سنك گلابي
(Pear lace bug)
Stephannts pyri
(Hem.: Tingitidae)
در تمام مناطق ميوهخيز كشور يافت ميشود. ميزبان آن سيب، گلابي و در درجه دوم به گيلاس و گاهي نيز هلو، زردآلو، گوجه، زالزالك و ازگيل، به ژاپوني و گل سرخ خسارت وارد ميآورد. برگها در محل تغذيه فاقد كلروفيل شده و بهص ورت نقاط زرد رنگ در سطح فوقاني برگ ديده ميشود. اين نقاط با تغذيههاي مداوم قهوهاي شده و سپس برگها ميريزند. حشره كامل و پورهها پشت برگها فضولاتي توليد ميكنند كه به صورت نقاط سياه رنگ همراه با مايع چسبندهاي ميباشد. درختان آلوده ضعيف شده برگها قبل از خزان ميريزند. اگر شدت آلودگي زياد باشد ميوهها هم ريزش ميكنند.
زيستشناسي
زمستان را به صورت حشره كامل كه از لحاظ جنسي هنوز بالغ نشده است در زير پوستك درختان و زير برگهاي خشك درز و شكاف تنه درخت و ديوار و ساير پناهگاهها به سر ميبرد. طول بدن حشرات كامل حدود 3 تا 4 ميليمتر و به رنگ قهوهاي مايل به خاكستري ميباشد. بالها مشبك، طول بالها تقريباً دو برابر طول بدن است. در بهار حشرات كامل مصادف با باز شدن كامل برگها ظاهر ميشودند و پس از جفتگيري حشرات ماده داخل نسج در سطح زيرين برگ تخمريزي ميكنند و روي آنها را با ترشحات سياه رنگ ميپوشاند. پورهها به فاصله 30 تا 40 روز از تخم خارج ميشوند. دوره پورگي 4 تا 5 هفته و در اين مدت پورهها 5 بار جلد عوض ميكنند. 2 تا 3 نسل در سال دارد.
مبارزه
1ـ از بين بردن برگهاي خشك و پوستكهاي تنه درختان
2ـ شخم پاييزه
3ـ استفاده ازسموم فسفره آلي ماند اكامت و زولون
منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )
شته سبز سيب
Green apple aphid
Aphis pomi
(Hom.: Aphididae)
اين شته در سراسر كشور هر جا كه سيب كشت شود وجود دارد. اين آفت به برگ و نوك شاخههاي نورس، جوانهها حتي گلها نيز خسارت ميزند و باعث كم شدن محصول ميگردد. گياهان ميزبان آن شامل سيب، گلابي، به، زالزالك و ازگيل ميباشد. در نهالستانها و روي درختان جوان خسارتش بسيار شديد است. حمله شديد آن در باغهاي بارده نيز به فراواني ديده ميشود. در درختان چه پير و چه جوان پاجوشها بيشتر در معرض حمله اين شته قرار دارند. بر اثر تغذيه اين حشره برگهاي جوان تغيير شكل ميدهند. در اين گونه پيچش برگها غالباً عرضي است. به عبارتي كليتر برگهاي جوان انتهايي بيشتر از همه در معرضحمله قرار دارند و بيشترين خسارت را ميبينند.
زيستشناسي
سيكل زندگي اين شته از نوع Holocyclic ميباشد. زمستان گذراني به صورت تخم است. اين تخمها معمولاً روي شاخههاي يكساله گذاشته ميشوند. روي شاخههاي سنين ديگر نيز ممكن است بتوان تخمي پيدا نمود. زمان تفريخ تخمها مصادف با باز شدن جوانههاست. فعاليت بهار اين آفت شديد است و روي اعضا فعال و جوان گياهي به سرعت به زندهزايي ادامه داده و مهمترين خسارت خود را در همان زمان وارد ميآورد.
با بالا رفتن جمعيت، بالدارهايي در مجموعه شتهها ظاهر ميشوند كه انتشار آفت را به ساير درختان ميزبان كه در مجاورت قرار دارند به عهده ميگيرند. اين شته ميزبان ثانوي براي تابستان گذراني ندارد به عبارت ديگر تمام نسلهاي خود را روي درختان ميوه سردسيري كه قبلاً اسامي آنها ارائه شد طي مينمايد و اگر مشاهده ميشود كه در طول تابستان جمعيت آن به شدت كاهش مييابد به علت مهاجرت به طرف ميزبانهاي ثانوي نيست بلكه اين كاهش نتيجه اثر حرارت شديد محيطي، ايجاد تغييراتي در شيره گياهي و فعاليت قابل توجه دشمنان طبيعي اين شته ميباشد. از اوايل پاييز به بعد در جمعيت اين شته فزوني محسوسي در مقايسه با جمعيت تابستاني پديدار ميگردد. افراد جنسي از اواخر مهر شروع به ظاهر شدن ميكنند و تخمريزي تقريباً بلافاصله آغاز ميگردد.
تعداد نسل شته سبز سيب در سال بر حسب شرايط آب و هوايي محل فرق كرده و معمولاً 15 تا 20 نسل در سال توليد ميكند. اين شته يك ميزبانه است.
کنترل شیمیایی:
اگر شتهها موجب پيچيدگي برگ شوند يا توليد گال نمايند از سموم سيستميك مانند اكسي دی متون متيل (متاسيستوكس) و تيومتون (اكاتين) استفاده ميشود ولي اگر موجب پيچيدگي نشوند از پريميكارب (پريمور) كه يك شته كش اختصاصي است، استفاد ميشود. براي مبارزه با شتههاي سبزي و جاليزي از هپتنوفوس (هوستاكوئيك) استفاده ميشود چون اثر سريع داشته ولي كم دوام است.همچنین سموم پر دوام در اوایل فصل مصرف شود.
1. تیومتون(اکاتین) EC 60 % یک در هزار
2. اکسی دیمتون متیل EC25% یک درهزار
3. مالاتیون EC25% دو درهزار
4. پیریمیکارب(پریمور) Df50% نیم درهزار
5. پیریمیکارب WP50% نیم درهزار
6. هپتنفوس EC50% یک در هزار
7. دیازینون EC60% یک در هزار
منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )
شته سبز هلو
((Green peach aphid
Myzus persicae
(Hom.: Aphididae)
در ايران شته مزبور با حمله به برگ درختان هلو، سيب، گيلاس، زردآلو و نيز گياهاني نظير گوجه فرنگي، سيبزميني، توتون، بادمجان، پنبه، ترب، كرفس، كاهو و آفتابگردان سبب پيچيدگي آن شده و خسارت بسيار شديدي به بار ميآورد. خسارت اين حشره در درختان بادام شديد ميباشد.
از نظر خسارت افراد كامل و پورهها با استقرار در سطح زيري برگ ميزبانهاي اصلي كلنيهاي انبوهي را تشكيل ميدهند. برگهاي مورد حمله پيچيده و قبل از موعد ميريزند. سرشاخهها قادر به رشد نبوده و به طور كلي رشد عمومي درخت متوقف ميشود و در نتيجه محصول كاهش يافته و كيفيت آن نقصان پيدا ميكند. در اثر تغذيه شديد در روي ميزبانهاي ثانوي برگها زرد شده و تغيير شكلهايي در آن موجب ميگردد و به طور كلي منجر به توقف رشد عمومي درخت ميشود. شته سبز هلو علاوه بر چنين خسارت مستقيمي با انتقال تعداد زيادي بيماريهاي ويروسي بسيار خطرناك از گياهي به گياه ديگر نيز حائز اهميت فوقالعادهاي ميباشد.
زيستشناسي
سيكل زندگي آن Holocyclic ميباشد. زمستان را به صورت تخمهاي سياه براق بر روي شاخههاي درختان ميزبان ميگذراند. در اوايل بهار هنگامي كه شكوفههاي هلو باز ميشوند تخمها تفريخ شده و شتههاي ماده موسس اين نسل به توليدمثل خود به روش بكرزايي ميپردازند. شته مزبور در اين موقع 2 تا 3 نسل را ميگذراند، سپس افراد بالدار بوجود آمده و بر روي ميزبانهاي ثانويه خود كه شامل برخي از گياهان زراعي يكساله خانواده بادمجانيان و پنيركيان (Solanaceae & Malvaceae) و برخي از علفهاي هرز هستند، مهاجرت مينمايد. روي اين گياهان نيز شته چندين نسل به روش بكرزايي ايجاد ميكند و با نزديك شدن فصل پاييز افراد نر و ماده بوجود ميآيند و مجدداً از روي گياهان يكساله به درختان ميوه ميزبان مراجعت ميكنند. در اين جا حشرات نر و ماده با هم جفتگيري نموده و حشره ماده تخمهاي تلقيح يافته خود را بر روي شاخهها گذارده و بدين وسيله شته تا بهار سال بعد زمستان گذراني ميكند.
کنترل شیمیایی:
اگر شتهها موجب پيچيدگي برگ شوند يا توليد گال نمايند از سموم سيستميك مانند اكسي دی متون متيل (متاسيستوكس) و تيومتون (اكاتين) استفاده ميشود ولي اگر موجب پيچيدگي نشوند از پريميكارب (پريمور) كه يك شته كش اختصاصي است، استفاد ميشود. براي مبارزه با شتههاي سبزي و جاليزي از هپتنوفوس (هوستاكوئيك) استفاده ميشود چون اثر سريع داشته ولي كم دوام است.همچنین سموم پر دوام در اوایل فصل مصرف شود.
1. تیومتون(اکاتین) EC60% یک در هزار
2. اکسی دیمتون متیل EC25% یک درهزار
3. مالاتیون EC25% و 2 درهزار
4. پیریمیکارب(پریمور) Df50% و 5/. درهزار
5. پیریمیکارب WP50% و 5/. درهزار
6. هپتنفوس EC50% و 1در هزار
7. دیازینون EC60% و 1در هزار
منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )
شته خالدار يا خوني هلوPterochlorus persicae
(Hom.: Aphididae)
گياهان مورد حمله اين شته، هلو، بادام، گوجه آلو و زردآلو ميباشد. در سالهاي اخير، تعداد م روي سيب توسط دكتر رجبي مشاهده شده است. شيوه خسارت اين شته به دو شكل است اول اين كه شيره گياهي را روي پوست شاخهها و تنه درختان ميزبان به فراواني مكيده و باعث ضعف گياه ميگردد. دوم اين كه شيره فراوان ترشح شده توسط اين شته شاخهها برگها و ميوهها را پوشانده كه گذشته از مسدود نمودن سوراخهاي تنفسي گياه، باعث جلب قارچهاي مولد دوده ميشود. ترش عسلك گاهي آنچنان فراوان است كه سطح خاك زير درختان آلوده از لايه عسلك پوشيده ميگردد. حمله شديد اين حشره كه بيشتر روي درختان جوان مشاهده ميگردد گذشته از ايجاد ضعف عمومي درخت باعث كمباري آنها شده و ميوه نامرغوب ميگردد.
زيستشناسي
شته خالدار هلو يك ميزبانه است و تمام دوره زندگي خود را روي درختان ميوه هستهدار طي ميكند. زمستان گذراني به شكل تخم روي درختان ميوه ميزبان ميباشد. اين حشره تخمهاي خود را غالباً به صورت مجتمع و در دستجات بسيار متعدد روي شاخه و تنه ميگذارد. دستجات تخم گاهي آنچنان متراكم هستند كه به شكل لايهاي سطح پوست شاخه و يا تنه را ميپوشاند. اين تخمها در شرايط منطقي با ارتفاع حدود 1500 متر در كشور ما از دهه سوم اسفند تا نيمه اول فروردين تفريخ ميگردند. شتههاي خارج شده از اين تخمها كه موسس ناميده ميشوند در تمام طول بهار و تابستان به شكل زندهزايي توليد مثل مينمايند. محل تجمع اين شته بيشتر سطح زيرين شاخهها ميباشد. طريقه انتشار آن بوسيله بالدارهايي است كه در صورت اوجگيري تراكم جمعيت، ظاهر گرديده و به طرف ساير درختان ميزبان مجاور بروز مينمايند. اين بالدارها كه ماده زندهزا هستند پس از استقرار روي درخت جديد شروع به زندهزايي نموده و ايجاد آلودگي ميكنند. در نواحي با ارتفاع حدود 1500 متر اين بالدارها معمولاً در ماههاي خرداد و تير ظاهر ميشوند. تخمريزي در پاييز انجام ميگيرد. تخمها را افرادي ميگذارند كه شتههاي تخمگذار ناميده ميشوند. تلفات تخمها بر اثر سرما در برخي نقاط و در برخي از سالها قابل توجه است.
کنترل شیمیایی:
اگر شتهها موجب پيچيدگي برگ شوند يا توليد گال نمايند از سموم سيستميك مانند اكسي دی متون متيل (متاسيستوكس) و تيومتون (اكاتين) استفاده ميشود ولي اگر موجب پيچيدگي نشوند از پريميكارب (پريمور) كه يك شته كش اختصاصي است، استفاد ميشود. براي مبارزه با شتههاي سبزي و جاليزي از هپتنوفوس (هوستاكوئيك) استفاده ميشود چون اثر سريع داشته ولي كم دوام است.همچنین سموم پر دوام در اوایل فصل مصرف شود.
1. تیومتون(اکاتین) EC60% و 1در هزار
2. اکسی دیمتون متیل EC25% و 1 درهزار
3. مالاتیون EC25% و 2 درهزار
4. پیریمیکارب(پریمور) Df50% و 5/. درهزار
5. پیریمیکارب WP50% و 5/. درهزار
6. هپتنفوس EC50% و 1در هزار
7. دیازینون EC60% و 1در هزار
منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )
سپردار واوي سيب
Lepidosaphes malicola
(Hom.: Diaspididae)
اين آفت به درختان سيب، هلو، گوجه، زردآلو و ندرتاً گلابي حمله ميكند. در روي درختان بيد، تبريزي، ياس و عده ديگري از درختان زينتي نيز مشاهده شده است. اين آفت به سيبهاي شفيعآبادي، شميراني، مورو، لاله و به خصوص سيب گلاب بيشترين خسارت را وارد ميكند. سيبهاي مشهدي و زرد و قرمز لبناني كمتر آلوده ميشود. سپردار واوي سيب به تمام قسمتهاي هوايي درخت سيب از قبيل تنه، شاخه، برگ و ميوه حمله مينمايد. درختان آلوده داراي برگهاي كوچك و پريده رنگ، ميوههاي بدشكل و ريز و سرشاخههاي خشك ميباشند.
زيستشناسي
سپردار واوي سيب زمستان را به صورت تخمهاي سفيد رنگ شكري به تعدادي در حدود 100 عدد در زير سپر ماده ميگذراند. تخمها داراي دياپوز اجباري ميباشند. پورهها در شرايط كرج در اواسط ارديبهشت ماه بيرون ميآيند و به خوبي روي تنه درختان ميزبان حركت ميكنند و به سهولت توسط باد جابجا ميشوند. پس از پيدا كردن محل مناسب بلافاصله تغيير جلد ميدهند. پاها و شاخكها را از دست داده و ثابت ميشوند. در اين موقع در اطراف بدن حشره رشتههاي مجعد مومي شبيه به پنبه مشاهده ميشود كه به مرور متراكم شده و به صورت هالهاي اطراف بدن حشره را ميگيرد. پوره سن 2 پس از 15 تا 20 روز تغذيه تغيير جلد ميدهد و در اين حالت حشره نر تبديل به شفيره ميشود و كمي بعد حشره كامل بالدار زير سپر خارج ميشود. پورههاي نسل دوم اين آفت در اواسط مرداد ماه مشاهده ميشوند. سپردار واوي سيب داراي دو نسل ميباشد. طبق نظر برخي محققين در نواحي گرمسير اصفهان نسل سومي از اين حشره مشاهده ميشود.
کنترل:
1- Fiscus = (physcus) testaceus
Aphlinidae
علاوه بر تعداد زيادي از كفشدوزكها، زنبورهاي پرازيتوئيد فوق از خانواده Aphelinidae زمستان را به صورت لارو در داخل بدن حشره ماده ميگذرانند و در بهار موقعي كه پورهها شروع به تعويض جلد كردند اين زنبورها خارج شده و در بدن پورههاي سن دوم شروع به تخمريزي ميكنند.
3- Hemisarcoptes malus (Acari: Hemisarcoptidae)
كنه فوق پرداتور تخم شپشك واوي سيب بوده و خود و پورههايش از تخم اين حشره تغذيه ميكنند. زمستان به صورت ماده بالغ در بين تودههاي تخم در زير سپرهاي اين حشره سپري ميكنند
کنترل شیمیایی:
. مبارزه شيميايي بايد زماني باشد كه شپشك در مرحله Crawler باشد و 75% پورههاي از زير سپر خارج شده باشند.
1. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2در هزار
2. اتیون EC47% و 1.5 درهزار
3. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
4. کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8% و1.5- 1 درهزار
5. روغن امولسیون شونده O 80% و 5/. درصد
سمپاشي زمستانه اواخر زمستان به صورت روغنپاشي (سموم روغني Volk) پس از سپري شدن اوج سرماي زمستان و قبل از بيداري درختان انجام ميشود (روغنهاي زمستانه داراي هيدروكربن اشباع كمتري هستند).
منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )
سپردار بنفش زيتون
Parlatoria oleae
(Hom.: Diaspididae)
اين حشره اگرچه براي اولين بار از روي درختان زيتون جمعآوري شده است ولي به عده زيادي از درختان ميوه دانهدار، هستهدار، گياهان زينتي و جنگلي حمله مينمايد. اين سپردار روي برگ، شاخه، تنه و ميوه زندگي ميكند و در محلي كه خرطوم خود را در بافت گياه فرو مينمايد، كلروفيل گياه ميزبان از بين رفته و به جاي آن لكه گرد و قرمز ارغواني رنگي به وجود ميآيد. در روي تنه و سرشاخه محل تجمع شپشكها، لكههاي قهوهاي رنگ مشاهده ميشود كه تصور ميرود يك نوع بيماري فيزيولوژيك باشد. اين وضعيت روي ميوههاي مختلف نيز مشاهده ميشود و اغلب ممكن است با علائم بيماريهاي گياهي خاص اشتباه شود. حمله و تغذيه اين شپشك باعث ضعف درختان ميوه و آماده شدن آنها براي حمله سوسكهاي پوستخوار و ساير آفات درجه دوم ميشود.
زيستشناسي و مشخصات
در نقاط معتدل سرد زمستان را به صورت پوره سن دو و در نواحي گرمتر به صورت حشرات كامل نابالغ در روي شاخهها و تنه درختان به سر ميبرد. حشرات ماده به رنگ بنفش تيره، فاقد بال، پا و شاخك ميباشند. بدن حشره را پولك خاكستري رنگي پوشانده است و جلد لاروي به رنگ قرمز در كنار سپر قرار دارد. حشرات ماده در اواخر فروردين ماه و اوايل ارديبهشت ماه شروع به تخمريزي ميكنند. دوره نشو و نماي جنيني حدود 20 روز ميباشد. پس از آن پورهايي به رنگ ارغواني روشن از تخم خارج ميشوند كه داراي شش پا و يك جفت شاخك مودار ميباشند. سطح بدن نيز از موهاي پراكنده پوشيده است. پورهها به آساني بوسيله باد منتقل ميشوند. دوره زندگي بسته به شرايط فصل در حود 30 تا 50 روز است و 2 تا 3 نسل در سال دارد.
کنترل:
كفشدوزكهاي شكارگر Col.: Coccinelidae
1- Chilocorus bipustulatus
2- Exochomus quadripustulatus
زنبورهاي پارازيتوئيد Hymenoptera: Aphelinidae
1- Fiscus testaceus
2- Aphytis proclia
3- Aphytis mytilaspidis
4- Aphytis chrysomphali var. mazandranica
5- Aphytis maculicornis
کنترل شیمیایی:
. مبارزه شيميايي بايد زماني باشد كه شپشك در مرحله Crawler باشد و 75% پورههاي از زير سپر خارج شده باشند.
1. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2در هزار
2. اتیون EC47% و 1.5 درهزار
3. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
4. کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8% و 1.5- 1 درهزار
5. روغن امولسیون شونده O 80% و 0.5 درصد
مبارزه زمستانه: اين مبارزه اغلب در مورد گونههايي عمل ميشود كه حشره به صورت پوره و يا حشره كامل ميباشد. اين روش در مورد شپشكهاي زير خانواده Lecaninae كه داراي بدن بدون محافظ ميباشند خيلي مؤثر است (مانند شپشك سياه زيتون). سمپاشي زمستانه اواخر زمستان به صورت روغنپاشي (سموم روغني Volk) پس از سپري شدن اوج سرماي زمستان و قبل از بيداري درختان انجام ميشود (روغنهاي زمستانه داراي هيدروكربن اشباع كمتري هستند).
منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )
شپشك نخودي
Eulecanium coryli
(Hom.: Coccidae)
حشرهاي است كه در حالت بلوغ نيم كروي و به رنگ قرمز براق ميباشد. اندازه آن در حدود يك ماش يا كمي بزرگتر است. اين حشره روي عده زيادي از درختان ميوه دانهدار و هستهدار ديده ميشود. درخت به براي اين آفت ميزبان بسيار مناسبي است. اين حشره نيز با مكيدن شيره گياهي باعث ضعف شديد درختان ميزبان ميگردد. از طرف ديگر ترشح عسلك دارد كه باعث تجمع گرد و خاك در سطح تنه و سرشاخه و برگ درختان ميزبان ميگردد و در نتيجه باعث كاهش فعاليتهاي فيزيولوژيك درخت به خصوص كربنگيري و تنفس ميگردد.
زيستشناسي
اين حشره زمستان را به صورت پوره سن دو به سر ميبرد. اين پوره پس از مدتي تغذيه در بهار تبديل به حشره كامل ماده ميشود و در اين حالت به مرور بدن حشره ماده از سطح زيرين چروكيده شده و جلد شاخي حشره تبديل به محفظه تخم ميشود. اواخر خرداد ماه حشرات ماده شروع به تخمگذاري ميكنند. اين تخمها در اواسط تيرماه باز ميشوند و پورهها از زير جلد ماده خارج شده و در سطح برگها، ميوهها و سرشاخهها پراكنده ميشوند و اغلب توسط باد به اطراف پراكنده ميگردند. اين حشره در سال فقط يك نسل دارد.
کنترل:
به علت وجود عوامل كنترل كننده طبيعي مبارزه شيميايي توصيه نميشود. در صورت بالا بودن تراكم جمعيت آفت ميتوان سرشاخههاي آلوده را قطعو معدوم نمود.
زنبورهاي پارازيتوئيد
Hymenoptera: Encyrtidae
Blastothrix brittanica
Habrolepis tergrigorianae
Hymenoptera: Aphelinidae
Archenomus bicolor
کنترل شیمیایی:
. مبارزه شيميايي بايد زماني باشد كه شپشك در مرحله Crawler باشد و 75% پورههاي از زير سپر خارج شده باشند.
1. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2در هزار
2. اتیون EC47% و 1.5 درهزار
3. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
4. کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8% و 1.5- 1 درهزار
5. روغن امولسیون شونده O 80% و 5/. درصد
مبارزه زمستانه: اين مبارزه اغلب در مورد گونههايي عمل ميشود كه حشره به صورت پوره و يا حشره كامل ميباشد. اين روش در مورد شپشكهاي زير خانواده Lecaninae كه داراي بدن بدون محافظ ميباشند خيلي مؤثر است (مانند شپشك نخودي). سمپاشي زمستانه اواخر زمستان به صورت روغنپاشي (سموم روغني Volk) پس از سپري شدن اوج سرماي زمستان و قبل از بيداري درختان انجام ميشود (روغنهاي زمستانه داراي هيدروكربن اشباع كمتري هستند).
منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )
سپردار گوجه
Diaspidiotus prunotum
Syn.: Aspidiotus prunorum
(Hom.: Diaspididae, Aspidiotini)
در تمام نقاط كشور كه درختان سردسيري كشت ميشود انتشار دارد. از نظر ميزبان از تمام هستهداران خانواده رزاسه و از روي سيب و زالزالك در اصفهان و به كرج گزارش شده است. محل خسارت شپشك روي شاخه و تنه ميباشد كه با مكيدن شيره گياهي باعث ضعف درخت ميگردد. كوثري خسارت آفت را روي برگ نيز گزارش كرده است ولي تاكنون فعاليت آن روي ميوه مشاهد نشده است.
کنترل:
زنبورهاي پارازيتوئيد
Archenomus bicolor (Hym.: Aphelinidae)
Habroleps tergrigorianae (Hym.: Aphelinidae)
کنترل شیمیایی:
. مبارزه شيميايي بايد زماني باشد كه شپشك در مرحله Crawler باشد و 75% پورههاي از زير سپر خارج شده باشند.
1. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2در هزار
2. اتیون EC47% و 1.5 درهزار
3. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
4. کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8% و 1.5- 1 درهزار
5. روغن امولسیون شونده O 80% و 5/. درصد
منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )