جنس ارغوان L.Cercis
جنس ارغوان L.Cercis نام علمي درختان ارغوان از نام قديم يوناني آن (Kerkis) اقتباس شده است و نام هاي محلي آن در همه جاي ايران ارغوان مي باشد درختان يا درختچه هايي نسبتاً بلند، با برگهايي كامل به شكل قلب يا كليه هستند. گلها صورتي، ارغواني، درخشان و درخوشه هايي كوچك مجتمع اند. گلها نرماده، كاسه متورم و قوزدار، داراي دندانه هاي كوتاه و جام آنها پروانه آساست. درفش پوشيده در بال ها، نافه خامه درفشي و تيز، نيام مسطح، شكوفا و داراي دوكفه اي است. اين جنس داراي 2 گونه در لرستان، گرگان و نواحي كوهستاني بروجرد است. گونه هاي معروف و مهم جنس ارغوان ارغوان داراي گونه هاي متعددي است كه دو گونه آن در ايران ديده مي شود. ارغوان معمولي Cercis Siliquastrum اين درخت كوچك بومي اروپا و آسيا است و در جنگل هاي شمال و ارتفاعات متوسط و ميان بند پراكنده است و پائين ترين ارتفاع آن در رستم آباد در 180 متر ارتفاع از سطح دريا مي باشد، در صورتيكه در نوده در 900 متر ارتفاع ديده مي شود و در گرگان بيش از مناطق ديگر انتشار دارد. در درختان كهن سال، گلهاي ارغوان قبل از باز شدن برگ در اوايل ارديبهشت ماه به رنگي يكدست در مي آيد و باغ و چمن را زينت مي بخشد. گونه معروف جنس ارغوان مي باشد كه به عنوان درخت زينتي كاشته مي شود. اين درخت داراي برگهاي ساده، قلوه اي شكل و گل هايي است مجتمع در خوشه هاي پرگل صورتي و درخشان كه قبل از پيدايش برگها در بهار روي شاخه هاي قديمي ظاهر مي شوند. Cercis Griffithii ارغوان افغاني اين درخت ارغوان درپشت كوه و پل دختر لرستان و تنگه ملاوي بين ارتفاعات 1500ـ900 متر از سطح دريا مي رويد و برگهاي آن از گونه ديگر كه در شمال مي رويد كوچكتر است. ارغوان امريكايي Cercis occidentalis اصل اين درختچه از ايالت تكزاس واقع در امريكاي شمالي است. در سالهاي اخير به ايران وارد شده و اكنون در باغ هاي مختلف انتشار دارد. ارغوان کانادائی CERCIS CANADENSIS: این درختچه بومی امریکای شمالی است و بذر آن را سازمان اکولوزی نوشهر وارد نموده است. رشد آن رضایت بخش می باشد. گلهای آن صورتی است و پایه های آن در باغهای کشور منتشر شده است. ارغوان چینی CERCIS CHAINENSIS: این درختچه بومی چین و زاپن می باشد. گلهای آن ارغوانی روشن است و در اواخر اسفندماه و اوایل بهار شکفته می شود و در اواسط فروردین برگهای قلوه ای و نوکدار آن با رنگی سبز روشن ظاهر شده و در اواخر پائیز خزان می کند. جنس آلبيزيا : درختاني با چتركروي و گلهايي مجتمع در گل آذين نسبتا درشت و صورتي , سرخ و سفيد هستند . بيشترين گونه هاي اين جنس در كشورها ي بين گرمسيري و در قاره ي قديم ودر اينگا واقع در آمريكاي گرمسيري ميرويد. مهمترين گونه هاي اين جنس يعني جنس گل ابريشم يا Albizzia: گونه هاي مختلف گل ابريشم مخصوص نواحي حاره و نيم حاره است و نام لاتين آن بافتخار يكي از دانشمندان علوم طبيعي ايتاليا نامگذاري شده است و دو گونه از اين درخت در ايران وجود دارد . 1- برهان Albizzia lebbek نامهاي ديگر : ابريشم , گل ابريشم , ابريشم هندي , لبخ , لبك , شرين . منطقه ي رويش : جنوب كشور ( آبادان , خرمشهر , اهواز , بندر عباس ) درختي است زيبا , زينتي , بدون خار , به ارتفاع 5 تا 20 متر كه ساقه و شاخه هايي با پوست سبز روشن دارد . شاخه هاي گسترده ي آن وضع چتر مانند به درخت مي دهند . برگهاي شانه اي مضاعف آن , مركب از برگچه هاي فراوان است . گلهاي سفيد , صورتي و يا سرخ رنگ آن كه به تعداد فراوان بر روي شاخه ها ظاهر مي شوند منظره ي بسيار زيبايي به درخت مي بخشند . ميوه اي نيام , باريك و نازك , مسطح و محتوي دانه هاي بيضوي دراز , برنگ قهوه اي روشن است . اين درخت بومي آسياي حاره و استوايي است و تاشمال استراليا هم پيش ميرود . درخت زينتي اي كه در باغها ومنازل جنوب كاشته شده است . اين درخت را در خوزستان برهان ناميده اند و از نام عربي آن اقتباس شده است . نام آن در عراق برهام است و در بعضي نقاط جنوب ابريشم ناميده ميشود . در كتابهاي مختلف لبخ و ذقن الباشا ناميده ميشوند . بعضي از مولفين آنرا بغلط چنال ناميده اند . 2-گونه ي شب خسب : Albizzia julibrissin : نامهاي ديگر : شب خسب , شاقوز , شاقوز دار , هزار برگ (در رشت و لاهيجان ) , بيولي (در مازندران ) , ولولي (ميان دره ) , ويل ولي (شيرگاه ) , شوفس , شوخس (در نور و كجور ) , كشكر (در آستارا ) , pers ابريشم , گل ابريشم (در طهران) , سب خوسدار , درخت گل ابريشم , هزاولك, كرلاك , وولي, ويلي والي , ولوالي , شغوذ دار , در كتب مختلف نيز آغاج (تركي) , وشجره الحرير (عربي ) ناميده اند . منطقه ي رويش : جنگلهاي شمال , آستارا , طالش , لاهيجان, نور , ميان دره گرگان , ارسبان . شب خسب درختي است زينتي و آنرا بومي آسيا و آفريقا ي حاره دانسته اند . و در هر حال در مناطق معتدله گرم آسيا تا ژاپن انتشار دارد و بومي جنگلهاي جلگه اي شمال كشور است . و در آستارا تا 400 متر ارتفاع بالا مي رود و از آستارا و طالش تا لاهيجان و نور و مازندران و مياندره در نزديكي گرگان ديده مي شود ولي در جنگلهاي ارسباران و يا در شرق گرگان داخل نمي شود . قامت اين درخت به 20 وگاهي به22 متر ميرسد و قطرش كمي كمتر از يك مترميرسد انشعابات چتري شاخه ها, برگهاي مركب شانه اي و گلهاي سفيد و صورتي يا سرخ آن در تير ماه شكفته و برجلوه ي باغ و جنگل مي افزايند . برگهاي آن شانه اي مركب است و در خرداد ماه ظاهر ميشود . اين برگچه ها هنگام شب بسته ميشود و بهمين سبب شب خسب ناميده شده است . ميوه ي آن در اوايل پاييز ميرسد ودر سال بعد هزاران نهال كوچك در اطراف خود بوجود مي اورد . درخت شب خسب از لحاظ تعليف دام و مصارف روستايي در شمال كشور حائز اهميت است و پوست ساقه هاي يكي دو ساله ي آن قسمتي از علوفه ي زمستاني دامهاي شمال را تامين مي نمايد . ولي زيادي مصرف آن باعث مرگ دام مي شود . شاخه هاي پوست كنده ي آن نيز در مصارف روستايي جاي توفال را ميگيرد . درون چوب آن آب و رطوبت دوام زيادي دارد . از اينرو مورد توجه روستاييان است و در ساختن كندوهاي عسل محلي نيز مصرف ميشود . خانه هاي چوبي كه در شمال كشور كل جوبي و دارواجن نام دارد از چوب شب خسب تهيه ميشود . . در سالهاي اخير شب خسب در جنگلهاي شمال مبتلا به آفت Fusarium oxysporum شده است . طبق تشخيص استاد فقيد دكتر منوچهري اين قارچ بريشه ي نباتات حمله نموده باعث خشك شدن درخت ميگردد . و به اين ترتيب بسياري از درختان شب خسب در شمال از بين رفته اند . هر چند كه اين آفت از لحاظ اقتصادي چندان قابل اهميت نيست ولي از لحاظ تغيير محيط و دگر گوني جامعه هاي جنگلي خزر حائز اهميت است . و لذا سازمان جنگلها و مراتع كشور در اواخر سال 1339 تعدادي قلمه هاي ريشه ازارقام مقاوم آن از ايالات متحده آمريكا وارد كرد و در سازمان مطالعات اكولوژي كشت شد . لازم به ذكر است اين مطالعات پس از چندي متوقف گرديد و نتيجه اي از آنها حاصل نگرديد. شب خسب سرخ Albizzia julibrissin rosen movillf اين شب خسب واريته اي از گونه ي اصلي است و داراي گلهاي سرخ زيبايي است و با گونه ي اصلي در جنگلهاي شمال مخلوط است Gleditschia: اين جنس ليلكي نام دارد البته برخي از گياهشناسان معتقدند كه گل ارغوان يك زير تيره مي باشد وجنس ليلكي متعلق به تيرة نخود يا FAM Legominacea مي باشد. مشخصات گياه شناسي: اين گياه درختي است خار دار كه در شمال كشور مي رويد. از ديگر نامهاي گياه مي توان ليلكي، لالكي، للكي ولاليك را نام برد. جنس ليلكي داراي دو گونه ويك واريته مي باشد. 1-Gleditschia Caspica: اين درخت در نقاط پست ومرطوب جنگل هاي شمال ايزان مي رويد.دامنة انتشار آن محدود به جنگل هاي آستارا تا نور مي باشدوبه شرق و شمال شرقي البرز ذاخل نمي شود. معمولا در سواحل وميان بندانتشار يافته است وجامعه هاي فرعي آن گاهي جانشين جامعه هاي جنگلي مي شود . بيش از 500 ارتفاع در جنگل بالا نمي رود. تاج درخت باز وپهن وبرگ هاي آن مركب وشانه اي وميوه هاي آن كشيده وعنابي رنگ ودرشت مي باشند. ساقه وتنة آن داراي خار هاي درشت به طول 15 سانتيمتر مي باشد.برگ هاي مركب آن15-25 سانتيمتر و12-20 برگچة بيضي شكل به طول 2-5 سانتيمتر دارد. موارد استفاده: چوب ليلكي خيلي سخت است .در مصارف روستايي براي پاية كندوج(انبار برنج) وپاية بنا به كار مي رود.ميوة سبز آن براي تعليف گاو هاي گوشتي به مصرف مي رسد.وميوة رسيدة آن علوفة زمستاني گاو ها را تشكيل مي دهد. پوست درخت نيز در صورت اجبار به مصرف تعليف مي رسد. 2-ليلكي آمريكايي(Gledischia triancanthos): اين درخت بومي آمريكاي شمالي است.در بعضي باغ هاي كشور كاشته مي شود وشباهت زيادي به درخت ليلكي ايران دارد تاج آن تخم مر غي شكل وخار هاي آن سه شاخه است. برگ هاي آن داراي 20-30 برگچة بيضي شكل به طول 2-3 سانتيمتر مي باشد نام متداول اين درخت ليلكي آمريكايي وبرخي آنرا ليلكي سه خار معرفي كرده اند. 2-1-ليلكي بي خار(Gledischia triancanthos): درخت ليلكي بي خار واريته اي از ذرخت ليلكي آمريكايي است . از لحاظ احداث مراتع مشجر تعليف دام هاي شمال قابل توجه است. يك درخت آن درباغ سابق ذانشكدة پزشكي تبريز ودرخت تنومند ديگري از آندر باغ ذانشكدةكشاورزي ودامپروري رضاييه وجود دارد.اين درخت در سال 1339 به وسيلة سازمان مطالعات اكولوژي نوشهر در شمال تكثير شده است ونتايج آن رضايت بخش است. توسعه وكشت اين درخت از لحاظ مرتعداري در سواحل درياي خزر مفيد به نظر مي رسد.                   منبع : مرکز مقالات کشاورزی