلب ، سنگدان ، پانكراس و كيسه زرده رخ داده باشد جداسازي عامل بيماريزا از اين مكانها نيز صورت مي گيرد. (1 و 3).           آزمايش كشت احشاء :   پس از نمونه گيري از اعضاي درگير ، آن را به محيطهاي كشت انتقال مي دهند. باكتري سالمونلاپلوروم براحتي بر روي آگار خون دار رشد مي كند و پرگنه هاي كوچك ، مجزا ، گرد و شفاف ايجاد مي كند.   رشد آن در محيطهاي انتخابي سليت F و آبگوشت تتراتيونات ( TB ) صورت مي گيرد و سپس در محيط افتراقي مك كانگي،سولفيت بيسموت ، آگارسبز درخشان وآگار سالمونلا _ شيگلا و آگار سه قندي(TSI) و آگار آهن _ ليزين كشت انجام مي شود.   سالمونلا پلوروم بر خلاف سالمونلا گاليناروم توانايي تخمير دولستول ومالتوز را ندارد. اين عامل در محيط كشت سبب دكربوكسيله شدن اورني تين مي شود. هرگاه باكتري را در آگار سبز درخشان كشت دهيم جهت كاهش احتمالي آلودگي ثانويه باپروتئوس وسودوموناس به محيط كشت سولفاپيريدين مي افزائيم تا كاهش آلودگي ثانويه را سبب شود. كشت در دماي 37 درجه سانتيگراد براي مدت 48 ساعت صورت مي گيرد. (1 و 3).           آزمايشهاي تشخيصي :   در آزمايشگاه ، براي انجام آزمايش آگلوتيناسيون سريع روي لام يا WBT[11] به ميزان 02/0 ميلي ليتر سرم را با 2/0 ميلي ليتر آنتي ژن رنگي شده با كريستال ويولة پلي والان مخلوط مي كنند. تقريبا" در تمام موارد واكنشها در عرض 30 ثانيه كامل مي شوند هر واكنشي كه بين 1 تا 2 دقيقه طول بكشد مشكوك و اگر پس از 2 دقيقه انجام شود بايد منفي تلقي شود. تيتر سرمي پرندگان عفوني در آزمايش آگلوتيناسيون به رقت 25/1 يا 50/1 مي باشد. ( 1 و 3).   مزاياي آزمايش فوق اين است كه سريع و ساده مي باشد و پرندگان حساس را مي توان با يك بار گرفتن ، بدون بستن پا و بال تعيين كرد بنابراين نيروي كار مورد نياز به حداقل مي رسد و مشكلاتي نظير به تأخير افتادن انتقال لوله ها به آزمايشگاه ، ريختن يا نشت سرم ، شكستن لوله ها و اشتباهاتي كه در تعيين هويت نمونه ها صورت مي گيرد به حداقل ممكن تنزل مي ياد.   به هر حال آزمايش لوله ، مزيت كميتي خود را به همراه دارد و نتيجه حاصل به صورت رقتي اختصاصي بيان مي شود و با آن مي توان آزمايش سريع روي لام را كه قبلا" صورت گرفته مورد بررسي قرار داد. (1).   براي آنكه بتوانيم گله أي را عاري از بيماري پلوروم بدانيم ، لازم است كه گله در دو آزمايش متوالي كه به فاصله يك ماه انجام گرفته است ، پاك باشد. (1).           تشخيص افتراقي   نشانه هاي باليني و يافته هاي كالبدگشايي اختصاصي نيستند. ساير سالمونلاها نيز ضايعات مشابه در كبد ، طحال و روده ايجاد مي كنند. آسپرژيلوس و ساير قارچها ضايعات مشابه ريتين ايجاد مي كنند. مايكوپلاسماسينوويه[12] ، استافيلوكوك اورئوس[13] ، پاستورلا مولتي سيدا[14] ، اريزپيلوتريكس[15] علائم و ضايعات مشابه در مفاصل و تاندولها ايجاد مي كنند. گاهي اوقات ندولهاي روي قلب جوجه هاي جوان مشابه تومورهاي مارك مي باشد. در بالغين و طيور مسن مبتلا ضايعات موجود در تخمدان همانند ساير عفونتهاي باكتريايي مانند كلي فرمها ، استافيلوكوكها ، پاستورلامولتوسيدا ، استرپتوكوكها و ساير سالمونلاها مي باشد.   تشخيص قطعي بيماري از طريق جداسازي و تعيين عامل بيماري پلوروم صورت مي گيرد.           روشهاي انتشار و انتقال بيماري   مهمترين راه انتشار بيماري پلوروم از طريق تخمدان پرنده مادر آلوده به جوجه تازه هچ شده است. درصدي از پرندگان آلوده به بالغين حامل تبديل مي شوند و سالمونلا پلوروم در تخمدانهاي اين پرندگان باقي مي ماند و سپس از طريق تخم دفع مي شود. بيماري از مادر به جوجه از طريق انتقال عمودي و سپس در ماشين جوجه كشي و واحدهاي پرورشي بسرعت از جوجه اي به جوجه ديگر بصورت انتقال افقي انتشار مي يابد. (1). انتقال از طريق تخم مرغ ممكن است در نتيجه آلودگي تخم بعد از اوولاسيون باشد ولي موضعي شدن سالمونلا پلوروم و گاليناروم در تخمها قبل از اوولاسيون هم عامل مهمي در انتقال بيماري است. (3). انتقال از طريق نفوذ آلودگي از پوسته توسط سالمونلا پلوروم گزارش شده است. به طوريكه در سال 1999 طي يك تحقيق تجربي نشان داده شده است كه با افزايش سن گله مادر ، افزايش نفوذپذيري سالمونلا به داخل تخم مرغ رخ مي دهد زيرا كيفيت پوسته تخم مرغ جوجه كشي با افزايش سن گله مادركاهش مي يابد. (6).   پرندگان حامل و بيمار مهمترين عامل انتشار بيماري هستند. انتشار آلودگي در سالنهاي هچري مي تواند از طريق جريان هواي آلوده شده حاصله از تخم مرغهاي آلوده صورت گيرد. (2 و 3 و 5).   ضمنا" انتقال مي تواند در اثر كانيباليسم[16] پرندگان عفوني ، خوردن تخمهاي آلوده و از طريق زخمهاي پوستي در بين گله رخ دهد. مدفوع پرندگان بيمار منبع آلودگي است. آلودگي خوراك ، آب ، بستر نيز منبع آلودگي هستند. افراد متفرقه از جمله فروشنده دان ، خريدار جوجه ، افرادي كه از يك سالن به سالن ديگر يا از يك مزرعه به مزرعه ديگر مي روند از طريق چكمه ، دست و لباس آلودگي را حمل و منتشر مي كنند. ( 2 و 3).   درمان       درمان بيماري پلوروم توسط آنتي بيوتيكها بخصوص سولفاناميدها ( سولفاديازين ، سولفامرازين ، سولفاتيازول ، سولفامتازين و سولفاكينوكسالين ) موجب كاهش ابتلا و مرگ و مير ناشي از بيماري خواهند شد. به هر حال ، احتمال درمان مؤثر در دفع كامل حاملين از گله آلوده وجود ندارد. در اكثر موارد نبايد درماني را توصيه كرد و بايد بيماري از طريق تكرار آزمايشهاي خوني و خارج نمودن پرندگان حساس ، كنترل كرد.   استفاده از سولفاديازين ، سولفامتازين و سولفاكينوكسالين به ميزان 75/0% در جيره آغازين در جوجه هاي يك روزه بمدت 5 يا 10 روز جهت كاهش تلفات انجام مي شود. كاهش تلفات 5 روز بعد از مصرف سولفاناميدها رخ مي دهد. سولفامرازين به ميزان 5/0% در دان براي مدت 5 روز سبب كاهش تلفات در پولت ها مي شود. سولفاكينوكسالين به ميزان 1/0% در دان براي مدت 2 تا 3 روز و 05/0% در دو روز بعد مصرف مي شود و فرمهاي قابل حل در آب به ميزان 04/0% براي مدت 2 تا 3 روز استفاده مي شوند. مورد منع مصرف حداقل 10 روز قبل از كشتار مي باشد.   گزارشات زيادي مبني بر تأثير نيتروفورانها وجود دارد. فورازوليدون با غلظت 04/0% در دان براي يك دوره 10 الي 14 روزه تأثير بالايي در كاهش مرگ و مير دارد. گزارشات ديگري وجود دارد كه استفاده از فورازوليدون به ميزان 011/0% يا 066/0% در غذا سبب كاهش مرگ و مير مي شود ولي برخي پرندگان عفوني باقي مي مانند. فورازوليدن جهت كاهش تلفات در آب نيز مصرف مي شود. زمان منبع مصرف 5 روز قبل از كشتار است.   كلرامنفنيكل با غلظت 5/0% در دان براي مدت 10 روز ، كلروتتراسايكلين به ميزان 200 ميلي گرم در كيلوگرم دان و آپرامايسين به ميزان 150 يا 225 ميلي گرم در ليتر آب براي مدت 5 روز عامل مؤثر در كاهش تلفات هستند.           كنترل       * مديريت   1- جوجه ها و پولتها بايد از منابع عاري از آلودگي تهيه شوند.   2- پرندگان عاري از بيماري پولوروم و تيفوئيد را نبايد با پرندگاني كه از عدم آلودگي آنها شناختي نداريم ، مخلوط كنيم.   3- جوجه ها و پولتها بايد در مكاني تميز و ضدعفوني شده ( عاري از سالمونلا ) پرورش يابند.   4- جوجه ها و پولتها بايد غذاي پليتي دريافت كنند تا احتمال آلودگي به حداقل رسد. ضمنا" مايحتاج غذايي بايد عاري از سالمونلا باشند.   5- با استفاده از برنامه هاي بهداشتي دقيق احتمال انتقال آلودگي به سالمونلا از منابع خارج حداقل مي شود.   الف) پرندگان آزاد پرواز حامل سالمونلا هستند آشيانه هاي آنها بايد معدوم شود.   ب ) جوندگان ، موش ، خرگوش ، سگ ، گربه و انگلهاي خارجي حامل سالمونلا هستند ولي ندرتا" داراي آلودگي سالمونلاهاي طيور هستند. به هر ترتيب لانه جوندگان بايد تخريب شود.   ج ) كنترل حشرات بخصوص پشه ها ، جرب ها و كرمها مهم است اين حشرات ممكن است باعث بقاي سالمونلاها و ساير عوامل پاتوژن در محيط شوند.   د ) آب قابل شرب بايد مصرف شود يا آب كلرزني شده بايد مهيا گردد. در برخي مكانها آب جمع آوري شده در حوضچه هاي سر باز جهت مصرف طيور و حيوانات استفاده مي شود كه خطرات بسياري دارد.   ه ) حامل هاي مكانيكي شامل چكمه و لباس انسان ، لوازم مرغداري ، كاميونها ، كارتنهاي جوجه مي باشند تمامي اين موارد بايد بوسيله گاز دادن عاري از سالمونلا گردند. (3).           * برنامه ريشه كني       1- برنامه بايد سريعا" بصورت كتبي گزارش شود.   2- مناطق شيوع بيماري بايد تحت شرايط قرنطينه باشند و گله هاي آلوده دقيقا" مشخص شوند.   3- تمامي گزارشات بيماري بايد بوسيله اداره ريشه كني بررسي شود.   4- واردات مرغ و تخم مرغهاي هچ شده بايد از مكانهاي عاري از آلودگي صورت گيرد.   5- اگر طيور به نمايشگاه عمومي ساير مكانها برده مي شوند بايد اين مكانها عاري از آلودگي باشند.   6- بوسيله يك برنامه ريزي دقيق و مديريتي بايد تمامي موارد مثبت و مشكوك را از گله حذف كرد. (1 و 2 و 3 و 4).       * پيشگيري   تقريبا" يك سوم كل تخم مرغهاي آلوده به سالمونلا پلوروم و گاليناروم توسط مرغ مادر عفوني مي شوند كه مي توان توسط گاز فرمالدئيد در هچري از آلودگي جوجه ها جلوگيري كرد.   اسپري تخمها توسط سولفات نئويسين پيش از انكوبايسون در كنترل بيماري بسيار سودمند مي باشند.   با توجه به برنامه ريشه كني بيماري پلوروم انگيزه كمي جهت توليد واكسن بر عليه آن وجود دارد. (1 و 2 و 3).       منابع :   1- جوردن اف ، تي ، دبيلو و پاتيون ام ؛ ترجمه بزرگمهري فرد ، محمدحسين و همكاران ( 1377) ؛ بيماريهاي طيور ؛ چاپ اول ؛ صفحات : 46 الي 52 .   2 – Summers john (2000) ; condemnations and downgrades ; the poultry industry council.       3- Calnek . B . W . (1997) ; Disease of poultry ; loth Edithion ; PP : 82 – 94       4- Jadher N . V & Siddliqui M . F (1999) ; Handbook of poultry production and management ; First Edithion ; PP : 197 – 198       5- Summers John (1993) ; Salmonlla ; Feed stutts ; Oct . 110       6- Research (1999) Age ettect on penetration of salmonlla through the shell of broiler hatching eggs ; world poultry ; Elsevier ; Vol . 15 ; No . 2 .           --------------------------------------------------------------------------------   1 - Salmonellosis   2- Salmonella enterca   3- S. bongori   4- S. pullorum   5-Pullorum Disease ( PD )   6- S.gallinarum   7- Fowl Typhoid   8- S. enteritidis   9- S. Typhimurium   [10] - Leghorn   [11] - Whole Blood Test   [12] - Mycoplasma synoviae   [13] - Staphylococcus aureus   [14] - Pasteurella multocida   [15] - Erysipelothrix rhusiopathiae   [16] - Canibalism     منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )