بيماريهاي متابوليك در طيور
بيماريهاي متابوليك در طيوربيماري آسيت يكي از متداول ترين عوارض متابوليكي در طيور است كه بطور وسيع در گله هاي مرغ در همه دنيا ديده مي شود اين بيماري اغلب در جوجه هاي گوشتي كه داراي رشد سريع هستند گرفتاريهاي زيادي بوجود مي آورد. علامت مشترك در اين بيماري جمع شدن مقدار زيادي ماده سرمي شكل در محوطه شكمي است شرايط ذكر شده اغلب موجب تلفات در مرغهاي گوشتي و يا حذف لاشه در كشتارگاه مي گردد. در شرايط شيوع بيماري در گله درصد مرگ و مير بين 2 تا 10 درصد مي باشد. علل مختلفي در بوجود آمدن اين عارضه وجود دارد از اينرو بيماري بصورت سندرم مي باشد. سندرم آسيت به علت نارسائي قلبي و افزايش خون وريدي و تجمع بيش از حد مايع در كبد و نفوذ آن به حفره شكمي مي باشد.سابقه بيماري: اولين گزارشي كه در مورد اين سندرم داده شده است از پولت هاي بوقلمون در ايالت آيوواي آمريكا در سال 1946 بوده است. بعداً در سال 1985 يك سري گزارشهاي جديد در مورد مشاهده بيماري آسيت مسئله مهمي را بويژه در نقاطي كه ارتفاع ان بالاتر از 1500 متر از سطح دريا بود در گله هاي گوشتي بوجود آورد و بيماري در آفريقاي جنوبي و مكزيك نيز گزارش داده است كه در پاره اي موارد تلفات ناشي از اين بيماري تا 30 درصد رسيد در ابتدا به دليل شيوع زياد اين بيماري در نقاط مرتفع ، آن بيماري را ارتفاع نيز ناميدند. ولي اين نام مقرون به واقعيت نبود زيرا بعداٌ شيوع اين بيماري در همه نقاط دنيا از جمله انگلستان، ايتاليا و آلمان و كوبا گزارش داده شد كه در نقاط مختلف نام هاي مختلفي مانند ورم طيور يا ادما و بيماري پرخئني قلب و بيماري شكم آبي به آن داده شد. طبق بررسي هاي بعمل آمده توسط ماكسول و رابرتسون در سال 1996 اين بيماري در 18 كشور از 4 قاره دنيا مشخص شد. در كانادا 7/4 درصد از مرغهاي گوشتي به اين بيماري مبتلا بودند كه موجب حذف لاشه آنها از كشتارگاه گرديد. آمار و ارقام نشان داد كه در اثر توسعه اين بيماري مجموع لاشه هاي حذفي حتي به 19 درصد رسيد كه اين امر سبب ضرر و زيان فراواني گريد بطور كلي ضرر و زيان اين بيماري در كشورهاي مختلف دنيا ميليون ها دلار در سال تخمين زده مي شود.سن ابتلا به بيماري: بيماري در سن 5 - 4 هفتگي تشخيص داده مي شود ولي در جوجه هاي سه روزه نيز گزارش داده شده است و احتمالاً كمبود اكسيژن در دوران جنيني باعث وقوع آسيت در جوجه ها در مراحل اول زندگي مي گردد. ولي اغلب شيوع بيماري در 4 هفتگي است و بيشتر در خروس ها ديده مي شود طبق گزارشات وجود بيماري در اردك هاي جوان و طيور زينتي و قرقاول نيز تشخيص داده شده است.علائم باليني و جراحات: جوجه هاي مبتلا به آب آوردگي شكم داراي شكم هاي بزرگ هستند.