معرفی ماریتیغال: قسمت اول
معرفی ماریتیغال: نام علمی: Silybum Marianumنام انگلیسی: Milk thistle, Ladies's thistle, Blessed-thistle's (10.1) نام ایتالیایی: Cardo Mariano (10)نام آلمانی: Silberdistel, Frauendistel , Echte Mariendisted (10) نام عربی: عکوب، حرشف برنی، شوک النصاری (10.1) نام فارسی: ماریتیغال خار علیص، خار هریم، خارسه، خرشجف، تیغ پنبه، شیشه مور، غاغاسره. (1) شمال شرقی اهواز (انگز) (1) جنوب استان فارس (کلرگو) از خانواده: کاسنی (Asteraceae) (2) از راسته: Asterals گیاهشناسی: ماریتیغال، گیاهی است یکساله، که در آب و هوای گرم با خاک سبک شنی می روید. ریشة این گیاه مستقیم، به رنگ روشن و دارای انشعابهای زیادی می باشد. ساقه آن نیز مستقیم است و انشعابهای زیادی دارد. ارتفاع ساقه متفاوت بوده و بین 150 تا 250 سانتی متر است. برگها پهن و شکننده اند و اوایل رویش به شکل روزت روی زمین قرار می گیرند. دمبرگها بلند، بیضی شکل و خاردار می باشند. وجود لکه های سبزرنگ کلروفیل دار و سفید رنگ که بر اثر ایجاد فاصله بین غشاء و سلولهای کلروفیل دارمزوفیل ایجاد شده به ظاهر برگ حالتی شبیه به سنگ مرمر می دهد. حاشیه برگها خاردار بوده و کاپیتولها به شکل بیضی و تا حدودی تخم مرغی شکل هستند. قطر آنها بین 5 تا 8 سانتی متر است. گلهای لوله ای به رنگ بنفش تیره بوده و به ندرت سفیدرنگ می باشند. قسمت خارجی کاپیتولها برجسته و پولک مانند است و از تعداد زیادی زواید خار مانند تشکیل شده اند. میوه (دانه) به شکل تخم مرغ، به طول 8 میلی متر و ضخامت 4 میلی متر است. رنگ آن عموماً قهوه ای تیره است، اما قسمت تحتانی آن به رنگ قهوه ای روشن مشاهده می شود. وزن هزاردانه آن 23 تا 31 گرم است (30). وزن مزبور حدود 22 میلی گرم است. (1) (21) این گیاه به حالت خودرو در کنار جاده های متروک، اراضی بایر و حدود خارجی زمینهای زراعی می روید. برگهای این گیاه بزرگ با کناره های منقسم، دندانه دار، خاردار و به رنگ سبز شفاف است. خارهای نازک و ظریف راس دندانه های برگ این گیاه، رنگ زرد و ظاهر مشخص در مقابل رنگ سبز پهنک نشان می دهد ضمناً چون کناره رگبرگهای آن لکه های سفید وجود دارد، مجموعاً باعث می شود که توجه به مشخصات برگ، باعث سهولت تشخیص آن از گیاهان دیگر این تیره گردد. (10)هر کاپیتول حدود 100 دانه دارد و هر گیاه بین 10 تا 50 کاپیتول ایجاد می نماید. زنگ پوشش غشایی بذر بستگی به وضعیت آب و هوایی در مرحله گلدهی دارد. وقتی هوا سرد و بارانی باشد ممکن است دانه ها بدون رنگ شوند. برگهای تازه روییده از بذر (لپه) از یک دوم تا سه چهارم اینچ پهنا و سه چهارم تا یک اینچ درازا دارند. (1) علی رغم اینکه دانه این گیاه حاوی روغن زیادی است و معمولاً قوه نامیه دانه های روغنی کم است ولی برجستن بعضی از گزارشها بذر ماریتیغال می تواند تا 9 سال در خاک باقی بماند هرچند درصد جوانه زنی از هر سال تا سال دیگر حدود 50% کاهش می یابد. پراکندگی جغرافیایی و منشأ: این گیاه در بعضی از مناطق ایران بصورت خودرو می روید. اطراف مزارع و جاده ها و کنار زمینهای بایر در جنوب کشور بیشتر وجود دارد.منشأ این گیاه نواحی شرقی مدیترانه گزارش شده است و امروزه نیز در جلگه های هموار این نواحی (صفحات دارای اقلیم معتدل شبه مدیترانه ای در فلات ایران) کشت می شود.ماریتیغال در مناطق مختلف کشور ایران مانند چالوس، رودبار، گنبد کاووس و نوده (ارتفاعات 150 تا 200 متری) و در مازندران در مناطق کلاردشت و بابل (ارتفاعات 45 متری) امارت در دره هراز (ارتفاعات 500 متری)، مغرب ایران، آذربایجان در منطقه دشت مرغان. کرمانشان در منطقه کوه نوه و لرستان در باغ سهراب در ارتفاعات 85 متری و خوزستان در مناطق حمیدیه، شوس و رامهرمز و در استان فارس در مناطق فارس در مناطق کازرون، بوشهر و برازجان، ممنی، جهرم و زرین دشت، بصورت خودرو می رویند (9.10).این گیاه در سطوح وسیعی همه ساله در کشورهای آلمان، اطریش، رمانی و غرب آفریقا کشت می شود. آلمان یکی از تولیدکنندگان عمدة دارو از این گیاه است. (2.30)توانمندی منطقه کاشان در زراعت گیاه دارویی خارمریم:در این تحقیق به منظور مطالعه زراعت این گیاه در منطقه کاشان، به دو روش کرتی و نواری، بذرهای گیاه به صورت مستقیم کشت شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که مناسب ترین زمان کشت مستقیم بذر در مزرعه، اوائل فصل پاییز می باشد. کشت نواری (ردیفی) که فواصل بوته ها 30 تا 50 سانتیمتر و فواصل ردیفها 2 تا 5/2 متر از یکدیگر، بهترین بازده تولید محصول را نشان داد. چرخة رویشی گیاه، هفت ماه و دوره زایشی سه ماه می باشد. میانگین عملکرد بازده تولید بذر در هکتار، بین 1200 تا 1500 کیلوگرم برآورد شد. همچنین متوسط تولید سالیانه علوفه خشک گیاه، 4 تا 5 تن در هکتار می باشد. تنها آفت مشاهده شده در روی گیاه، کرم برگ خوار می باشد که در صورت مبارزه شیمیایی، قابل کنترل می باشد. (5) ترکیبات شیمیایی: اعضای مختلف این گیاه دارای تانن، نوعی ماده تلخ، یک نوع زرین و دانه آن نیز دارای یک ماده روغنی، آمیدن و مواد آلبومینوئیدی می باشد. مواد مذکور در آلبومن دانه، واقع در زیر پوسته خارجی آن وجود دارد. از این نظر برای درمان بیماریها مصرف دانه آن توصیه گردیده است.طبق بررسیهای انجام شده برگ های این گیاه دارای ماده ای به نام کنی سین cnicine است و دانه های آن دارای ماده ای به نام تیرامین (tyramine) است.تیرامین (تیروزامین Tyrosamine، اوته رامین Uteramine ، توکوزین Tocosine، سیستوژن Systogene) به فرمول C18H11NO و به وزن مولکولی 18/137 است. تیرامین از تیروزین، بر اثر جدا کردن کربوکسیل (Carboxyl) از آن بدست می آید. علاوه بر Silybum marianum در اعضای گیاه دیگری به نام Viscum albun و در بافتهای حیوانی که پوسیدگی و عفونت حاصل کرده باشند، همچنین در پنیر کهنه وارگو (ergot) یافت می شود.تیرامین به حالت متبلور در بنزن یا الکل بدست می آید. در گرمای 145 درجه ذوب می شود. هر گرم آن در 95 میلی لیتر آب 15 درجه و 10 میلی لیتر آب جوش محلول است. در بنزن و گزیلن نیز به مقدار کم حل می شود. کلریدرات آن به فرمول C18H11No.Hcl در مخلوط الکل و اتر به حالت متبلور بدست می آید. نقطه ذوب آن گرمای 269 درجه است در آب حل می شود و محلول حاصل، واکنش خنثی دارد.از میوه Silybum marianum ماده ای به نام سیلی مارین (Silymarin) به فرمول C25H22O10 و به وزن مولکولی 43/482 (شامل سه ایزومر اصلی به نام های سیلی بین (Silibin) سیلی دیانین (Silydianin) و سیلی کریستین (Silychristin) استخراج گردیده است. (10) سیلی مارین نیز ممکن است در تمام اعضای گیاه یافت شود اما غلظت آن در میوه بذور بیتر است. سلی مارین غیرقابل حل در آب می باشد بنابراین نمی توان آنرا به عنوان یک داروی خوردنی تجویز کرد به همین خاطر آنرا به فرمهای مختلف از کپسول درآورده اند. در صورتی که از راه زبانی خورده شود جذب فعال آن کم بوده و حدود 23 تا 47% است. در انسانها و حیوانات بیشترین سطوح بلاسمایی از یک دوز خوردنی بین 4 تا 6 ساعت انجام می گیرد. سیلی مارین بیشتر از راه صفرا جذب و میزان کمتری از راه ادراری جذب می شود. میانگین دوام و پایداری آن 6 تا 8 ساعت است. (32) سیلی بین، سیلی کریستین، سیلی دیانیت دارای فرمول و ترکیب شیمیایی، شکل زیر هستند. (31)ترکیب شیمیایی:دانه این گیاه معمولاً دارای 25-20 درصد چربی می باشد که شامل 60-50 درصد اسیداولئیک است که هر دو مصرف خوراکی دارند و لذا از فرآورده های جانبی کارخانه های داروسازی که اقدام به تولید دارو از سیلیمارین می نمایند تهیه مقدار زیادی از روغن خوراکی می باشد که می تواند مستقیماً برای تغذیه مصرف شود. در برخی از کشورها از روغن آن در صنایع آرایشی و بهداشتی استفاده می کنند. (1) برای تعیین میزان فلاوونئیدها و استخراج روغنها، از یک دستگاه سوکسله به همراه 100 میلی گرم اتر به مدت چهار ساعت استخراج شدند.در یک آزمایش طی سالهای 1999.1998 جهت اندازه گیری میزان سیلیمارین از گیاه ماریتیغال از چهار نوع کاپیتول در این گیاه استفاه کردند. زودرسها، متوسط رسها، دیررسها گلهای زودرس دارای 50 میلی گرم بذر، متوسط رس دارای 13 میلی گرم و دیررس ها دارای 21 میلی گرم بذر بودند. در این بررسی نشان داده شد که در سال 1999 که دمای هوای کانادا از سال 1998 گرمتر بوده است (کاشت تحت شرایط دیم) میزان بذر و همچنین میزان سیلی مارلن در کاپیتولها بیشتر بوده است که در گلهایی که دیرتر می رسند و گرمای بیشتری دریافت کرده اند دارای عملکرد بیشتری هستند. (22) خواص درمانی:استفاده از این گیاه، مدتها به علت عدم تشخیص آن از گونه های مشابه، بین مردم معلوم نبوده است. از قرن 16 میلادی به بعد، مصرف آن در تغذیه و درمان بیماریها بین مردم رایج گردید بطوریکه از برگهای سبز آن بصورت خام در تهیه سالاد استفاده بعمل آمد و ریشه آن نیز در تهیه اغذیه (راگو) و مربا بکار برده شد.ریشه و اعضای هوای این گیاه، طعم تلخ و اثر اشتهاآور، مقوی و مقوی معده و مدر دارند. از این جهت در طب عوام از آنها پیوسته در مداوای بیماریهای طهال و کبد، درمان یرقان، یبوستهای مزمن، دفع رسوبات و سنگهای صفراوی، اشکال وقوع حالت قاعدگی و غیره استفاده بعمل آمده است. در معالجه تشمع کبدی و بطور کلی نارسانی اعمال کبد مفید واقع می شود.بررسیهای W.Bohn در سال 1927 نشان داد که مصرف فرآورده های این گیاه در درمان بیماریهای کبدی که بصورت یرقان بروز نموده باشد و همچنین در رفع دردهای مربوط به طهال (Sptenalgie) اثر مفید ظاهر می کند.Dr. H. Leclere و همکارانش در سالهای 1939.1938 میلادی نشان دادند که فرآورده های دانه این گیاه در درمان پایین بودن دائم فشارخون، رفع سردردهای یکطرفه (Migraines) و کهیر ناشی از آنافیلاکسی، بیماریهای کبدی و عدم ترشح و دفع صفرا یا خستگی های ناشی از کار زیاد، سل ریوی مخصوصاً در مرحله پیشرفته بیماری، اختلالات هضمی، فراخ شدن مرفی سیاهرگهای یک عضوی، انبساط و کشیدگی دردناک سیاهرگهای درون جمجمه، دریا گرفتگی و بروز عوارض ناشی از مسافرت با قطار یا اتومبیل و یا نظیر آن، اثرات مفید ظاهر می نماید.از محاسن فرآورده های این گیاه آن است که هیچگونه مسمومیتی ندارد و می تواند بطور مداوم مصرف شود.بررسی های مختلف نشان داده است که جوشانده و تنطور حاصلی از دانه این گیاه اثر بندآورنده خون ظاهر می نماید. (10) همان طور که گفته شد دانه های ماریتیغال حاوی فلاونوئیدهای ارزشمندی مانند سیلی بین، سیلی کریستین و سیلی دیانین است که مجموع آنها تحت عنوان سیلیمارین شناخته می شود. این مواد نقش عمده در درمان بیماریهایی چون سیروز کبدی دارند و محافظت کننده کبد در مقابل بعضی از عوامل مسموم کننده مانند الفا- آمانتین (Amantin- ) و فلوئیدین (Phelloidin) نیز می باشد. (2) در یک پژوهش، اثر تحریک کنندگی سیلی بینین و سیلی کریستین از بذور گیاه ماریتیغال بر روی بعضی از سلولهای کبدی انجام گرفت. در این بررسی، تعداد از سلولهای کشیده و مقام کبدی در یک نوع میمون آفریقایی را انتخاب کردند که در این سلولها، بیوسنتز پروتئین، DNA و آنزیم لاکتاک دی هیدروژناز به عنوان پارامترهایی که فلاوونئیدها می توانستند بر آنها تأثیرگذار باشند انتخاب شدند.تأثیر تحریک کنندگی فوق العاده سیلی بین روی این پارامترها بیشتر در سلولهای Vore اتفاق افتاد که ایزوسیلی بین سیلی دیانین در این سلولها غیرفعال ظاهر شدند.و نیز در این آزمایش ثابت شد که اگر سلولهای کبدی بوسیله Vincristin, Cisplatin, Paracetamol صدمه ببینند، دادن سیلی بین قبل و بعد از صدمه شیمیایی بوسیله این مواد در سلولهای کلیوی می تواند از تأثیر مسموم ضدکلیوی خودداری کند پس سیلی بین برای سلولهای کلیوی نیز می تواند به عنوان یک محافظت کننده عمل کند. (28) پژوهش دیگر در مورد خواص درمانی و داروهای گیاه ماریتیغال:در گیاه ماریتیغال ترکیبات فعال بیولوژیکی بی نظیری کشف شده است. حدود 60 سال است که از این بررسیها می گذرد و در طی این مدت، بسیاری از بیماریها درمان شده اند.داروهایی که هم اکنون در بازار وجود دارد شامل Silymarin, Legalon Carsyl, Silymar, Silybor است که این داروها اکثراً برای تنظیم محافظت کننده های کبدی تجویز می شوند. فراورده های ذکر شده در بسیاری از جاهها نیز به عنوان مراقبت کننده های کبدی، سیروز کبدی، بیماریهای دیگر کبدی و سیستم هاضمه تجویز می شود. مواد موثر برای تنظیم کردن کبد (سیلی مارین) بیشتر خرج فعالیتهای سم زدایی و حالت ضداکسیدشدگی می شود که مواد اضافه را به سمت غشای تثبیت کننده کیسه صفراوی هدایت می کنند و باعث می شوند متابولیسم کبدی به حالت نرمال درآید.در این بررسی که روی موش موردآزمایش قرار گرفت، جهت آزمایش داروی جدید که از گیاه ماریتیغال بدست آمده است به نام های Extractun silybifludum (عصاره آیکی) و Silybochol را به مرحله اجرا درآورد. ccl4 در موشها باعث مسموم شدن کبد شده و باعث نقص کبدی می شود.با دادن عصاره آبکی، فعالیت سموم ضدکبدی در کبد افزایش یافت و باعث طولانی تر شدن خواب موشها گردید و تغییر محافظت کنندگی از Silbochol روی کبد موشهایی کم با ccl4 تحت تأثیر قرار گرفته شده بود بوسیله افزایش چربی Proxidation به مرحله اثبات درآمد و باعث بهبود کبد و دفع سموم کبدی گردید. در این بررسی آمده شده که اصلی ترین فلاوونئید سیلی مارین است، آشکارترین خاصیت آن اثر ضداکسیدکنندگی LDL را دارد و همچنین سیلی کریستین و سیلی دیانین بیشتر به عنوان Proxidant هستند و نمی توانند به طور قابل ملاحظه ای در کاهش ضداکسیدکنندگی LDL نقش داشته باشند. در داروهای حاضر بیشتر غلظت مواد موثره که بیشتر به نام سیلی مارین مطرح می شوند 40% است که برای تهیه این داروها دوز 25-20 mg/kg از سیلی بین دوآن وجود دارد. (25) در یک بررسی موارد استفاده از سیلی مارین بصورت زیر ذکر شده است:1- رفع مسمویتهای ناشی از قارچ Amanita phalloide این جنس بصورت گسترده ای در اروپا و امریکای شمالی پخش شده است. این قارچ حاوی دو نوع سم کبدی خیلی قوی هستند. Phaloidin, Amantina بلعیدن یا خوردن اتفاقی این قارچ که تقریباً سالیانه 60 نفر در آمریکا و اروپا گزارش شده است نزدیک به 30% تلفات دارند. در موش بعد از خوردن این سم اگر در دقایق اولیه به آنها سیلمارین بدهند 100% موثر است. این بررسی روی گروهی سگ که این قارچ را خورده بودند نیز انجام شد و دیده شد که سگهایی که سیلیمارین دریافت نکردند با مسمومیت کبدی روبرو شدند و مردند و آنهایی که از 5 تا 24 ساعت بعد از خوردن این سم به آنها سیلیمارین داده شده با مرگ و میر 30 درصدی روبرو شدند و در زمان 36 ساعت بعد از خوردن سم مرگ و میر در آنها 50% افزایش یافت.تأثیر حفاظت کنندگی کبدی در انسان بعد از بلعیدن Amanita با بررسیهایی نشان داده شده است. در یک مطالعه از هر 18 نفر فرد مسموم همگی بعد از دریافت سیلی مارین زنده ماندند. نویسندگان این بررسی عقیده دارند که غلظتهایی از سیلیمارین در 48 ساعت بعد از خوردن Amanita تأثیر زیادی روی جلوگیری از صدمه کبدی دارد.در سال 1995 یک جمعیت 41 نفره که Amanita خورده بودند به علت دریافت نکردن سیلی مارین همگی مردند. در یک گزارش در سال 1996 یک خانواده چهار نفره که Amanita خورده بودند، هر چهار نفر با وجودی که در روز سوم سیلی مارین دریافت کردند زنده ماندند پس گزارش .. بیان کرده است که در مورد مسمومیت ناشی از قارچ جنس Amanita در انسان تا چهار روز بعد از مسموم شدن اگر سیلی مارین دریافت شود، مسمومیت رفع می شود.2- بعنوان محافظت کننده کبدیHepatoprotection:A . هپاتیت (التهاب کبدی) Hepatitisطبق این بررسی، سیلی مارین بعنوان درمان کننده هپاتیت های حاد و مزمن موثر اعلام شده است. در هپاتیهای حاد ویروسی، سیلی مارین زمان گسترش ویروس را کمتر کرده است و همچنین میزان بیلی روبین (رنگدانه ای است که از انحطاط هموگلوبین ایجاد می شود) و ترانس امیناسوس (آنزیمهای کالیزکننده انتقال گروه آمین از یک مونتدال دیگر) را کمتر کرده است.در بیمارانی که هپاتیت مزمن داشتند مقدار 420 میلی گرم از سیلین مارین در روز به مدت 6 ماه بهبود آنزیمهای هپاتیت را نشان داد.در یک بررسی در ایتالیا روی 20 بیمار که هپاتیت حاد فعال داشتند میزان 420 میلی گرم در روز از سیلی بین فسفاتیدیل کولیل به مدت 7 روز به بیماران داده شد و طی آن آنزیمهای هپاتیت (AST, ALT, GGT) فسفاتهای آلکالین و تمام بیلی روبینها کاهش یافتند .B . بیماریهای کبدی و سیروز الکلیک Alcoholic hepatopathy and Cirrhosisدر یک بررسی در یکی از بیمارستانهای فنلاند، یک بیمار با مقدار آنزیمهای هپاتیت بالا (به علت مصرف زیاد الکل) mg/day420 از سیلی مارین را دریافت کرد که آنزیمهای کبدی (ALT, AST, GGT) بعد از چهار هفته در او کاهش یافت.در یک بررسی در مجارستان، 36 بیمار که بیماریهای کبدی الکیکی قدیمی داشتند با دادن 420 میلی گرم در روز از سیلی مارین، آنزیمهای کبدی (ALT, AST, GGT) و تمام بیلی روبین در این بیماران کاهش یافت و در بافت برداری از بافتهای کبدی بعد از 6 ماه از درمان، پتپیداز (دیاستازی است که به عنوان کاتالیزور در هیدرولیز کردن پروتئین ها موثر است) و پروکولاژن III (از بافتهای فیبری فعال) در آنها کاهش یافت و باعث بهبود بافتهای کبدی این بیماران شد. C . افزایش کلسترول خون Hypercholesterolemiaدر یک بررسی روی رژیم غذایی حیوانات، سیلی مارین همراه با یک رژیم غذایی افزایش دهندة کلسترول خون، باعث افزایش سطح HDL کلسترول خون و کاهش کلسترول صفرا وافزایش کل کلسترول شد.D . درمان سیروز Psoriasis سیلی مارین در کبد اجازه دفع اندوتوکسین را میدهد بنابراین می تواند جلوی AMP phosphodisterase و سنتز leukotriens را بگیرد پس در درمان سیروز کبدی بسیار موثر است.E . درمان سرطان پروستات Prostate cancerبرسیها نشان داه اند که سیلی مارین قابلیت تکثیر سلولها را کاهش می دهد و سطح های (PSA) آنتی ژن پروستات و تفاوت سلولها را افزایش می دهد. از angiogenesis (ایجاد عروق در دوران رشد جنینی) و رشد تومورهای پروستات انسانی را کم می کند. (23) (30) (32) یک بررسی جهت تعیین ترکیب اسیدهای چرب در دانه های گیاه خار مریم (Silybum mariannm) : گیاه خارمریم (Silybum marianum (L.) Gaertn) از گذشته های دور در درمان بیماریهای کبدی استفاده می شده و دانه های این گیاه حاوی گروهی از ترکیبات فلاونوئیدی می باشند که تحت عنوان سیلیمارین نامبرده می شوند و سیلی بین از مهمترین این ترکیبات می باشد. این دانه ها حاوی مقادیر بالایی از روغن می باشند که پیش از استخراج سیلیمارین از دانه ها جدا می گردد. روغن های گیاهی امروزه منابع مهم تأمین کننده روغن می باشند. نسبت اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع در رژیم غذایی افراد با توجه به نقش آنها در حفظ سلامتی خانواده ها حائز اهمیت می باشد. به منظور استخراج روغن مقدار 3 گرم از دانه های خشک شده گیاه خار مریم ساییده شدند و به مدت 10 ساعت در حلال پترولئوم اتر در سوکسله قرار گرفتند. تعیین انواع اسیدهای چرب در روغن متیله شده به روش کروماتوگرافی گازی (GC، شیمادسو 17A) با استفاده از ستون CP-Sil 88 با برنامه دمایی C ْ170 در 5 دقیقه و C ْ190 تا 22 دقیقه انجام شد. مقدار کل روغن استخراج شده 25 درصد بود و 8 نوع اسید چرب شناسایی شدند که عبارتند از پالمیتیک اسید (%25/8)، پالمئوتیک اسید (98/7)، استئاریک اسید (67/6)، اولئیک اسید (58/31)، لینولئیک اسید (36/45)، لینولنیک اسید (9/0)، آراشیدونیک اسید (11/4) و ایکوزانتوئیک اسید (08/0) بودند. 72 درصد از اسیدهای چرب غیراشباع به عنوان یک محصول جانبی در مسیر تولید سیلیمارین می باشند. (6) بررسی و پژوهش دیگر از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی روغن دانه خارمریم:با وجود سازگاری این گیاه به شرایط آب و هوایی ایران بخصوص مقاومت به خشکی، اطلاع چندانی در مورد میزان روغن بذر و کیفیت آن در دسترس نمی باشد. در این مقاله، ابتدا درصد چربی دانه گیاه به روش سوکسله تعیین گشت که این درصد، تقریباً مشابه میزان روغن دانه های سویا و تخم پنبه بوده و 7/22 درصد است. سپس شاخص های فیزیکی از جمله ضریب شکست، وزن مخصوص، رنگ و اندیس های شیمیایی عدد یدی، پراکسید، صابونی و اسیدی در روغن خارمریم بررسی شد که از لحاظ این خصوصیات این روغن بیشتر به روغن بادام زمینی شباهت دارد. نوع و میزان اسیدهای چرب موجود در روغن نیز با دستگاه GC تعیین و مشخص شد که میزان اسید لینولئیک (2/51%) و اولئیک (8/28%) بیش از اسیدهای چرب دیگر است. با توجه به درصد قابل توجه روغن در دانه این گیاه و بالا بودن ارزش تغذیه ای آن (حاوی اسید لینولئیک بالا)، کشت و توسعه این دانه روغنی جدید و ارزشمند، امری ضروری و مفید است. (18) هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی کمی و کیفی ترکیبات سیلیمارین در بذور مختلف الهویه ماریتیغال و کشت این بذور در وضعیت اقلیمی کاملاً یکسان به منظور تعیین و شناسایی تأثیر یکسانی اقلیم بر کمیت و کیفیت مواد موثره محصول است. بررسی تولید سیلیمارین و سیلیبین در گیاه ماریتیغال باز کشت بذور وحشی و زراعی آن:بذور اصلاح شدة این گیاه (بوداکالازی) در سال 1372 از کشور مجارستان به ایران آورده شد. در همین سال از کشور آلمان هم بذور طبیعی این گیاه تهیه شد و از اطراف چالوس نیز بذور پایه های وحشی ماریتیغال برداشت گردید. پس از تهیة این بذور، مقدار کلی سیلیمارین آنها و مقدار سیلیبین به شرح زیر استخراج و مورد اندازه گیری قرار گرفت.1-استخراج سیلیمارین دانه های خشک شدة هر تیمار آسیاب شدند. سپس 20 گرم از هر یک توسط سوکسله (دستگاه استخراج) و با استفاده از 250 تا 300 میلی لیتر حلال اتر نفت (پترولیوم اتر) در حمام آب گرم در دمای 60 درجه سانتی گراد به مدت 16 ساعت روغن گیری شدند. نمونه های روغن گیری شده کاملاً خشک گردیدند. پس از خشک شدن پودرهای فاقد روغن، با استفاده از 300 میلی لیتر متانل در دمای 80 درجه سانتی گراد به مدت 16 ساعت توسط سوکسله فلاونوئیدهای کلی (سیلیمارین) هر تیمار استخراج شدند. با استفاده از دستگاه تبخیر در خلاء متانل از محلول «سیلیمارین- متانل» جدا گردید. پس از بازیافت متانل پودر سیلیمارین به صورت یک لایة نازک بر جدارة بالن دستگاه باقی می ماند. پودر سیلیمارین را به مدت 5 تا 6 ساعت در اون خلاء با دمای 50 درجه سانتی گراد قرار داده تا کاملاً خشک شود.2- اندازه گیری سیلیبین همانطور که گفته شد سیلیمارین ترکیبی از چندین فلاونوئید است که مهمترین آنها سیلیبین، سیلیکریستین و سیلیدیانین است. در میان این فلاونوئیدها سیلیبین از بقیه اهمیت و ارزش دارویی بیشتری دارد که با استفاده از کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا سیلیبین آ و سیلیبین ب (مجموعاً سیلیبین نامیده می شود) موجود در پودر سیلیمارین هر نمونه اندازه گیری شدند. 2-1 تهیه استاندارد: به منطور تهیة استاندارد محتویات یک کپسول «دوراسیلیمارین» را که حاوی 165/29 میلی گرم سیلیبین می باشد در یک لولة سانتریفوژ ریخته و 10 میلی لیتر آب مقطر به آن اضافه شد. سپس آن را به مدت 20 دقیقه در حمام آب گرم با دمای 45 درجه سانتی گراد قرار داده شد. در این مدت چندین بار مخلوط را با همزن مخصوص لولة آزمایش بهم زده و به مدت 20 دقیقه در دستگاه سانتریفوژ با دور 10000 قرار داده شد. محلول رویی را دور ریخته و باقیمانده را با لولة سانتریفوژ در اون خلاء با دمای 50 درجه سانتیگراد کاملاً خشک شد. سپس 20 میلی لیتر متانل را بر روی پودر خشک شده در لوله ریخته و آن را کاملاً بهم زده و مجدداً در سانتریفوژ با دور 10000 به مدت 20 دقیقه قرار گرفت.محلول حاصله را در یک مزورریخته و حجم آنرا با متانل به 300 میلی لیتر رسید. محلول بدست آمده بعنوان محلول استاندارد برای تزریق در دستگاه اچ. پ. ال.سی و تهیة طیف، مورد استفاده قرار گرفت. 2-2 تهیه نمونه ها: 08/0 گرم از نمونه های پودر سیلیمارین هر تیمار را با ترازوی دارای دقت گرم توزین کرده و به بالن ژوژه به گنجایش 50 میلی لیتر انتقال داده شد. 30 میلی لیتر متانل بر روی نمونة درون بالن ریخته و آن را با همزن کاملاً به هم زده و بعد به حجم 50 میلی لیتر رسید. از این محلول 5 میکلرولیتر جهت تزریق در دستگاه اچ.پی.ال.سی مورد استفاده قرار گرفت. شرایط آنالیز اچ.پی.ال.سی: ستون پارتیزیت ا.دی.اس.تو (ODS2)ابعاد ستون: 4/6 Ï250 میلی متر قطر ذرات داخل ستون 10 میکرومتر فاز متحرک : آب + اسید استیک: (5-60) 57% متانل: 43%سرعت جریان: 2 میلی لیتر در دقیقه آشکارساز: اشعة ماورای بنفش با طول موج 280 نانومترحجم تزریق: 5 میکرولیترنتایج بدست آمده از دستگاه را در فرمول زیر قرار داده تا درصد سیلی بین آ و ب در پودر سیلیمارین بدست آید:Í 5/62 = درصد سیلی بین آوب در پودر سیلیمارین با استفاده از درصد سیلی بین آ و ب در پودر سیلیمارین می توان درصد سیلی بین آ و ب را در بذر محاسبه نمود: = درصد سیلیبین آب و ب در بذر پس از استخراج و اندازه گیری مواد موثره بذور مورد تحقیق، بقیة بذور در سال 1373، در شرایط کاملاً یکسان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در زمین سبک با بافت لوم شنی در منطقه زردبند واقع در شمال تهران در تاریخ 20 اسفندماه کشت شدند. وسعت هر کرت شش متر مربع (2Í3 متر) و در هر کرت پنج ردیف گیاه با فاصله 50 سانتی متر به صورت خشکه کاری کشت شدند. عمق بذر هنگام کاشت سه سانتی متر و بذور به صورت کپه ای (3 تا 5 بذر در هر گودال) به فاصله 20 سانتی متر (در طول ردیف) از یکدیگر کشت و بلافاصله زمین آبیاری شد. گیاهان در مرحله سه تا چهاربرگی تنک شده به طوریکه در هر نقطه فقط یک بوته قرار گرفت. برای تمام تیمارها وجین علفهای هرز به طور منظم و با دست انجام گرفت. گیاهان، با توجه به شرایط اقلیمی محل، در زمان مناسب به طور یکسان آبیاری شدند. در این تحقیق ارتفاع گیاهان، تعداد کاپیتولها در هر بوته و قطر کاپیتولها در مرحلة گلدهی اندازه گیری شدند. کاپیتولهای رسیده به تدریج طی چند مرحله برداشت و پس از تمیز کردن دانه ها، عملکرد آن محاسبه شد. مقدار سیلیمارین و سیلیبین هر یک از تیمارها نیز مورد بررسی و اندازه گیری قرار گرفتند. بذور حاصل از این تحقیق مجدداً در سال 1374 کشت و تحقیق قبلی مجدداً در مورد آنها تکرار شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار مینی تب و برای مقایسه میانگین های بدست آمده از روش آزمون چند دامنه ای دانکن استفاده شد. نتایج این بررسی بصورت زیر بیان شد: مقایسة میانگین های ارتفاع گیاه تعداد کاپیتول در بوته و قطر کاپیتول نشان میدهد که روند رشد ارقام و پروره های ماریتیغال، در سطح آماری 5 درصد به شرح زیر انجام می شود: تأثیر بر ارتفاع، بلندترین گیاه مربوط به رقم وحشی جمع آوری شده از اطراف چالوس و کوتاهترین آن مربوط به پرورة اصلاح شدة مجاری (بوداکالازی) است. ارتفاع بوته ها، در رقم چالوس 7/17 درصد بیش از ارتفاع پرورة اصلاح شدة مجاری است، ولی نسبت به رقم آورده شده از آلمان اختلاف معنی داری را نشان نمی دهد. تأثیر بر تعداد کاپیتول در بوته: براساس نتایج حاصل بیشترین تعداد کاپیتول در بوته عبارت است از: 5/12 کاپیتول در بوته در پرورة مجاری، که 92 درصد از رقم آلمان بیشتر است، ولی رقم اخیر نسبت به رقم چالوس تفاوت معنی داری را نشان نمی دهد.تأثیر بر قطر کاپیتول: مقایسه میانگین تیمارها (جدول زیر) نشان می دهد. جدول – مقایسة میانگین های ارتفاع، تعداد کاپیتول در بوته و قطر کاپیتول در سطح 5 درصد که پرورة مجاری بزرگترین قطر کاپیتول را دارد (80 میلی متر). قطر کاپیتول در رقم آلمانی 55 میلی متر، و در رقم چالوس 65 میلی متر است. قطر کاپیتول پرورة مجاری نسبت به رقم چالوس دارای اختلاف معنی داری نیست، ولی نسبت به رقم آلمانی در سطح 5 درصد معنی دار می باشد. به طوریکه قطر کاپیتول پرورة مجاری 45 درصد بیش از آن در رقم آلمان است. تغییرات مذکور (به ویژه در رابطه با پرورة اصلاح شده)، با اظهارات محققین دربارة تأثیر اوضاع اقلیمی بر روند رشدی و مقدار مواد موثره گیاه مطابقت دارد. تأثیر بر وضعیت میوه: طبق مشاهدات، میوه های ماریتیغال اصلاح شده (بوداکالازی) به صورتی هماهنگ تر و یکسان تر می رسند و ریزش دانه های رسیده آن در مقایسه با دو رقم دیگر همواره با تأخیر 10 تا 15 روزه صورت می گیرد. تأثیر (جدول زیر) بر عملکرد دانه: نتایج نشان می دهد که عملکرد محصول در کشت بذور مختلف الهویه مربوط به این تحقیق متفاوت است. به طوریکه عملکرد محصول پرورة مجاری دوبرابر عملکرد دو رقم دیگر است. جدول- مقدار عملکرد محصول در کشت بذور مختلف الهویه ماریتیغال منشأ بذر عملکرد دانه (تن در هکتار) مجارستان (اصلاح شده) ۱/۸آلمان ۰/۸چالوس ۰/۹تأثیر بر مواد موثره قبل از کاشت:تأثیر بر سیلیمارین: مقایسه میانگین ها نشان می دهد که مقادیر سیلیمارین رقم آلمانی و پروره مجاری در سطح 5 درصد اختلاف معنی داری را نشان نمی دهد. ولی مقدار سیلیمارین این دو با رقم جمع آوری شده از چالوس در سطح 5 درصد به طور معنی داری اختلاف دارند. مقدار سیلیمارین رقم آلمانی و پروره مجاری به ترتیب 3 و 5/2 برابر مقدار آن در رقم چالوس است.- تأثیر بر سیلیبین: مقایسة میانیگن ها نشان می دهد که مقدار سیلیبین موجود در ماریتیغال های مورد تحقیق، در سطح 5 درصد به طور معنی داری اختلاف دارند. مقدار سیلیبین رقم آلمانی و پروره مجاری به ترتیب 8/3 و 2/2 برابر مقدار آن در رقم چالوس است. مقایسه میانگین مقدار سیلیمارین در بذور مختلف الهویه ماریتیغال قبل از کشت مقایسه میانگین مقدار سیلیبین در بذور مختلف الهویه ماریتیغال قبل از کشتتأثیر بر موارد موثره پس از کاشت: تاثیر بر سیلیمارین: نتایج تجزیه واریانس نشان می دهد که مقدار سیلیمارین در بین بذور مورد مطالعه در سطح 1/0 درصد تفاوت بسیار معنی داری وجود دارد. مقایسه میانگین ها نشان می دهد که سیلیمارین در پروره مجاری و رقم چالوس در سطح 5 درصد اختلاف معنی داری نشان نمی دهد. ولی مقادیر سیلیمارین این دو با مقدار آن در رقم آلمانی تفاوت معنی داری را دارد. مقدار سیلیمارین پرورة مجاری و رقم چالوس به ترتیب 8/5 و 5/4 برابر مقدار آن در رقم آلمانی است. جدول- مقایسه میانگین های سیلیبین در بذور مختلف الهویه ماریتیغال پس از کاشت در سطح 5 درصد منشأ بذر سیلیمارین گروه بندی مجارستان (اصلاح شده) 14/0 08/3 a آلمان 10/0 53/0 b چالوس 23/0 41/2 a جدول- مقایسه میانگین های سیلیبین موجود در سیلیمارین در بذور مختلف الهویه ماریتیغال منشأ بذر سیلیمارین گروه بندی مجارستان (اصلاح شده) 13/1 84/31 a آلمان 31/0 53/9 b چالوس 34/0 49/4 a - تأثیر بر سیلیبین: نتایج تجزیه واریانس نشان می دهد که مقدار سیلیبین موجود در سیلیمارین در بین بذور موردمطالعه در سطح 1/0 درصد تفاوت بسیار معنی داری وجود دارد. مقایسه میانگین ها نشان می دهد مقدار سیلیبین بذور مورد مطالعه در سطح 5 درصد اختلاف معنی داری دارند. به طوریکه مقدار سیلیبین پرورة مجاری 09/7 برابر مقدار آن در رقم چالوس است. مقایسه مواد موثره قبل و پس از کاشت:- مقدار سیلیمارین: مقایسه میانگین ها نشان می دهد مقدار سیلیمارین پس از کاشت در پرورة مجاری و رقم آلمانی در سطح 5 درصد کاهش معنی داری نسبت به مقدار آنها قبل از کاشت داشته است. مقدار سیلیمارین رقم آلمانی در مقایسه با قبل از کاشت 89 درصد کاهش نشان می دهد. عکس این مطلب برای رقم چالوس صادق است. یعنی مقدار سیلیمارین این رقم افزایش معنی داری (5/1 برابر) نسبت به قبل از کاشت نشان می دهد.- مقدار سیلیبین: مقایسة میانگین ها نشان می دهد که مقدار سیلیبین موجود در سیلیمارین رقم چالوس قبل و بعد از کاشت هیچگونه تغییری نداشته است.ولی مقدار آن ماده در پرورة مجاری پس از کاشت به بیش از سه برابر مقدار آن قبل از کاشت افزایش یافته است. برخلاف این دو، مقدار سیلیبین رقم آورده شده از آلمان در مقایسه با مقدار آن قبل از کاشت 46 درصد کاهش نشان می دهد. نتایج حاصل از این تحقیق با نظرات محققین مختلف مبنی بر اینکه «کیفیت مواد موثره گیاهان اصلاح شده و وحشی متفاوت است» کاملاً منطبق می باشد. مقایسه میانگین مقدار سیلیمارین در بذور مختلف الهویه ماریتیغال قبل و پس از کاشت مقایسه میانگین مقدار سیلیبین در بذور مختلف الهویه ماریتیغال قبل و پس از کاشتاز آنجائیکه برداشت ماریتیغال در سطوح وسیع کشت تنها توسط ماشین برداشت امکان پذیر است، لذا کاهش ارتفاع پایه های گیاه اصلاح شده مجاری سبب تسریع و سهولت در برداشت مکانیزة محصول می شود. تأخیر در ریزش دانه های رسیده پرورة اصلاح شده مجاری نه تنها فرصت کافی برای برداشت محصول را می دهد بلکه سبب کاهش ضایعات محصول هنگام برداشت نیز می شود. به منظور تولید انبوه این گیاه و استحصال مواد موثره آن جهت تولید دارو نباید از بذور نامناسب (و همچنین ناشناخته) استفاده نمود. زیرا کمیت و کیفیت مواد موثره محصول، در کشتهای بعدی، به شدت کاهش می یابد که در این صورت از نظر اقتصادی یعنی در روند عرضه به صنایع دارویی و پذیرش لازم توسط این صنایع، به هیچ عنوان مقرون به صرفه نخواهد بود. تحقیقات انجام شده بر روی عملکرد سه دسته بذور مذکور اهمیت پرورة اصلاح شده را در مقایسه با ارقام اصلاح نشده از نظر عرضه به صنایع داروسازی نشان می دهد. به طوریکه ملاحظه می شود، برای تهیة یک کپسول استاندارد (حاوی 165/29 میلی گرم سیلیبین) باید از مقادیر بعید الفاصله پودر سیلیمارین (مربوط به سه دسته مذکور) استفاده نمود. نتایج حاصل در جدول زیر آمده است. (2) جدول – تفوق پروره های اصلاح شده ماریتیغال در روند تهیه داروی استاندارد منشأ بذر قبل از کاشت پس از کاشت میلی گرمسیلیمارین برای تهیه یک کپسول تندانه موردنیاز برای تهیه یک میلیون کپسول میلی گرمسیلیمارین برای تهیه یک کپسول تندانه موردنیاز برای تهیه یک میلیون کپسول مجارستان (اصلاح شده) 56/169 62/3 6/91 47/2 آلمان 62/289 84/4 8/311 6/48 چالوس 28/515 76/25 5/649 43/22 تولید سیلیمارین با استفاده از سیستم ریشه های مویین در گیاه خار مریم (Silybium marianum) نیز بررسی شده است که به شرح زیر است: ریشه های مویینه حاصل از تراریختی ژنتیکی گیاهان با استفاده از Agrobacterium rhizogenes به عنوان یک روش جایگزین مهم برای گیاهان و همچنین کشتهای سلولی در تولید متابولیتهای ثانوی، امروزه توجه زیادی را به خود جلب کرده اند. گزارش شده است که ریشه های مویین نسبت به کشتهای سلولی و حتی در برخی موارد نسبت به گیاهان کامل تولید متابولیتهای ثانوی بیشتری می نمایند. در تحقیق حاضر تولید ریشه های مویین در گیاه خارمریم با استفاده از اگروباکتریوم رایزوژنز (سویه AR15834) و همچنین تولید ترکیبات فلاونوئیدی در آنها مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور ابتدا برگ های لپه ای و معمولی و ساقه گیاهچه های استریل به قطعات کوچکی برش داده شده و سپس با سوسپانسیون باکتریایی آلوده شدند. پس از سه روز هم کشتی در محیط MS بدون هورمون، جهت حذف آلودگی نمونه ها به محیط حاوی آنتی بیوتیک سفوتاکسیم (250 میلی گرم در لیتر) منتقل گردیدند. ریشه های مویین پس از یک هفته ظاهر شدند. پس از یک ماه ریشه های مویین از نمونه های جدا کشت قطع و در ظروف ارلن حاوی محیط مایع منتقل گردیده و بر روی شیکر انکوباتور با 150 دور در دقیقه و در تاریکی قرار داده شدند. ریشه های مویین با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن rolB با PCR شناسایی و تأیید شدند. مقدار فلاولیگنانهای ریشه ها با استفاده از HPLC مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل بیانگر وجود پنج ترکیب: تاکیس فولین، سیلی کریستین، سیلی دیانین، ایزوسیلی بین و سیلی بینین به ترتیب 004/0، 064/0، 103/0، 044/0 و 14/0 میلی گرم در گرم ماده تر بود. عمده ترین فلاولیگنان موجود در این ریشه ها سیلیبین بود که تاکنون گزارشی در این مورد منتشر نشده است. تولید موفق این فلاولیگنان می تواند سیستم مفیدی برای تولید یا مطالعه بیوسنتز سیلیمارین باشد. (8) نیازهای اکولوژیکی و تاریخ کاشت و برداشت:ماریتیغال گیاهی است مدیترانه ای که در طول رویش به هوای گرم و آفتاب فراوان نیاز دارد. بذرها در دمای 8 تا 10 درجه سانتی گراد جوانه می زنند، ولی درجه حرارت مطلوب برای جوانه زنی بذر، بین 18 تا 20 درجه سانتی گراد است. ماریتیغال را در هر نوع خاک می توان کشت کرد. خاکهای کاملاً شنی و عمقی از مواد و عناصر غذایی، برای کشت این گیاه مناسب نیستند و باعث کاهش عملکرد می شوند. (3) بذور ماریتیغال تا 9 سال می تواند در زیر خاک زنده بماند. اپتیمم جوانه زنی زمانی اتفاق می افتد که بصورت متناوب دانه یک دوره 16 ساعته را در دمای 15-2 درجه سانتی گراد و سپس یک دوره 8 ساعته را تحت دمای 30-10 درجه سانتی گراد بگذراند. پراکنده شدن بذر بیشتر به واسطه وجود زائده کرک مانند بر روی بذر توسط باد صورت می یگرد. بذر این گیاه از طریق مخلوط شدن با بذرهای دیگر گیاهان و به کمک آب و گل فراورده های کشاورزی، وسایل نقلیه و نیز حیوانات پراکنده می شوند. شروع جوانه زنی این گیاه همزمان با شروع بارندگی در آبان و آذر می باشد. و در اواخر اردیبهشت تقریباً تمام بوته ها دانه ها را تولید نموده و خشک می شوند. (1) در جنوب استان فارس نیز این گیاه بصورت خودرو بوده و تا اواخر بهار یا اوایل تابستان دانه ها رسیده و خشک می شوند. نیاز غذایی این گیاه نسبت به دیگر گیاهان زراعی که بوده و با بارندگی اندک (حدود 240 میلی متر) چرخه زندگی خود را به پایان می رسانند بنابراین می توان این گیاه را به صورت دیم در مناطقی مثل خوزستان، فارس، اهواز مناطقی که شرایط آب هوایی مانند مناطق یاد شده دارند امکان پذیر است.این گیاه یکی از گیاهان مهم تأمین کننده دانه گرده برای زنبورعسل است. در مناطق سردسیر بهترین تاریخ کاشت اوایل بهار می باشد و تیرماه امکان برداشت دانه وجود دارد.یکی از نکات مهم در ارتباط با این گیاه زمان برداشت است زیر اگر برداشت به موقع صورت نگیرد دانه ها به علت داشتن پاپوس توسط باد پراکنده می شوند. (1) دوره رویش ماریتیغال، بین 110 تا 140 روز ا ست، چنانچه بذرها اوایل بهار کاشته شوند پس از 8 تا 10 روز جوانه می زنند. در ایران، اولین گلها 75 تا 80 روز پس از سبز شدن دانه یعنی اواخر بهار ظاهر می شود.70 تا 80% کاپیتولها روی شاخه های فرعی این گیاه بوجود می آیند. (3) فاصله کاشت و عملکرد:Flodesi و همکاران، طی یک آزمایش نشان دادند که اگر تاریخ کاشت ماریتیغال اواسط فروردین باشد، فاصله کاشت 40Í70 سانتی متر بهترین نتیجه را می دهد. همچنین پی بردند که تعداد 6 بوته در مترمربع (کشت در فاصله 30Í50 سانتی متر) بهترین عملکرد را دارا است. (1) Omer و همکاران بر روی ردیفهای کاشت با فاصله یکسان کشت در فاصله همان 50 و 25 سانتی متر را مورد بررسی قرار دادند و نتیجه گرفتند که فاصله کاشت 50 سانتیمتر هرچند عملکرد دانه به خاطر کاهش تراکم بوته در واحد سطح به میزان 4/7 تا 8/7 درصد کاهش می یابد ولی به علت دریافت نور بیشتر توسط گیاه در این فاصله کاشت، میزان مواد موثره دارویی در دانه افزایش می یابد. (3.29)با افزایش تراکم عملکرد بتدریج افزایش و پس از عبور از تراکم مناسب کاهش می یابد. نوبخت طی یک آزمایش در ایران اثر سطوح مختلف کود نیتروژن بر عملکرد کمی و کیفی ماریتیغال را مورد بررسی قرار داد و مشاهده نمود که با افزایش مقدار کودنیتروژن مقدار سیلی مارین دانه اندکی کاهش پیدا می کند، ولی افزایش عملکرد دانه ناشی از کاربرد کود نیتروژن بقدری بود که براحتی کاهش سیلیمارین دانه جبران گردید و عملکرد سیلی مارین در واحد سطح نیز افزایش یافت. در این آزمایش حداکثر مقدار سیلی مارین در واحد سطح از بکار بردن 200kg نیتروژن در هکتار بدست آمده بود. (1)