مينوز لكه گرد
Leucoptera scitella
(Lep: Lyontiidae)
اين حشره تاكنون در استانهاي تهران، مركزي، گرگان، منطقه شاهرود، خراسان، آذربايجان و اصفهان ديده شده است ولي احتمال دارد در ساير نقاط مهم ميوهخيز كشور نيز فعاليتي داشته باشد. فعاليت اين حشره تاكنون روي سيب، گلابي، به، گيلاس، آلبالو، گوجه، آلو، ازگيل و تمشك ديده ميشود.
زيستشناسي
اين آفت در نقاطي با ارتفاع حدود 2000 متر داراي سه نسل در ارتفاع 2200 متر داراي دو نسل و در نواحي مانند كرج چهار نسل در سال دارد. زمستان را به صورت شفيره داخل پله زرد پوستكهاي تنه و شاخههاي قطور درختان و داخل شكافهاي موجود روي آنها، محل انشعاب شاخهها، داخل علفها، روي برگهاي خشك ريخته شده درخت ميزبان و داخل شكافهاي موجود در خاك پاي درختان به سر ميبرد. جفتگيري پروانهها تقريباً بلافاصله بعد از خروج آنها از پيلههاي شفيرگي آغاز و تخمريزي نيز به فاصله كوتاهي صورت ميگيرد.
تخمها به صورت انفرادي و در سطح زيرين برگها قرار داده ميشوند. تعداد تخمها حداقل 33 و حداكثر 84 و متوسط 58 عدد ميباشد. دوره جنيني در نسلهاي مختلف متفاوت است. در نسلهاي تابستانه اين دوره در نقاط مرتفع (1950 متر) 12 تا 15 روز و در كرج 7 تا 10 روزم يباشد.
لاروها از محل اتصال تخم به برگ اپيدرم تحتاني برگ را سوراخ كرده و دخل پارانشيم شده و خود را به زير اپيدرم فوقاني برگها ميرسانند. دالانها گهگاه و مخصوصاً در گلابي رنگي قهوهاي و تيره دارند. فضولات لاروي در مسير حركت لارو درد اخل دالان ديده ميشوند. لاروها پس از رسيدن به نهايت رشد، پوسته دالان خود را در سطح روئي برگ پاره كرده و در خارج از آن در جستجوي محل مناسب براي شفيره شدن برميآيند. در اين زمان است كه ميتوان تعداد زيادي از آنها را در حالتي آويزان از شاخ و برگ درختان ديد كه درصد رساند خود به قسمتهاي پاييني درختان و يا سطح خاك ميباشند.
کنترل:
مینوزها دارای دشمنان طبیعی زیادی می باشند بنابراین باید از سمپاشی بی رویه خوداری کرد.
کنترل شیمیایی:
1-دیفلوبنزورون(دیمیلین) WP25% به نسبت 5/. در هزار به محض تفریخ تخمها
2-دلتامترین(دسیس) EC2.5% به نسبت 5/. در هزار
3-پرمترین(آمبوش) EC25% به نسبت 5/. در هزار
4-فن پروپاترین(دانتیل) EC10% به نسبت 6/. در هزار
5-استامی پراید(موسیپلان) SP20% به نسبت 5/. در هزار
مبارزه تلفيقي با مينوزها
اين آفت داراي دشمنان طبيعي متعددي است كه در برنامه مبارزه تلفيقي بايد به آنها توجه داشت و با جلوگيري از سمپاشيهاي بيرويه نسبت به حفظ و حمايت آنها اقدام نمود.
تعداد نسل هر چهار گونه در نقاط مختلف مشابه يكديگر است به عبارت ديگر در نقاط بسيار مرتفع (2200 متري) همه آنها دو نسل و در نقاط بينابيني (حدود 2000 متر) همه آنها سه نسل و در مناقي شبيه كرج همه آنها چهار نسل در سال دارند. شروع و پايان نسلها در همه نقاط تحت بررسي تقريباً مشابه ميباشد.
با توجه به موارد فوق به اين نتيجه ميرسيم كه در زمينه مبارزه شيميايي بر عليه اين مينوزها ميتوانيم مبارزه را بر اساس مهمترين آنها در منطقه برنامهريزي نمود و همه را به عنوان يك گونه تلقي نماييم. اصولاً در مورد مينوزها و بر اساس تجارب ساليان اخير اگر مبارزه خوب انجام شود حتي در نقاطي با چار نسل حداكثر دو سمپاشي كافي خواهد بود. نكتهاي كه از اهميت زيادي برخوردار نباشد بهتر است كه در صورت لزوم مبارزه را روي نسل دوم پياده كرد و در آن صورت اين سمپاشي را ميتوان با سمپاشي عليه نسل اول كرم سيب تلفيق نمود. در همين رابطه خوشبختانه مبارزه با نسل سوم تفاوت چنداني از نظر زماني با زمان مبارزه با نسل دوم كرم سيب نخواهد داشت. يك چنين تلفيقي را در نقاط دو و چهار نسلي نيز ميتوان در مورد كرم سيب و اين مينوزها انجام داد. ولي اگر در ارتفاعات مبارزه عليه نسل اول مينوزها الزامي باشد در آن صورت ميتوان سمپاشي عليه آنها را با سمپاشي عليه ليسهها كه در نقاط مرتفع تقريباً از جمعيتي قابل توجه برخوردارند تلفيق نمود.
عمليات شخم پاييزه پس از ريختن برگها نيز ميتواند از تراكم آفت بكاهد.
منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )