گیاهان گوشتخوار
گیاهان گوشتخوار      حشرات به وسیله برگ خود تامین میکنند.این رابطه معکوس گیاه-جانور بوجه بسیاری از محققان از جمله چارلز داروین را جلب کرده است.آزمایشهای ساده او نشان داد که چگونه این گیاه از تغذیه با گوشت بهره می گیرد(جدول 1).داروین عملا همه جنبه های رفتار این گیاه از روشهای گرفتن حشره با فرآیند هضم را مورد بررسی قرار داد.   جدول 1 :تاثیر تغذیه با گوشت گاو روی گیاه Drosera rotundifolia (مقادیر نسبی)             تغذیه نشده           تغذیه شده   وزن(بدون ساقه های گل)    100      5/121   تعداد ساقه گل       100      9/164   وزن ساقه            100      9/231   تعداد کپسول         100      4/194   وزن کل محاسبه شده بذر     100      7/379   تعداد کل محاسبه شده بذر     100      5/241      در گیاهان گوشتخوار که میان قارچها و 6 تیره از نهاندانگان یافت می شوئ برای گرفتن حشره مکانیزم های فعال و غیر فعال به کار می برند.تله های غیر فعال معمولا به شکل قیف و عمیق است.حشره ای که به درون یکی از آنها وارد شود قبل از آنکه بتواند بگریزد با ترشحات اسیدی مجروح و توسط آنزیم های هضمی کشته می شود.تله غیر فعال حاوی مواد لزجی روی سطح برگ است که حشره را از تحرک می اندازد.این مواد که عمدتا کربوهیدارات است به وسیله سلول های غددی روی سطح برگ ساخته می شود و توسط آبدانهای ترشحی دیکتیوزوم به سلول های خارجی انتقال می یاند.بعضی گیاهان گوشتخوار مانند دروزرا از هر دو مکانیزم تله فعال و غیر فعال استفاده می کنند.حشره گرفتار در ترشحات چسبناک پاهاوبالهای خود را بهم می زند که سلول های حسی در بازو های مجاور را تحریک می کند،بازوهای حول حشره می پیچد و آن را در تماس با غددی که اسیدهای قوی و آنزیمهای هضمی ترشح می کند می آورد.حرکات تله در گیاهانی که ترکیبی از تله های فعال و غیر فعال دارد نسبتا کند است ولی در گیاهانی از قبیل مگس گیر که فقط به تله های فعال متکی است خیلی سریعتر است.تله گیاه مگس گیر شامل برگ دو پره ای خار دار است که هر یک داری سه تار حساس روی سطح فوقانی می باشند.که به طور مثلث قرار گرفته است.تحریک مکانیکی هر یک ازاین تارها سبب یک علامت پتانسیل کنش می شود.که در سلول های تار و پره حرکت میکند که سرانجام سلول های پره را تهییج می کند که تغییر حجم آنها حرکت برگ را کنترل می نماید.دو پتانسیل  کنش،یا بیشتر اکر فاصله آن دو بیشتر از 10 ثانیه باشد لازم است تا بسته شود.حرکت تله از آنجائی که حشره ای را باید بگیرد فوق العاده سریع است.تمام فرآیند دگرگونی محرک و انتقال آن،و بسته شدن تله ظرف 1/0 ثانیه بعر از آخرین تحریک لازم کامل میگردد.بسته شدن تله در گیاه مگس گیر نظیر گیاهان شب خسب به وسیله تغییرات حجم سلول های تحریکی عمده کنترل می شود،البته معلوم نیست که آیا یون پتاسیم و کلسیم  یا یونهای معدنی دیگر نقش عمده ای در تنظیم تور ژسانس آن بازی می کند یا خیر.   دو تحریک تله را کاملا مسدود نمیکند.بدین ترتیب حشرات کوچک می توانند از شکاف موجود بیرون خزیده،از میان تارها بگریزند.البته هر بار که حشره با تارهای حساس تماس می یابد پتانسیل کنش دیگری تولید می شود که تله را تنگتر می سازد و ترشح اسید ها و آنزیمهای هضمی توسط غدد سطح فوقانی برگ تحریک می شود.بدین ترتیب تقلای حشره مرگ آن را تسریع میکند.   تله گیاه مگس گیر تا زمانی که بدن حشره بجز اسکلت آن هضم نشده است بسته باقی می ماند،اگر حشره بزرگ باشد،این امر یک هفته یا بیشتر بطول می انجامد.اگر تله با ماده غیر غذایی یا محرک مکانیکی موقت به بسته شند تحریک شود،بعد از چند ساعت مجددا باز می گردد.بدین ترتیب داروین نتیجه گرفت که مواد حاصل از هضم حشره تله را مسدود نگه می دارد.باز شدن مجدد بعد از هضم برگها را به حالت افقی در می آورد که برای فتوسنتز مطلوب است،بدین ترتیب در غیاب تغذیه با گوشت گیاه به عادت آتوتروفی ،یعنی فتوسنتزی خود باز می گردد.   منبع:زندگی گیاه سبز(تالیف گالستون دیویس ساتر)   &(ترجمه:مسعود مجتهدی و حسین لسانی)             www.ake.blogfa.com              www.ake.blogfa.com          www.ake.blogfa.com