گاهي در داخل محوطه بطني بيش از (cc 500) مايع تجمع مي يابد كه اين مايع، زلال و به رنگ زرد روشن و گاهي همراه با خونابه يا فيبري و يا بدون دلمه همراه با تركيبات سلولي شامل گويچه هاي قرمز، گويچه هاي سفيد (لنفوسيتها) و ماكروفاژها ديده مي شود، نشاني هاي ديگر عبارتند از خميدگي و نفس تنگي با پرهاي ژوليده ، كاهش رشد، گيجي و بي حالي و در موارد شديد بيماري حالت سيانوژه شدن به ويژه در اطراف تاج، در هنگام جدا كردن طيور بعضي از آن ها دفعتاًٌ دچار تشنج شده و تلف مي گردند . ورم زير جلدي نيز ندرتاً ديده مي شود. در هنگام باز كردن شكم مقداري مايع كهربائي روشن (لنف) مشابه پلاسماي خون مشاهده مي شود به اضافه آب آوردگي ژلاتيني پرده قلب و بزرگ شدن آن و انبساط بطن قسمت راست به چشم مي خورد اگر چه وزن خود در قلب در جوجه هاي مبتلا و جوجه هاي سالم مشابه است ولي ظاهراً قلب بزرگتر و شل تر به نظر مي رسد وزن بطن راست كه در شرايط معمولي 20 درصد است به 40 درصد ميرسد كبد جوجه هاي مبتلا منظره گوناگوني دارد چروك و وسيع شده با غده هاي كوچك يا ره رگه با لبه هاي گرد ديده مي شود ممكن است اغلب، پرده هاي غليظ خاكستري شبيه به ژلاتين و دلمه هاي فيبري توام باشد كه سبب چسبندگي مي شود. شش پرنده مبتلا اغلب رنگ پريده و يا متمايل به خاكستري ، چروكيده و حاوي ادم است. كليه ها اغلب بزرگ شده و پر خون حاوي اورات مي باشد، طحال كوچك است و در روده ها پرخوني وسيع وجود دارد.سبب شناسي بيماري: نارسايي مكانيكي سيستم فلبي - عروقي بدن، باعث تجمع مايعات در محوطه بطني، (آسيت) مي شود، قلب دستگاه پمپ مركزي است كه خون را به تمام ارگانهاي بدن موجوداات پمپ مي كند. اين عمل باعث رساندن اكسيژن و مواد غذايي به اندامها و دفع گاز دي اكسيد كربن و ساير ضايعات دفعي مي شود. در حالت عادي ، رشد و توسعه عضلات و اسكلت جوجه، در رابطه و تناسب اندازه ششها و گنجايش قلب، براي برآورده ساختن تمام نيازمنديهاي فيزيولوژيكي بدن در شرايط رشد عادي مي باشد. برنامه هاي انتخاب ژنتيكي در انتخاب نژاد برتر و جوجه هاي گوشتي بسيار خوب عمل كرده است ولي در رابطه با ساير ارگانهاي فعال بدن، توجه آنچناني ننموده است. نتايج اين گونه انتخابات ژنتيكي آن است كه باعث افزايش رشد عضلات جوجه ها شده ولي گنجايش ششها در جوجه هاي پرورشي ثابت مانده است. افزايش سرعت رشد نيازمند افزايش حجم خون جاري در بدن براي رساندن مواد غذايي به ارگانها و دفع گازها و ضايعات متابوليكي مي باشد. قلب براي پاسخ دهي به افزايش درخواست خون، از سمت راست خود، پمپ شده و درجه پمپ و مقدار خون ورودي را به طرف ششها افزايش مي دهد و ششها به دليل كوچك بودن اندازه و عدم انعطاف پذيري عضلات خود، قادر به قبول مقدار افزوده خون به داخل خود نبوده و ضايعات آغاز مي شود. در اين مرحله، براي دريافت درجه مقدار خون افزوده شده به ششها، فشار خون از طرف راست قلب به طرف سرخرگهاي ششي سبب فشار خون مي شود . اين عمل باعث انبساط بطن راست قلب، گشادي بطن يا انبساط آن مي شود. در نتيجه دريچه نمي تواند عمل بسته شدن دريچه از برگشت خون به داخل خود نبوده و ضايعات آغاز مي شود . در اين مرحله براي دريافت درجه مقدار خون افزوده شده به ششها، فشار خون از طرف راست قلب به طرف سرخرگهاي ششي سبب فشار خون مي شود. اين عمل باعث انبساط بطن راست قلب، گشادي بطن يا انبساط آن مي شود. در نتيجه دريچه نمي تواند عمل بسته شدن را بطور مؤثر و كامل انجام دهد مي دانيم عمل بسته شدن دريچه از برگشت خون به داخل محل پمپ شده، جلوگيري مي كند، بنابراين وقتي كه قلب منقبض مي شود ، مقداري از خون به داخل رگ اصلي با فشار، برگشت داده شده و باعث افزايش فشار برگشتي مي شود. اين عمل روي كبد كه يكي از ارگانهاي اصلي ساختمان بدن موجودات زنده است، تأثير گذاشته و خون سياهرگي را به داخل قلب مي ريزد، افزايش فشار، باعث ايجاد نيروي بيشتر و فشار غالب به پلاسما در داخل رگهي خوني و سلولهاي ضعيف شده و در نتيجه باعث تجمع اين مايع در داخل محوطه شكمي مي شود . در ادامه جريان يافتن پلاسما در داخل رگهاي خوني افزايش مي يابد. خون غليظ شده نيازمند فشار بيشتر براي جريان يافتن در طوب مويرگها مي باشد كه اين عمل مشكلات اساسي و قلبي، عروقي بدن را شدت مي بخشند و در نهايت سبب حالت آسيت يا آب آوردگي شكم مي شود.مطالعات خون شناسي در جوجه هاي گوشتي كه دچار عارضه آسيت بوده اند تغييرات قابل توجهي را در تركيبات اجزاي خون نشان مي دهد كه بعلت كم بودن اكسيژن بوجود مي آيد. تراكم هموگلوبين ، حجم سلولها و گلبولهاي قرمز را افزايش مي دهد. سلولهاي تروفيل و منوسيت ها بطور قابل توجهي افزايش مي يابد. بالا رفتن تعداد گلبولهاي قرمز مشخص كننده افزايش غير طبيعي در ترشح هرمون اريتروپوتين مي باشد كه در شرايط كمبود فشار اكسيژن همراه با افزايش سنتزهموگلوبين اتفاق مي افتد.چگونگي اثر بيماري آسيت در ريه هادر بسياري ازلانه هاي نگهداري جوجه هاي گوشتي در طي زمستان و فصول سرد، حرارت را با استفاده از هيترها و مادرهاي گازي افزايش داده و تهويه را كم كرده و به حداقل مي رسانند. اين امر سبب افزايش دي اكسيد كربن مي شود و ميزان تراكم اين گاز به بالاتر از 70 قسمت در ميليون مي رسد. در نتيجه در جوجه ها سبب كم شدن اكسيژن مصرفي شده و عارضه آسيت در آن ها به وجود مي آيد . عوامل آلودگي ديگر مانند بالا رفتن ميزان آمونياك ، رطوبت و گرد و خاك در لانه نيز داراي همين اثر مي باشد. در اين شرايط عمل ريه ها در جوجه ها مختل شده و آماده براي ابتلاء به آسيت مي گردند در نتيجه خون در ريه ها به خوبي پخش نشده و تبادل اكسيژن به سهولت انجام نمي گيرد. مطالعات انجام شده در مكزيك به روشني نشان داده كه اختلال در اعمال ريه يكي از علل اوليه بيماري سندرم آسيت به شمار مي رود. به طوري كه در اغلب مزارعي كه مشكل اسيت داشته اند در جوجه ها به درجات مختلف آثار نارسائي ريوي وجود داشته است. مطالعاتي كه در جوجه هاي يكروزه انجام شده نشان داده نشان داده جوجه هائي كه در طول جوجه كشي دچار كمبود تهويه و اكسيژن بوده اند كم و بيش داراي عوارض قلبي و ريوي مي باشند و چنين جوجه هايي حتي اگر در شرايط مناسب تهويه رورش داده شوند تا 5 هفتگي اثار پرخوني ريوي در جوجه ها در ابتلا به آسيت مسئله مهمي به شمار مي رود. در انيستيتو روزلين در اسكاتلند به مطالعات نشان داده كه در جه هاي مستعد به آسيب غده هاي كوچك كارتيلاژي در ريه افزايش قابلتوجهي پيدا كرده ان. چنين نودول هائي در ريه طيور سالم هم در سنين مختلف ديده مي شود. آزمايشهاي انجام شده ثابت كرده است كه جوجه هاي حاصله از يك نژاد كه در دو نقطه مختلف از نظر محل نگاهداري شده اند از نظر تعداد اين نودول ها در ريه با هم متفاوت بوده اند، به نظر مي رسد اين تفاوت ناشي از شرايط محل و وضعيت تهويه و ميزان دي اكسيد كربن و آمونياك و گرد و خاك بوده است. علاوه بر اين، شرايط محيطي ممكن است سبب فيبري شدن بافت ريه شده و در نتيجه علائمي شبيه كمبود اكسيژن به وجود آيد. افزايش غده هاي كوچك يا نودول ها در پارانشيم ريه سبب اختلالات تنفسي شده و آثار كمبود اكسيژن را نشان مي دهد. در طيور تلف شده از آسيت اغلب تعداد نودول هاي ريوي بيش از طيوري است كه از بيماري هاي تنفسي ديگر تلف شده اند و اغلب اي امر در ريه چپ بيشتر از ريه راست ملاحظه مي گردد. اين مطالعات نشان داده است كه در طيور مبتلا افزايش ساخته شدن مواد كلاژن در ريه ها بيشتر مي باشد. تهويه كم و نامناسب موجب افزايش تعداد نودول ها در ريه جوجه هاي گوشتي مي شود و در نتيجه ظرفيت تنفسي را كاهش مي دهد. در طيوري كه داراي رشد سريع تر هستند عمل سيستم قلبي - تنفسي براي رساندن اكسيژن ضروري به بدن بايد فعالتر از نژادهائي باشد كه داراي خاصيت رشد كمتري هستند و چنانچه به هر علتي ميزان فعاليت اين سيستم با رشد سريع پرنده تطبيق نداشته باشد عوارض كمبود اكسيژن و در نتيجه اسيت بوجود مي آيد در مطالعات اخير افزايش توجه به اندازه سلولهاي قرمز، به عنوان يك كليد براي تشخيص بيماري ، بكار برده مي شوند . در طيوري كه دچار عارضه كمبود اكسيژن يا HIPOXIA هستند ،چه در نقاط مرتفع و چه در نقاط پست، تغييراتي در بنياد مويرگها پيدا مي شود كه ممكن است سبب بازداشتن عبور اريتروسيت ها از مسير رگهاي مويي در ريه ها گردند و به اين امر سبب افزايش فشار در ريه ها مي شود و در نتيجه سبب اختلال در قلب مي گردد. بعنوان مثال اريتروسيت هاي طيور در هنگام عبور معمولي از كاپيلارهاي ريوي كه قطر نازكترين آنها شش مو مي باشد در فشار قرار مي گيرند.مطالعات اخير نشان داده كه اندازه سلولهاي قرمز در طيور در بيماري آسيت افزايش مي يابد. مطالعات خون شناسي نشان داده است كه سلولهاي قرمز جوجه هاي گوشتي بطور قابل توجهي درشت تر از اين سلولها در طيور تخم گذار مي باشد، بخصوص در 4 هفته اول زندگي ، اين زمان مقارن با زماني است كه رشد جوجه هاي گوشتي سريعتر است و از طرفي خطر بوجود آمدن بيماريهاي متابوليك زياد است.در هنگام محدوديت غذايي اندازه سلولهاي قرمز كاهش مي يابد و اين امر جوجه هاي گوشتي را براي ابتلا به بيماريهاي ريوي مستعد مي سازد.پيشگيري از آسيتالف - محدوديت غذاييكاهش خوراك مصرفي موجب افت بازدهي مرغ گوشتي مي شود. سرعت رشد ماهيچه و استخوان (به صورت درصدي از وزن بدن ) در اين هنگام به اوج خود مي رسد. پرندگاني كه از رشد آهسته تر برخوردارند به اكسيژن كمتري نياز دارند. محدوديت خوراكي فقط هنگام موارد بسيار شديد آسيت در گله نفعت اقتصادي دارد.از نقطه نظر متابوليكي ، سه هفته اول زندگي دوره تنش زدايي براي مرغ گوشتي محسوب مي شود . محدوديت خوراكي موجب رشد بتني مي شود و به اندامهاي قلبي و تنفسي (قلب و شش) پرنده اجازه مي دهد كه با تقاضاي اكسيژن تناسب پيدا كند.اعمال محدوديت خوراكي در دوره پاياني اهميت كمتري دارد.زيرا افزايش وزن بدن به اندازه جثه بدن نيست . اما پرندگاني كه اوايل دوره محدوديت خوراك دارند، قادرند با سيستم قلبي تنفسي قوي تري وارد دوران رشد پاياني شوند. با اعمال محدوديت خوراكي ملايم نهايتاً پرنده همان وزني را به دست مي آورد كه بدون محدوديت خوراك به آن مي رسد .جثه كوچكتر، به همان نسبت خوراك كمتري نيز براي نگهداري نياز دارد و ضريب تبديل خوراك در مجموع دوره توسط رشد جبراني بهبود پيدا مي كند. بهبود بازدهي خوراك نياز اكسيژن پرنده را افزايش مي دهد.روشهاي مختلف محدوديت خوراكي : 1_ شكل خوراك (آردي در برابر پلت)مصرف كمتر خوراك موجب كاهش آسيت مي شود، پلت، خوراكي متراكم است و باعث مصرف بيشتر مواد مغذي مي گردد. بنابراين خوراك آردي بنزين است. در دوره آغازين (0 تا 21 يا 28 روزگي ) براي كاهش آسيت توصيه مي شود . بطوريكه استفاده از خوراك آردي توسط مرغهاي 4 هفته اي باعث كاهش تلفات شده و كيفيت گوشت لاشه نيز افت پيدا نمي كند.2- تركيب خوراك محدوديت كيفي خوراك با كاهش مقدار انرژي جيره به دست مي آيد . چنانچه محدوديت كيفي در اوايل زندگي انجام شود . به بيان ديگر هنگاميكه خوراك مصرفي به ازاي هر واحد وزن متابوليكي به اوج مي رسد ، نياز اكسيژن نيز افزايش مي يابد و از اينرو حساسيت پذيري نسبت به آسيت كاهش پيدا مي كند. همچنين تركيبات غذايي (اعم از : غلظت زياد انرژي ، نسبت بالاي پروتئين به انرژي و خوراك پلت ) كه ضريب تبديل خوراك را بهبود مي بخشد موجب افزايش آسيت مي شود.3- محدوديت دسترسي به خوراكبرنامه هاي روشنايي روشي براي محدوديت خوراكي مصرفي از طريق محدوديت دستيابي به خوراك است و براي كاهش وقوع مشكلات پا، سندرم مرگ ناگهاني و آسيت توصيه شده است. سندرم مرگ ناگهاني در مرغ هاي گوشتي احتمالاًمربوط به آسيت مي شود و علت ثانويه آن مي تواند ناراحتي بطن راست باشد. برنامه روشنايي پلكاني (متغير) در مقايسه با روشنايي پيوسته با كاهش ميزان فعاليت يا تقاضاي اكسيژن همراه است كه اي موضوع مي تواند در كاهش آسيت موثر باشد.4- تغذيه يك روز در ميانبرنامه تغذيه يك روز در ميان در مواردي كه تلفات ناشي از آسيت بسيار زياد باشد، توصيه نمي شود. زيرا رشد جبراني پس از محدوديت خوراكي شديد براي جبران كاستي در اوايل رشد مرغ هاي گوشتي كافي نيست. برنامه يك روز در ميان در اوايل دوره آغازين تاثيرات سوئي را كه منتج به تاخير در افزايش وزن مي شود، كاهش مي دهد. موثرترين شيوه درمان براي كنترل آسيت در كنيا برنامه محدوديت خوراكي يك روز در ميان گزارش شده، برنامه خوراكي يك روز در ميان گزارش شده ، برنامه خوراكي يك روز در ميان طي دوره آغازين (روزهاي 13، 11، 9، 7) همراه با خوراك آردي كم پروتئين استفاده شد. برنامه مذكور به طور موفقيت آميزي طي دو سال اخير استفاده شد و باعث كاهش ناگهاني آسيت از 30 به 5 درصد در سال در ارتفاعات (5600 متري نايروبي) گرديد. محدوديت خوراكي ابزار مفيدي براي كنترل اسيت محسوب مي شود، به شرطي كه با مديريت كارآمدي همراه باشد. چنانچه گله هاي گوشتي تجاري از مديريت مناسبي برخوردار باشند آنگاه محدوديت خوراكي براي كنترل آسيت در آينده بسيار موثر خواهد بود.عوامل محيطي1) درجه حرارت2) توجه به دماي سالن جوجه هاي گوشتي براي پيشگيري از اسيت امري مهم و اساسي است. دماي پايين محيط جوجه كشي باعث مي شود تا پرنده براي تثبيت دماي بدن انرژي مصرف كند. اين يك عامل مستعد كننده براي اسيت در گله هاي مرغ هاي گوشتي است. چنانچه تلفات ناشي از آسيت بسيار زياد باشد، توصيه نمي شود، اگر چه علائم اسيت در اواخر توليد مشخص شده و دماي هوا در آن زمان مهم است، اما اوايل توليد بيشتر بحراني به نظر مي رسد.ب) كيفيت هواهرگونه تلاشي در آينده به منظور توانايي پرنده براي مبادله اكسيژن با محيط اطرافش عامل مستعد كننده براي آسيت محسوب مي شود. محيط آلوده به گرد و غبار در وقوع اسيت سهم بسزايي مي تواند داشته باشد. مگ گاورن 1998 ثابت نمود ، بخش بطن است قلب مبتلا به آسيت هنگامي كه ميزان گرد و غبار در سالن مرغ گوشتي كنترل شده و از محدوديت خوراكي برخوردار نبود، كاهش يافت. گرد و غبار با پاشيدن روغن كانولاروي بستر (8/0 ليتر در متر مربع) به مدت 6 هفته در دوره رشد موجب كنترل آسيت مي شود. ميكروارگانيسم هاي بيماريزا قادرند به ذرات گرد و غبار بچسبند و پس از استنشاق باعث حساسيت يا عفونت شش ها شوند. اين موضوع اكسيژن مبادله اي بين پرنده و محيط را كاهش مي دهد. مقدار زيادي آمونياك در جايگاه مرغ گوشتي باعث حساسيت ريوي و كاهش اكسيژن مبادله اي بين پرنده و محيط مي شود.ج) پرورشسالن هاي پرورش كه سوخت آنها گاز طبيعي است، ميزان اكسيژن در فضاي جايگاه مرغ گوشتي را كاهش مي دهد، به عبارتي سوختن اكسيژن با تنفس پرنده به صورت مستقيم رقابت مي كند. تهويه بايد به اندازه كافي هوا را دوباره براي مصرف اكسيژن تامين كند يا به عبارتي هواي تازه تامين شود. هواي ورودي به سالن براي پرنده بايد يكنواخت بوده و هواي سرد قبل از تماس با پرنده گرم شود. هنگامي كه مقداري دي اكسيد كربن به 2500 P.P.M مي رسد، هوا از كيفيت قابل قبولي برخوردار است. معمولاً مقدار مناسب اكسيژن بايد با سطوح اندك آمونياك و گرد و غبار قابل استنشاق همراه باشد، يك روش به منظور جلوگيري از آسيت مبادله كافي هوا است، زيرا مرغ گوشتي كه رشد سريعي دارد براي جلوگيري از تنش افزوده سيستم تنفس و قلب به مقدار كافي اكسيژن نيازمند مي باشد.نقش ويتامينها در پيشگيري از آسيتبراساس بررسي هاي انجام شده در پاره اي از كشورها از جمله افريقاي شمالي اضافه نمودن ويتامين C، E ، B1 ، B6 به جيره غذائي تلفات بيماري آسيت را به نحو محسوسي كاهش داده است. اخيراً اضافه نمودن ويتامين C به مقادير مختلف 150 و 300 و 400 قسمت در ميليون بوده است . توام شدن ويتامين هاي ديگر مانند ويتامين E با ويتامين C اثر بهتري داشته است.سندرم كبد چربسندرم كبد چرب يك بيماري متابوليكي بوده كه در مرغان تخم گذار رخ مي دهد و باعث خسارات چشمگير اقتصادي در صنعت مرغداري مي شود. سندرم كبد چرب، (FLS) به وسيله علائم چاقي كاهش در توليد تخم مرغ در مرغان مبتلا خود را نشان مي دهد. مرغان مبتلا عموماً چاق هستند و داراي كبد چرب بوده و همچنين خونريزي كبدي رخ مي دهد. بيماري (FLHS) يا سندرم كبد چرب توام با خونريزي را مي گويند. اين بيماري شرايط را به گونه اي مهيا مي كند كه باعث آمادگي گله براي تلفات بالا مي شود. محدوديت اصلي براي سبب شناسي و پيشگيري از اين بيماري است كه ما، در بوجود آوردن اين بيماري در آزمايشگاه و به طور مصنوعي با شكست مواجه شده ايم . تغذيه اجباري با سطوح بالاي انرژي روش بسيار معمولي در به وجود آوردن اين بيماري در شرايط آزمايشگاهي است. اين روش باعث استرس شديد در مرغان شده در نتيجه باعث كاهش در توليد تخم مرغ در آغاز بيماري مي شود. علاوه بر اين گاهي ممكن است ما در آزمايشات خودمان با تغذيه اجباري به نتايج غير عادي برخورد كنيم كه معمولاً ناشي از سطوح بالاي انرژي خوارك نيست.علائم بيماري:در گله مرغان، طيور مبتلا به سختي از طيور سالم تشخيص داده مي شوند، زيرا طيور مبتلا از نظر ظاهري در شرايط بسيار خوبي به سر مي برند وزن مرغان مبتلا اغلب سنگين تر است و علت آن هم تجمع زياد چربي در حفره شكمي است تاج و ريش بزرگ و زرد رنگ شده نوك تاج هم كبود مي شود . توليد تخم مرغ در يك زمان نسبتاً كوتاه به شدت پايين مي آيد و در بعضي موارد كاهش توليد تخم مرغ تا 50 درصد هم گزارش شده است. تلفات در هنگام دژنره شدن بافت كبد رخ مي دهد و علت آن هم متلاشي شدن كپسول كبد در نتيجه خونريزي داخلي كبد است . تجمع توده بزرگي از چربي در حفره كمي و محوطه احشايي ديده مي شود . كبد مرغان مبتلا به (FLS) بزرگ شده داراي چربي زياد مي شود. رنگ كبد هم از قهوه اي روشن به زرد تغيير مي كند. كبد مي تواند داراي يك يا چند نقطه هماتوم يا خونريزي موضعي باشد. در اين هنگام در برش كبد متوجه بافت برآمده در قسمت بريده مي شويم . مقدار چربي كبد مي تواند به 50 تا 60 درصد ماده خشك كبد برسد و در موارد حاد بيشتر از 70 - 80 وزن خشك كبد برسد.سبب شناسي بيماريعوامل محيطي زيادي باعث بوجود آمدن (FLS) در مرغان تخگذار مي شود كه شامل عوامل وراثتي، تغذيه اي ،مديريتي، محيطي، هورموني و مواد سمي است. علاوه بر عوامل ذكر شده ، استروژن به ميزان بيشتر از نياز بلوغ جنسي هم مي تواند عامل مستعد شدن طيور براي ابتلاء (FLS) باشد1- عوامل ژنتيكي و وراثتيوجود تفاوت در حساسيت لاين ها و گونه هاي مختلف طيور نسبت به (FLS) را به وجود تفاوتهاي ژنتيكي در آن ها نسبت مي دهند. شيوع بالاي (FLS) در جوجه هايي كه استعداد ژنتيكي ابتلاء به اين بيماري را دارند ديده مي شود. انتخاب ژنتيكي براي توليد تخم مرغ زياد احتمالاً يكي از فاكتورهايي است ه باعث وقوع (FLS) مي شود . توليد تخم مرغ ياد باعث تحريك تجمع چربي در كبد و شدت يافتن متابوليسم استروژن مي شود.2- تغذيه الف) انرژي اضافيتغذيه با سطوح بالاي انرژي يكي از دلايل اصلي وقوع و توسعه (FLS) و يا (FLHS) در طيور است . تغذيه آزاد طيور در قفس، آن ها را براي ابتلاء به (FLS) مستعد مي كند. مصرف جيره هايي با انرژي بالا سبب مصرف كالري بيشتر و تعادل انرژي مثبت در طيور مي شود. مصرف مقدار زيادي از كربوهيدرات ها مي تواند از طريق تبديل كربوهيدرات اضافي به چربي به وسيله واكنش گلوكونئوژنز باعث وقوع (FLS) مي شود.     منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )